۰
شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۶
گزارش "مردم‌سالاری آنلاین" از ویدئویی که در فضای مجازی منتشر شد:

سکوت پرسش برانگیز بهزیستی در قبال پدیده "معلول‌آزاری"

اگر توانبخشی اولویت‌دارترین وظیفه بهزیستی باشد حتما یک‌پای تحقق این وظیفه در مسائل فرهنگی و امنیت روانی جامعه است و بدون توجه به این مهم، دسترسی به توانبخشی میسر نخواهد بود.
سکوت پرسش برانگیز بهزیستی در قبال پدیده "معلول‌آزاری"
اگر توانبخشی اولویت‌دارترین وظیفه بهزیستی باشد حتما یک‌پای تحقق این وظیفه در مسائل فرهنگی و امنیت روانی جامعه است و بدون توجه به این مهم، دسترسی به توانبخشی میسر نخواهد بود. بنابراین سازمان بهزیستی همان‌اندازه که باید به درمان، توانبخشی و توانمندسازی معلولان اهتمام داشته باشد، به همان میزان هم باید در راستای اصلاح فرهنگ جامعه و بهبود نگرش به معلولان و آموزش برخورد صحیح با آنها بکوشد. اما اکنون جای این تلاش خالی‌است و به نظر می‌آید عدم توجه بهزیستی به مسائل فرهنگی حاصل اولویت‌دار نبودن این مسأله و بی‌برنامگی این دستگاه در ارائه آموزش‌های لازم به جامعه در مواجهه با معلولان است.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، اخیراً ویدئویی در فضای مجازی دست به دست می‌شود که در آن مردی ناگهان به سوی یک مرد کم‌توان‌ذهنی رفته و با جا زدن خود به‌عنوان مامور دستگاه‌های مرجع در امر رسیدگی به بحران شیوع کرونا، وانمود می‌کند او به این به ویروس مبتلا شده. این فرد درحالی‌که استرس شدیدی به مرد مذکور وارد کرده، دست وی را می‌گیرد و با کشیدن او وانمود به بردن او می‌کند و این مرد معلول که ظاهرا در گوشه‌ای از خیابان مشغول دستفروشی است، به شدت می‌ترسد و جمعیت تماشاچی گرداگرد این صحنه حلقه زده و به ترس این مرد و آزار روحی که به او وارد شده می‌خندد.
 
بهزیستی، نهادی بی‌تفاوت در برابر خشونت‌ علیه معلولان
در یک‌سال گذشته دست‌کم سه مورد معلول‌آزاری در فضای مجازی و در بُعد وسیع دست به دست شده و هر سه مورد واکنش‌های صریح کاربران را برانگیخته‌، بااین‌حال سازمان بهزیستی در هیچ‌یک از این موارد ورود، پیگیری و اقامه دعوای قضائی نکرده است.
به جز ترساندن فرد معلول به بهانه کرونا، سیلی زدن به معلول‌کم‌توان‌ذهنی در حین نماز خواندن در مسجد، تحقیر فرد معلول به بهانه ازدواج، ضرب و شتم زن دارای اختلال اعصاب و روان، ترساندن معلولی با استفاده از گربه، شست‌وشوی معلول برهنه‌ای در ملاء عام با ابزار کارواش خودرو و کتک خوردن فرد معلول در یک مرکز نگهداری از جمله موارد معلول‌آزاری است که انتظار می‌رفت سازمان بهزیستی با اتخاذ تمهیدات لازم علاوه بر حمایت قانونی از این افراد، برای بحث فرهنگسازی در این زمینه نیز برنامه‌ریزی کند.
با اینکه پیدا کردن فرد اعمال‌کننده خشونت در این تصویر، کار آسانی است و بااینکه دلجویی از مرد دارای معلولیت و استفاده از  مشاوره‌های روانشناسی برای ترمیم خدشه‌روحی وی کمترین کاری است که بهزیستی می‌تواند آن را انجام دهد اما این سازمان حتی از برداشتن این قدم هم دریغ کرد‌ و آشکارا نشان داد در بروز خشنونت‌ علیه معلولان بی‌تفاوت است.
بهزیستی متولی اورژانس اجتماعی است و خود را در برابر مشکلات جامعه مسئول می‌داند اما همین سازمان در برابر آزار روحی و روانی که به اصلی‌ترین جامعه هدفش می‌رسد نه تمهیدی اندیشیده، نه اقدامی انجام داده و نه حتی آماری از تعداد دقیق معلول‌آزادی اعلام می‌کند.
این سازمان با انتشار ویدئوهایی با محتوای آزاررسانی به معلولان حتی حاضر نیست کم‌کاری خود در بحث فرهنگسازی و اصلاح نگرش جامعه به معلولان را با ارائه چند پیام فرهنگی_تربیتی پر کرده و از مردم بخواهد تا با افراد دارای معلولیت مهربان‌تر باشند و به‌جای خندیدن به معلول‌آزاری بااین پدیده اگاهانه مقابله کنند.
 
سازمان بهزیستی در دفاع از حقوق گروه‌های تحت‌پوشش خود، کند عمل می‌کند
مشاور سابق وزیر رفاه با بیان اینکه سکوت بهزیستی و عدم پیگیری موارد معلول‌آزاری، قصور سازمان بهزیستی است می‌گوید: در این‌که سازمان بهزیستی وظیفه دارد در تمام موارد معلول‌آزاری ورود کرده و موضوع را چه از منظر حقوقی و چه به لحاظ فرهنگی پیگیری کند تردیدی وجود ندارد و بهزیستی تنها سازمان دولتی مکلف به حمایت از معلولان و دفاع از حقوق آنهاست.
به گفته این فعال حوزه معلولان یک نقص جدی  در سازمان بهزیستی این است که ارکان سازمان بهزیستی، خود را فقط در برابر مسائل سازمان بهزیستی موظف می‌دانند و به‌طورمثال روابط عمومی یا دفتر حقوقی این سازمان فقط وقتی به سازمان اتهام یا ایرادی وارد شده باشد خود را موظف به دفاع می‌دانند و در واقع بیشتر شرح وظیفه‌ای که برای آنها تعریف شده دفاع از خود سازمان است نه گروه‌های تحت‌پوشش سازمان.
معینی تأکید می‌کند: می‌توان گفت بهزیستی آنجا که باید در دفاع از حقوق گروه‌های تحت‌پوشش وارد عمل شود چه در بحث نشان دادن واکنش‌های رسمی و چه در زمینه فرهنگسازی؛ کند است و این از مهم‌ترین ایراداتی است که به بهزیستی وارد است.
مدیرعامل شبکه تشکل‌های نابینایان و کم‌بینایان کشور (چاوش)، اذعان می‌کند: بهزیستی می‌تواند هم بر اساس آیین دادرسی مدنی و هم مطابق با کنوانسیون حمایت از حقوق معلولان که اکنون بخشی از سیستم حقوقی ما را تشکیل می‌دهد به اقامه دعوی در خصوص حمایت از معلولان بپردازد.
سهیل معینی می‌گوید: این وظیفه به دو دلیل به عهده بهزیستی است. اول به این دلیل که بهزیستی حامی معلولان است و دفتر حقوقی این سازمان مکلف است شرایط اجحاف، جرم و تبعیض علیه آنان را پیگیری کند و دوم به این علت که اورژانس اجتماعی تحت مدیریت این سازمان است که به جز معلولان در قبال خشونت‌های اعمال شده نسبت به  همه آحاد جامعه صاحب‌وظیفه است.
وی می‌افزاید: اگر بهزیستی نسبت به خشونت‌ها و تضییع حقوق معلولان حاضر به پیگیری و اعلام موضع نیست، انتظار می‌رود از تشکل‌های فعال در این حوزه حمایت کند تا دست‌کم آنها زمینه احقاق حقوق این طیف را فراهم کنند. این مسئول تأکید می‌کند: برخی از موارد معلول‌آزاری به استهزا و تمسخر می‌انجامد که از دید حقوقی جرم محسوب نمی‌شود اما ریشه فرهنگی دارد و در این خصوص لازم است آموزش‌های مورد نیاز به مردم ارائه شود. ‌به گفته معینی مواقعی که اعمال خشونت منجر به آسیب روحی یا جسمی به معلولان می‌شود، سازمان بهزیستی موظف به ورود به مسأله و پیگیری است.
 
سکوت نابه‌جا، بدعتی برای رشد نابهنجاری
اما دامنه آسیب این رفتارها فقط به خود افراد دارای معلولیت ختم نمی‌شود. یک روانشناس در این خصوص می‌گوید: این رفتارها وقتی مورد نکوهش جامعه قرار نگیرند و وقتی جامعه با هیچ‌یک از ابزارهای خود با رفتارهای غلط مقابله نکند، آن رفتار بدعتی می‌شود برای رفتارهای نابهنجا سایرین.= فاطمه فرهمند می‌گوید: در سایه سکوت جامعه، افراد غیرمطلع و ناآگاه در برخورد با نمونه‌های مشابه، مرد آزاردهنده در این تصویر را الگوی خویش قرار می‌دهند و اینگونه می‌شود که معلول‌آزاری به رویدادی عادی و روزمره بدل می‌شود. وی ادامه می‌دهد: کودکان مشاهده کننده این رفتار نیز از جمله افراد در معرض آسیب و به‌عبارتی قربانیان اصلی این نوع خشونت هستند. به گفته فرهمند کودکان درحالی‌که باید در معرض آموزش‌های درست تربیتی_اخلاقی قرار گیرند، یکی از اهانت‌آمیزترین صحنه‌‌ها به مقام انسانیت را در حالی که به هاله‌ای از طنز و شوخی و خنده‌های دردناک آمیخته است تماشا می‌کنند و جامعه سال‌ها باید هزینه و زمان صرف کند تا این کودکان روزی قادر به تفکیک و پس‌زدن خوراک مسمومی که به این روش نوش کرده‌اند؛ شوند.
 
جای خالی دستگاه‌های متولی فرهنگ
اما یکی دیگر از نکات قابل تأمل در بروز این صحنه و نمونه‌های مشابه، جای خالی دستگاه‌های متولی فرهنگ است. دستگاه‌هایی که سال‌هاست مسئولیت اصلاح فرهنگ و ارائه خوراک سالم فرهنگی به جامعه بر عهده آنهاست، بااین‌حال وقت بزنگاه و زمان برداشت ماحصل فعالیت‌شان که فرا می‌رسد، بی‌مسئولیتی و کم‌کاری‌هایشان آشکار می‌شود و در نتیجه‌ی این بی‌مبالاتی‌ها جامعه ما همچنان به تمسخر معلولین و دست انداختن آنان به‌عنوان یک تفریح نگاه کرده و از این عمل لذت می‌برد؛ بی‌آنکه بیاندیشد این رفتار چه اثری روی فرد دارای معلولیت می‌گذارد.
 
پایان تلخ برای یک مرد دستفروش
این مرد دارای معلولیت پس از این اتفاق دردناک دیگر در محل کار خود،  همان دستفروشی، همان راه باریکه‌ی کم‌رمق و بی‌جان ارتزاقش دیده نشده و کسی از او خبر ندارد. خنده‌های جماعت تماشاچی نان و کار او را به دست سرنوشتی نامعلوم و پیچیده‌تر از قبل سپرده و هیچ معلوم نیست اگر آن مرد نان‌آور خانه خودش بوده باشد، حالا نان خانه از کجا می‌آید؟  و به این راحتی به‌جز کرامت انسانی این فرد، هزینه و انرژی که سال‌ها برای توانبخشی این فرد و افراد مشابه صرف شده بود نیز با یک برخورد نادرست برباد رفت.
رقیه بابائی - خبرنگار حوزه معلولین   
 
کد مطلب: 127142
برچسب ها: معلول‌آزاری
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *