۰
شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۳۴
دکتر بایزید مردوخی در گفت و گو با پایگاه خبری فریادگر:

مدیریت خوب می تواند اثر تحریمها را کاهش دهد

دکتر بایزید مردوخی معتقد است دولت بیش از واردات کالاهای سرمایه ای به واردات کالاهای مصرفی توجه داشته است
دکتر بایزید مردوخی معتقد است دولت بیش از واردات کالاهای سرمایه ای به واردات کالاهای مصرفی توجه داشته است

مشکلات گرانی و تورم به اندازه ای زیاد شده که تحمل مردم را کم کرده است. امروزه گرانی در حوزه اجاره مسکن یا کرایه تاکسی محدود نمی شود بلکه در همه حوزه ها جاری است. گرانی از ماست و برنج و شیرخشک آغاز می شود و تا خودرو و مسکن گسترش می یابد. اما نکته مهمتر آن است که هیچکس گرانی را گردن نمی گیرد و از احمدی نژاد به عنوان رییس قوه مجریه تا وزرای مربوطه منکر گرانی هستند یا فرافکنی کرده بار اشتباهات را بر دوش عوامل مبهم می گذارند و از آنجا که نامی از این عوامل مبهم برده نمی شود به نظر می رسد که این دشمنان در خیالات دولت تعریف و تعیین شده اند تا بار ناکارآمدی دولت را به دوش بکشند و مردم نیز به نوعی قانع شوند. در این رابطه با دكتر بايزيد مردوخي صاحبنظر اقتصادی گفت و گو کرده ایم. وي ساليان دراز در سازمان مديريت و برنامه ريزي حضور داشت و يكي از فعالان برنامه هاي اول تا چهارم توسعه كشور بود. از دیگر سوابق مردوخی مي توان به عضويت در هيات امناي حساب ذخيره ارزي ايران و تدريس در دانشگاه هاي كشور اشاره کرد. گفت و گوی پایگاه خبری فریادگر با دکتر بایزید مردوخی را می خوانید. 
با توجه به تورم و گرانی موجود، اختلافی بین دولت و صاحبنظران به وجود آمده به نوعی که بحث بر سر این است که تحریم ها بیش از۳۰ درصد بر بحرانها اثر نگذاشته و ۷۰ درصد بحرانها ناشی از سوءمدیریت دولتمردان است. نظر شما در این مورد چیست؟
به هر حال تحریمها یک واقعیت است و لازم نیست انسان چشمانش را ببندد و بگوید که اثری نداشته است. آنهایی که می گویند تحریم ها اثری نداشته چطور چنین ادعایی می کنند؟ تصور کنید که می خواستیم در بخش صنعت در ۴ الی ۵ سال سرمایه گذاری کنیم، سوال این است که آیا تکنولوژی به ما داده اند؟ که نداده اند. قطعات هم به ما ندادند. آیا اینها سبب نمی شود که اشتغال کاهش پیدا کند؟ بنابراین کسانی که مدعی هستند تحریمها اثری بر تورم و گرانی ندارد باید مشخص کنند که آیا می خواهیم کارشناسی حرف بزنیم یا سیاسی صحبت کنیم؟ البته حرف سیاستمداران به جای خودش است و کاربرد دیگری دارد، ولی حرف کارشناسی و علمی بحث دیگری است. بنابراین ما یقین داریم که تحریمها اثر گذاشته و نه تنها روی مساله اشتغال بلکه بر مدیریت هم قطعا تاثیر داشته است. اما باید بپذیریم که مدیریت خوب در شرایط تحریم می تواند اثر تحریم را کاهش دهد در حالی که مدیریت ما

باید بپذیریم که مدیریت خوب در شرایط تحریم می تواند اثر تحریم را کاهش دهد در حالی که مدیریت ما ظاهرا خیلی توجه به این مسائل نداشته و فقط به مسائل جاری جامعه اهمیت داده است
ظاهرا خیلی توجه به این مسائل نداشته و فقط به مسائل جاری جامعه اهمیت داده است. 
منظور از مسایل جاری جامعه چیست و مصداق آن کدام است؟
منظور کالاهای اساسی است. به عنوان مثال اگر گندم کم بشود، کمبود آن را برطرف کند تا نان به دست مردم برسد یا دیگر نیازهای اساسی و کالاهای اساسی به دست مردم برسد. دولت این کالاها را تامین کرد اما با قیمتهایی که بالا رفته بود و آن قیمت بالا رفته هم تا حدود زیادی ناشی از تحریمها بوده است. 
منظور از قیمت بالا رفته چیست؟ یعنی ما این کالاها را گران تر از قیمت جهانی خریده ایم؟
منظور قیمتی است که ما می پردازیم. فرض کنید نان ۱۰۰ تومان بوده و اکنون ۶۰۰ تومان شده است. اصلا شما با قیمتهای جهانی چه کاری دارید؟ ما که خودمان از ۱۰۰ سال پیش نان خور بوده ایم، بنابراین خودمان را، هم با ۱۰۰ سال پیش و هم با پارسال مقایسه کنیم. من پارسال نان را با قیمتی می خریدم که الان با آن قیمت یافت نمی شود. 
ما همواره مشکل واردات بی رویه را داشته ایم. زمانی که ما نیاز به واردات کالاها نداشتیم، شاهد بودیم که حجم عظیم واردات، صنایع و حتی کشاورزی ما را نابود کرد. الان که تحریم هستیم، به ما کالا نمی دهند و زمینه واردات هم بسته شده، همچنان با بحران روبه رو هستیم. بارها صاحبنظران گفته بودند اگر یک روز چاه های نفت خشک شود، تازه آن زمان وضعیت صنعت و کشاورزی کشور امتحان پس می دهد. آیا تحریمها برای ما نتایج خوبی به همراه خواهد داشت؟
شاید این شرایطی تحریمی را که در آن هستیم، از یک جهت مثبت تلقی کنیم زیرا باعث می شود ما به خودمان برگردیم و ببینیم چه شرایطی داریم؟ ساختار مدیریت اقتصادی ما چگونه است؟ ساختار تصمیم گیری های ما چگونه است؟ سیاست های ما چقدر موثر بوده است؟ امروز یک زندگی مصرفی برای مردم به وجود آورده ایم که اگر یک قسمت این زندگی مصرفی دچار نقص شود، یک وزارتخانه نگران می شود. بدین معنا که حالا پرتغال یا موز کم شده و وزارت بازرگانی ما نگران است که چه کاری انجام بدهیم؟ البته این وضعیت را خودمان باعث شده ایم. ناگفته نماند که پشت سر این مسائل، یک گروه قدرتمند بازرگان هستند که با تجارت خارجی سر و کار دارند، وارد کننده هستند و قدرت اثرگذاری خیلی زیادی دارند. این گروه به اندازه ای قدرتمند است که می تواند کمبود پرتغال یا مرغ را به یک فاجعه در اقتصاد کشور تبدیل کند. در این شرایط
واردات بی رویه در اثر همین سیاست بازرگانی غلط بود. چون در آن زمان پول نفت را داشتیم، بدون توجه به واقعیت های اقتصادی و بدون توجه به تاثیری که واردات بی رویه روی تولید می گذارد، گفتیم حالا که پول هست، وارد کنیم تا مردم راضی باشند. در حالیکه باید به واردات آن مواردی که به سرمایه گذاری کمک می کند، بها بدهیم
باید بگذارند تا مردم زندگی خودشان را مدیریت کنند. نمی گویم که اگر کمبود مرغ یا تخم مرغ به وجود بیاید، مسئله ای نیست چون اینها قوت اصلی مردم است. ولی بگذاریم خود مردم زندگی شان را مدیریت کنند. چرا به حرف واردکننده و نیازهای کاذبی که تعریف می کند، توجه میکنیم؟ 
چرا یک زمانی آنقدر حجم واردات زیادی داشتیم که به تولید لطمه زد؟ آیا دولت خودش اجازه این مدیریت را به گروه قدرتمند واردکننده داده است؟
آن واردات بی رویه در اثر همین سیاست بازرگانی غلط بود. چون در آن زمان پول نفت را داشتیم، بدون توجه به واقعیت های اقتصادی و بدون توجه به تاثیری که واردات بی رویه روی تولید می گذارد، گفتیم حالا که پول هست، وارد کنیم تا مردم راضی باشند. در حالیکه باید به واردات آن مواردی که به سرمایه گذاری کمک می کند، بها بدهیم. ما باید ماشین آلات، تجهیزات، تکنولوژی و دانش فنی را وارد کنیم و هیچ اشکالی هم ندارد. اما واردات کالاهای مصرفی مورد بحث است که در این مورد بهتر است خود مردم مدیریت کنند. بدین معنا که اگر من پرتغال برای خوردن پیدا نکردم، اجازه بدهند خودم تصمیم بگیرم که آیا گران بخرم یا نخرم. وقتی پول برای خرید ندارم و نمی توانم پرداخت کنم یا وقتی اصلا عرضه نیست، بهتر است خود مردم تصمیم بگیرند که وقتی پرتغال نیست چه کاری انجام بدهند. یک عده ممکن است در اثر نبود پرتغال شب خوابشان نبرد، اشکالی ندارد.اما نباید به خاطر این افراد از زندگی بقیه مردم به ویژه افراد کم درآمد هزینه شود. 
اکنون تحریم ها به اوج خودش رسیده و هر سال هم تشدید می شود. از آن طرف کارخانه های ما در اثر واردات بی رویه به مشکل خورده و به شکلی در آمده که امسال اعلام کرده اند ۲۷ هزار بنگاه اقتصادی بحران زده شده که البته این تعداد بسیار زیاد است و علاوه بر این، بنگاه هایی هم تعطیل شده است. با این شرایط چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟
اصلاح امور به صورت بخشی، دیگر امکانپذیر نیست بلکه باید به صورت کلان، کل مجموعه تدبیر و مدیریت اقتصادی کشور را تشریح کنیم و ببینیم کدام قسمت نقص دارد و توانایی مدیریت و سیاستگذاری و توانایی تصمیم گیری در بخش دولتی و غیر دولتی چقدر درست است؟ پس از بررسی ها اگر مشخص شد که یک بخش از مدیریت، نادرست است، از همانجا شروع به اصلاح کنیم تا به تدریج همه چیز امکان بهبود پیدا کند. 
گفت و گو : کورش شرفشاهی

کد مطلب: 15281
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *