۰
يکشنبه ۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۵

خشونت علیه زنان و قوانینی که تصویب نمی شوند

زهرا علی اکبری
خشونت علیه زنان و دختران یکی از رایج ترین و گسترده ترین موارد نقض حقوق بشر در جهان است. در اکثر مواقع این خشونت ریشه در ساختارهای اجتماعی جنسیتی جوامع دارد و وقوع آن در هر سن و سالی، مرزهای اجتماعی-اقتصادی، آموزشی را کاهش می دهد و بر همه سطوح جوامع تاثیر می گذارد
خشونت علیه زنان و قوانینی که تصویب نمی شوند
خشونت علیه زنان و دختران یکی از رایج ترین و گسترده ترین موارد نقض حقوق بشر در جهان است. در اکثر مواقع این خشونت ریشه در ساختارهای اجتماعی جنسیتی جوامع  دارد و  وقوع آن در هر سن و سالی، مرزهای اجتماعی-اقتصادی، آموزشی را  کاهش می دهد و بر همه سطوح جوامع تاثیر می گذارد؛ همچنین خشونت علیه زنان  یک مانع عمده برای پایان دادن به نابرابری جنسیتی و تبعیض در سطح جهانی است(مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 2006).سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را "هر عمل خشونت مبتنی بر جنسیت می داند که به موجب آن آسیب جسمی، جنسی یا روحی و یا رنج به زنان وارد می شود، از جمله تهدیدات ، اجبار یا محرومیت خودسرانه از آزادی ، چه در حيطه عمومي و چه در زندگي خصوصي "(قطعنامه 48/104 مجمع عمومي درباره حذف خشونت عليه زنان، 1993).
اصطلاحات "خشونت مبتني بر جنسيت" و "خشونت عليه زنان" اغلب در ادبيات جنبش ها و طرفداران به طور متناوب مورد استفاده قرار مي گيرند، اما اصطلاح خشونت مبتني بر جنس اشاره به خشونت عليه يک شخص به دليل جنسيت و انتظارات از نقش او در یک جامعه دارد و همچنین فرهنگ خشونت مبتنی بر جنسیت جنبه جنسیتی این نوع اقدامات را برجسته می کند؛ به بیان دیگر، رابطه بین وضع تابع زن و مرد در جامعه و افزایش آسیب پذیری آنها به خشونت. با این وجود مهم است که توجه داشته باشید که مردان و پسران نیز ممکن است قربانی خشونت جنسیتی، به ویژه خشونت جنسی شوند.
بر خلاف آنچه در تصور اکثریت مردم گنجانده شده است که خشونت علیه زنان در تجاوزهای جنسی و آزار و اذیت های جنسی خلاصه می شود باید یادآور شد که خشونت علیه زنان فقط  این قبیل آزارها نیست. انواع واقسام خشونت علیه زنان را به طور روزمره  می توان در جامعه دید و لمس کرد. زمانی که یک زن با تمام دانش و مهارتی که دارد در محیط کار خود مورد تبعیض های جنسیتی و برخوردهای سنتی می شود و از بروز ایده ها و خلاقیت هایش و حضور در جامعه و موقعیت های  بالاتر شغلی محروم می شود چرا که مردها بر این باور اشتباه مصر هستند که به دلیل قدرت بدنی بیشتر شاید درک منطقی بالاتری هم دارند و باید زنان را در پستوی کار نگه دارند و مناصب مدیریتی و تصمیم گیری را بین خودشان تقسیم وپیشنهاد دهند؛ نوعی دیگر از خشونت است .
خشونت علیه زنان و دختران دارای تظاهرات زیادی است، از جمله اشکالی که ممکن است در کشورها و مناطق رایج باشد،خشونت های فیزیکی، جنسی، عاطفی و اقتصادی است. دیگر اشکال گسترده در سراسر جهان عبارتند از: استثمار جنسی، قاچاق جنسی و شیوه های مضر مانند آسیب های جسمی، ازدواج اجباری و فرزندآوری و همچنین اشکالی که کمتر مشاهده می شوند؛ شامل انتخاب جنسی جنین، زن ستیزی، سوء استفاده اقتصادی،خشونت سیاسی ، اسید پاشی و... است. گروه های خاصی از زنان و دختران، مانند اعضای اقلیت های نژادی،مذهبی ، قومی و جنسی؛ زنان مبتلا به HIV مثبت؛ مهاجران و کارگران ؛ زنان دارای معلولیت؛ زنان زندانی و .... ممکن است بیشتر به خشونت آسیب پذیر باشند و ممکن است انواع مختلف خشونت را به دلیل اشکال ترکیبی تبعیض و محرومیت اجتماعی و اقتصادی تجربه کنند. مرتکبین خشونت طیفی از  افراد جامعه ، دولت و نمایندگان آن، اعضای خانواده (از جمله شوهر)، دوستان، و افراد آشنا و غریبه ها می باشند. (مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 2006)
با توجه به داده های کشور موجود در گزارش های یونسکو، بین 15 تا 76 درصد زنان در طول زندگی خود با خشونت های جسمی و یا جنسی مورد هدف قرار می گیرند و بیشتر این خشونت در روابط صمیمانه اتفاق می افتد، که بسیاری از زنان (از 9 تا 70 درصد) همسران یا دوستان خود را به عنوان مجرمان گزارش می دهند. در سراسر 28 ایالت اتحادیه اروپا، کمی بیش از یک تا پنج زن خشونت فیزیکی و یا جنسی را از یک شریک تجربه کرده اند (آژانس حقوق بشر اتحادیه اروپا). در گواتمالا، هر روز دو زن به طور متوسط ​​به قتل می رسند. در هند، در سال 2007 میلادی، 8093 مورد مرگ و میر ناشی از ضرب و شتم زنان گزارش شده است  و تعداد نامعلومی از زنان و دختران جوان تحت شرایط سخت  "خودکشی" کرده اند . در استرالیا، کانادا، اسرائیل، آفریقای جنوبی و ایالات متحده، بین 40 تا 70 درصد از قربانیان قتل زنان توسط همسران کشته شده اند و برطبق گزارش  انجمن روانپزشکان ایران،  آمارهای همسرآزاری در ایران، متفاوت است اما تقریبا 20 درصد زنان در طول زندگی خود تجربه خشونت فیزیکی و حدود 50 تا 60 درصد نیز تجربه خشونت عاطفی دارند.
خشونت عواقب فزیکی جسمی، جنسی و روحی فوری و طولانی مدت برای زنان و دختران، از جمله مرگ و میر دارد. این عواقب منفی بر سلامت عمومی زنان تاثیر می گذارد و مانع از حضور زنان در جامعه می شود. خشونت نه تنها پیامدهای منفی برای زنان دارد، بلکه خانواده ها، جامعه و کشور را نیز در بر می گیرد. در دهه های اخیر  بسیج همگانی انجمن ها و نهادهای مدنی و جنبش های زنان،  خشونت های مبتنی بر جنسیت را بر طبق برنامه های ملی و بین المللی کاهش داده است و تعداد بی شماری از کشورها قوانینی علیه خشونت خانگی، تجاوز جنسی و سایر اشکال خشونت دارند. با این وجود هنوز چالش هایی در اجرای این قوانین با محدود کردن دسترسی زنان و دختران به ایمنی و عدالت باقی  مانده است . با آنکه در عصر پیشرفت و توسعه پایدار هستیم و جهان به سمت تحول و تغییر تعالی جویانه در مبانی ارزشی خود پیش می رود اما متاسفانه  برای جلوگیری از خشونت علیه زنان وتبعیض های جنسیتی به اندازه کافی اقدامات لازم انجام نمی گیرد و حتی در برخی از کشورها هنگامی که خشونت رخ می دهد، اغلب بدون مجازات می ماند. امید است که در کشور ما هم عزم جدی در بین قانونگذاران و مجریان شکل گیرد و با تصویب قوانین ضروری ، کاربردی و کارآمد در حوزه سلامتی جسمی و روانی زنان گام های موثری برداشته شود .
 
کد مطلب: 97941
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *