۰
سه شنبه ۲۱ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۳۸
« هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز » روی صحنه می‌رود

تئاترشهر در انتظار عاشقانه جهان آرا

جدیدترین تولید گروه تئاتر پوشه به نویسندگى و کارگردانى ایوب آقاخانى با عنوان «هفت عصر هفتم پاییز» از عصر امروز(چهارشنبه) در تئاتر شهر روی صحنه می‌رود.
تئاترشهر در انتظار عاشقانه جهان آرا
جدیدترین تولید گروه تئاتر پوشه به نویسندگى و کارگردانى ایوب آقاخانى با عنوان «هفت عصر هفتم پاییز» از عصر امروز(چهارشنبه) در تئاتر شهر روی صحنه می‌رود.
کارگردان نمایش «هفت عصر هفتم پاییز» به مردم‌سالاری آنلاین می‌گوید که در طراحی دکور این اثر تلاش کرده همانند دیگر نمایش‌هایی که روی صحنه برده‌، علامت سوال تئاتری در مقابل مخاطب قرار دهد که در انتهای اثر گره گشایی می‌شود. همیشه پرسشی را در نمایش لحاظ می‌کنم که مخاطب به دنبال حل این پرسش، اثر را همراهی می‌کند.
ایوب آقاخانی با بیان این که همیشه دغدغه ارائه روایت نمایشی از دفاع مقدس داشته است، بیان می‌دارد که تاکنون 28 نمایش را روی صحنه برده ام که 6 اثر در ژانر دفاع مقدس بوده است . این نسبت نشان می‌دهد که پرداخت موضوع جنگ برای من دارای اهمیت است. تاکنون 2 تریلوژی یا سه گانه درباره دفاع مقدس به رشته تحریر درآورده‌ام .
وی در ادامه می‌افزاید که سه گانه نخست من واقع نگاری جنگ بود  «فصل خون »، «آسمان و زمین» و «اروند خون» بود. دومین سه گانه، پرتره نگاری جنگ بود که مبتنی بر بازتاب نمایشی چهره‌های جنگ است که با «کابوس نیمه آذر» و داستان زندگی شهید کشوری آغاز شد به «تکه‌های سنگین سرب»  زندگی شهید چمران و در نهایت اثر « هفت عصر هفتم پاییز» است که به زندگی شهیدمحمدجهان آرا اختصاص دارد.

پرهیز از شعارزدگی و تورم ایدئولوژی
این کارگردان و بازیگربرجسته تئاتر گفت: در دو ترمینولوژی دفاع مقدس که تاکنون به رشته تحریر درآوردم تلاش داشتم نوع متفاوتی از نگاه به جنگ را در صحنه نمایش مقابل مخاطبان قرار بدهم. فراموشی واقعیت‌های جنگ و شعارزدگی  منجر به از دست دادن تعداد زیادی از مخاطبان تئاتر دفاع مقدس شده است.
وی بیان می‌دارد که سعی کردم از شعارزدگی فرار کند و به مسائلی به جز خود جنگ بپردازد. در این همین راستا یک درنگ انسان شناسانه و روانشناختی شخصیت‌های جنگی را مورد توجه قرار دادم. آثاری که روی صحنه بردم، بیش از تهییج ایدئولوژی به دنبال حمل وظایف دیگری باشد. دنبال این نبودیم که مخاطب پس از پایان نمایش بگوید عجب جنگ مقدسی یا عجب انسان‌های بزرگی، بلکه می‌خواهیم مخاطب بگوید عجب انسانیتی و عجب تدبیری برای عبور از این موقعیت و عجب‌های دیگری که در فضای شعارگونه نمی‌گنجد.
آقاخانی با پیش کشیدن موفقیت فیلم‌های‌ هالیوودی در روایت جنگ جهانی دوم تصریح می‌کند که غرب کاربری درآماتیک جنگ خود را تا امروز پایدار کرده است درحالی که ما با اصرار روی تئاتر جنگ منجربه از دست رفتن کاربری شده است. ممکن است مخاطبان آثار من نسبت به اثر قلبی «زنانی که به بزها خیره شده اند» تردید بیشتری داشته باشند زیرا می‌گویند که «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» مربوط به جنگ است و حوصله دیدن آن را نداریم.
وی با لحنی گلایه آمیز و انتقاد از رویکرد برخی مسئولین خاطرنشان می‌کند که رویگردانی مخاطبان از آثار دفاع مقدس ریشه در سوءتدبیر مسئولین مربوطه  و برخوردهای بدی تاکنون رخ داده است. تورم ایدئولوژیک در آثار جنگ منجر به دلزدگی مخاطبان شده است.  در 6اثری که تاکنون نگاشته ام تلاش کردم ضدتورم ایدئولوژی باشد و سعی کردم به مرزهایی مرزهای قدسی نمایش دست پیدا کنم. می‌توان مفاهیم مختلف را حتی اگر با مخاطب هم رای نباشم به بهترین شکل به آنها ارائه کنم.

رنج فقدان تخصص در آثار جنگ
کارگردان نمایش «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» می‌گوید که مفاهیم خوب را که با مخاطب همراه بوده‌ایم به بدترین شکل ارائه شده و موجب دلزدگی آنها شده تا جایی که تبدیل به ضد تبلیغ شده است. متاسفانه دولتمردان این قدر تدبیر نداشته‌اند که برای ترمیم فضا به سراغ آدم‌های کاربلد بروند و دائما درگیر این بوده‌اند که چه کسی به آثار جنگ می‌پردازد. معضل مسئولین همیشه این بوده است که اگر کسی از ما نباشد، صلاحیت پرداختن به موضوع را ندارد  که نتیجه آن درنگ تک آوایی در تئاتر کشورمان شده‌ایم‌. تعهد در این فضا بر تخصص تفوق داشته است. به این فکر نشده که تخصص دارای ارزش است و همین موضوع منجر به این شده است که در آثار مرتبط با جنگ با اتوبوس تماشاچی یک اثر را به سالن نمایش آورده شوند.
وی ضمن تاکید بر حفظ استقلال از هرگونه خط مشی سیاسی بیان می‌دارد که با افتخار و حداقل امکانات «تکه‌های سنگین سرب» را در رابطه با زندگی شهید چمران روی صحنه بردم و بعد عاشقانه‌ای را از زندگی این مرد عجیب جنگ را بیان کردم. درنهایت هم گفتم که هرکس که تئاتر دوست دارد و مخاطب آثار من باشد این اثر را ببیند.
آقاخانی می‌گوید که همیشه ذهن من درگیر این بوده که آثاری که روی صحنه برده ام تئاتر است یا نه ؛ ضمن کنار گذاشتن بحث‌های ثانویه تلاش داشته ام که به ضعف حاکم بر فضای تئاتر جنگ غلبه کنم. نگارش این 2 ترمینولوژی با هدف مقابله با ضعف انباشت ایدئولوژی بوده است. شاید ظاهرا موفق نباشم اما من به مسئولیتی که  بردوش دارم عمل می‌کنم. نمایش « هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» آخرین تلاش من برای مقابله با ضعفی است که تئاتر دفاع مقدس و جنگ را به شدت آسیب زده است.

 موفقیت غرب در نمایش روایت جنگ
این استاد دانشگاه می‌گوید که همیشه این سوال را مطرح کرده ام که چرا غرب هنوز می‌تواند اثری درباره جنگ جهانی دوم بسازد که مخاطب را پای خود میخکوب کند و مخاطب با لذت به تماشای آن بنشیند. ما هم می‌توانیم همان نگاه را داشته باشیم و نظرمخاطب را جلب کنیم به شرطی که مسئولین به ما اعتماد کنند و فضای اجرا در اختیار ما قرار بدهند. 
وی در ادامه می‌افزاید که در سال 2015 فیلمی‌با عنوان «خشم »(Feury ) با  بازی بردپیت و در سال 2016 فیلمی‌با عنوان «متحد» (Allied) ساخته شد که مخاطب را با لذت به دنبال خود می‌کشد. رمز موفقیت روایت آنها این است که کسی خط کشی نکرده است . اگر انسانیت را به نمایش گذاشته شود مورد تمجید قرار می‌گیرد و اگر خشونت به نمایش گذاشته شود مورد نکوهش قرار می‌گیرد. 
کارگردان نمایش «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» با انتقاد از هرگونه ارزش گذاری پیشداورانه نسبت به آثار دفاع مقدس و جنگ گفت: اجازه داده شود که در فضای مناسب به روایت خود بپردازیم. وقتی ارزش‌گذاری شود همه آثار در یک مسیر ریل گذاری شده واحد برای تهییج ارزش‌ها باید حرکت کنند. من به عنوان یک کارگردان نمی‌خواهم روی ارزش‌ها پابگذارم، من اگر می‌خواستم به ارزش‌ها پشت کنم به سمت آن حرکت نمی‌کردم. من،ایوب آقاخانی با نگاه خودم متعهدانه می‌خواهم به موضوعات به شکلی آزاد نگاه کنم. رویکرد تهییجی با تورم ایدئولوژی منجر به ریزش و فرار مخاطب می‌شود.

تلاش برای بخشیدن زندگی به عشق محتضر
وی در تشریح نمایش «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» می‌گوید که عشق محتضر و در حال افول مردمانی است که به بدترین و تندترین شکل جنگ را پشت سر گذاشتند. برای سامان بخشیدن به این عشق محتضر و خروج از سایه جنگ تلاش می‌کنند. درباره سنجش  امکان کنارزدن جنگ از روی زندگی کسانی که جنگ را تجربه کرده‌اند و مخاطب موفقیت یا عدم موفقیت آن را باید متوجه شود. در کنار همه این مسائل، طرح موضوع کنار زدن سایه جنگ مهم است یا نه که دو سویه متناقض است یا یکدیگر را تکمیل می‌کنند؟ همه اینها سوالاتی انسانی است که با مکث بر روابط عاشقانه دو شهروند جنوبی بیان می‌شود.
دیگر عوامل نمایش عبارتند‌از: ساناز قراملکی مجری طرح و برنامه ریز؛ امیرحسن دوانی طراح صحنه و نور؛ آنکیدو دارش طراح فضاهای صوتی؛ لادن سید کنعانی طراح لباس؛ ارسلان آقاخانی طراح گرافیک؛ الهام صالحی طراح چهره پردازی؛‌هانیه خاکپور مسئول روابط عمومی.
نمایش «هفت عصر هفتم پاییز» تولید موسسه «پوشه هنر پارس» است و از چهارشنبه 22 شهریور ماه به مدت یک ماه ساعت 45/19 در تالار چهارسو تئاتر شهر به روی صحنه خواهد رفت.

چهره متفاوت از لیلا بلوکات
لیلا بلوکات در گفت و گو با "مردم سالاری آنلاین" می گوید که  در این نمایش نقش معشوقی را در میان جنگ ایفا کرده می کند که درگیر یک رابطه عاشقانه شده است. ما در حال ماجرا روایت گذشته را بیان می کنیم که دو نقش کاملا متفاوت است.
این بازیگر برجسته سینما و تئاتر  تاکید می کند که حضور در نمایش «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» به دلیل دلبستگی به شهدای جنگ است و این که کار سفارشی قلمداد شود به هیچ عنوان صحیح نیست. بسیاری از کسانی که برای کشورمان کشته شدند ، گم نام باقی ماندند.
وی در ادامه می افزاید که در مقام همسر شهید جهان آرا در این نمایش ظاهر می شود. من نسلی را روایت می کنم که جنگ زده اند و از صحبت درباره جنگ خسته هستند اما تجربه متفاوتی است. غالب شخصیتی که پذیرفتم در سابقه کاری من متفاوت است زیرا اساسا آثار نویسندگان غربی مورد توجه من بوده اند. برای حضور در نقش همسر شهیدجهان آرا بنا به علاقه شخصی درباره وی مطالعه کرده ام و مخاطبان نمایش «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» چهره متفاوتی از لیلابلوکات خواهند دید
بلوکات می گوید که هیچ کس جنگ را دوست  ندارد. ما می خواهیم واقعیات جنگ را بیان کنیم و از شعارگرایی فاصله بگیریم. اگر شعارندهیم برای مخاطب دارای جذابیت خواهد بود. هرکسی با نگاه خود به جنگ و دفاع مقدس نگاه می کند.

شهریاری: واقعیت های جنگ بیان نشده است
رحیم شهریاری در گفت و گو با "مردم سالاری آنلاین" در تشریح نمایش «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» می گوید که نقش همرزم شهید جهان آرا را ایفا می کند که در لحظاتی در نقش خود جهان آرا ظاهر می شود. خاطراتی از روزهای سقوط خرمشهر را در حافظه و روان این شخص مانده که نمی تواند از آن جدا شود.
این بازیگر سینما و تئاتر می افزاید که این اثر تقابل دو نهله فکری در رابطه با پافشاری بر ارزش های جنگ و دیگری لزوم عبور از خاطرات جنگ است. نکته مهم این است که نمی توانیم ارزش ها و رشادت های دوران جنگ را رها کنیم و در این نمایش گفته می شود که چرا باید رشادت های جنگ فراموش شود.
وی تصریح می کند که همانند بسیاری جنگ را از نزدیک لمس کرده ام. «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» به هیچ عنوان اثری سفارشی نیست و ارزش والای انسانی در این نمایش وجود دارد که به نوعی ادای دین به جنگ است. افرادی که کارهای دفاع مقدسی انجام می دادند به دنبال تبلیغ و تهییج افکار عمومی بودند تا جنگ را متعلق به خودمان بدانیم.
شهریاری می گوید که برخی به سمت شعارگرایی بروند و واقعیت جنگ را بیان نکنند. هرگز نمی توانیم تشنگی و گرسنگی در گرمای بالای 50 درجه را لمس کنیم تا در جنگ حضور داشته باشیم. شرح موضوع با قصه گفتن قابل بیان نیست اما نمی توان موضوع از ذهن مردم ما پاک شود. مردم کشور ما رنج ها کشیده اند تا از این مملکت دفاع کنند ولی آنهایی که از بیت المال این کشور برای خودشان کیسه دوختند و بردند باید روزی حساب پس بدهند.
وی در انتها می گوید که هیچ کس عاشق جنگ نیست .  این دفاع از موضوعی است که توصیف ناپذیر است و دفاع از انسانیت است که نباید در معرض خطر قرار بگیرد. تاجران اسلحه و سیاستمداران ارزشی برای جان انسان ها قائل نیستند و آنها را طعمه جنگ می کنند.
 
کد مطلب: 74061
برچسب ها: لیلا بلوکات
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *