۲
يکشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۱۴
انتقاد عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از سخنان احمدی نژاد:

مردم فکر می کنند مجلس مانع پرداخت پول به آنهاست

ابراهیم نکو معتقد است مجلس نمی تواند پاسخگوی توقعات ایجادشده برای مردم درباره یارانه ها توسط احمدی نژاد باشد
ابراهیم نکو معتقد است مجلس نمی تواند پاسخگوی توقعات ایجادشده برای مردم درباره یارانه ها توسط احمدی نژاد باشد

مدتي است که قيمت دلار در کشورمان ثبات ندارد و يک شبه قيمت بالا مي رود. اين روند غير قابل کنترل قيمت ارز ادامه داشت تا آنکه احمدي نژاد در نشست خبري از وجود ۲۲ نفر خبر داد که بازار ارز را به بحران مي کشند و بعد اعلام شد که فردی به نام جمشيد بسم الله صبح اول وقت بالاي چهار پايه مي رود و قيمت را تعيين مي کند. اين حرفها به حدي تاثير گذار بود که نيروي انتظامي منطقه بازار و راسته دلار فروشها را محاصره کرد و علاوه بر جمشيد بسم الله، بسياري افراد ديگر را بازداشت کرد. اما گويا مشکل از جمشيد بسم الله نبوده زيرا افزايش قيمت دلار همچنان ادامه دارد و هنوز هم دولت در کنترل قيمت بازار کاره اي نيست. در اين رابطه گفت و گوی پایگاه خبری فریادگر را با ابراهيم نکو، نماينده رباط کريم و عضو کميسيون اقتصادي مجلس بخوانید. 
اکنون که افرادی مثل جمشيد بسم الله را گرفته اند، چرا قيمت دلار دوباره رو به افزايش است؟
امروزه بحث دلار به يک معضل براي اقتصاد کشور تبديل شده است، تغييرات قيمت ارز مردم را تحت فشار قرار مي دهد و افکار عمومي را مخدوش کرده است. اما نکته مهمتر اين است که به دنبال افزايش قيمت دلار، شاهد کاهش ارزش پول ملي کشورمان هستيم. تبعات اوليه افزايش قيمت دلار نااميدي در بين مردم خودمان است و تبعات ثانويه اش اين است که نمي توانيم در مقابل کشورهاي همسايه قد علم کنيم و بر اين افتخار کنيم که پول کشورمان ارزش و اعتبار دارد. طبق گزارشهایی که به مجلس مي رسد، در کشورهاي همسايه که تا همين چند سال گذشته براي پول ملي ما ارزش قائل بودند و حتي در بسياري از موارد براي ريال بيشتر از دلار اعتبار قايل بودند، متاسفانه امروز در اين کشورها به راحتي ريال ايران را رد مي کنند و براي پول ملي کشورمان حسابی باز نمي کنند. چراکه ريال ثبات ندارد. متاسفانه ارزش ريال بالا نمي رود بلکه پايين مي آيد و اين اتفاق نامبارک هر روز واقع مي شود. نکته تاثير گذار در کاهش قيمت ريال، اظهار نظرهاي غير کارشناسانه برخی مديران اقتصادي کشور و حتي شخص رييس جمهور است. امروزه برخی مسوولان با سخنان خود، بر بحرانها دامن مي زنند و سخنان احساسي مسوولان، اختلالات بازار ارز را تشديد مي کند و در نهايت دلار گران مي شود. با نگاهي به اظهار نظرهاي تيم اقتصادي دولت و حتي نشست خبري رییس جمهور، متوجه مي شويم که حرف هاي آقايان چراغ سبزي براي گران شدن دلار بوده است. نکته ديگر، سو مديريت دولت در کنترل بازار است که بحران را عميق تر کرد و بر اختلالات بيشتر دامن زد. بنا براين امروز مي طلبد که يک مديريت صحيح در تیم اقتصادي دولت داشته باشيم. شاید بهتر باشد رئيس جمهور براي ترميم کابينه اقتصادي خودش

نکته تاثير گذار در کاهش قيمت ريال، اظهار نظرهاي غير کارشناسانه برخی مديران اقتصادي کشور و حتي شخص رييس جمهور است. امروزه برخی مسوولان با سخنان خود، بر بحرانها دامن مي زنند و سخنان احساسي مسوولان، اختلالات بازار ارز را تشديد مي کند و در نهايت دلار گران مي شود
اقدام کند. 
آيا تغيير تيم اقتصادي دولت، مشکلات دلار را حل مي کند؟
مشکلات را حل نمي کند، اما تغيير تيم اقتصادي دولت بي تاثير نيست. به عقيده من در اين شرايط تنها راهکاري که مي تواند جلوي کم اعتبار شدن ارزش پول ملي ما را بگيرد، حذف حداقل ۴ صفر از پول ملي کشور است. البته با توجه به ناکارآمدي مسوولان دولت، حذف ۴ صفر اقدامي متعادل است و شايد حذف ۷ صفر از پول ملي کشور، مي تواند آن منزلت را از لحاظ رواني به اقتصاد کشور بازگرداند. حذف صفر از پول ملي، از هزينه ها مي کاهد و مبادلات به راحتي صورت مي گيرد. وقت مردم در بانکها کمتر گرفته مي شود، زيرا شعب بانکي و مردم به راحتي مي توانند پول پرداخت و دريافت کنند. بنابر همين دلايل و بسياري دلايل ديگر، معتقدم که حذف صفر از پول ملي مي تواند يک مقدار آبروي از دست رفته ريال کشور را برگرداند. 
وقتي توان مالي مردم بالا نمي رود، حذف صفر چه تاثيري دارد؟
من هم قبول دارم که تاثير چنداني در زندگي مردم نمي گذارد اما از نظر رواني اثرگذار است و تاثير خواهد گذاشت. اين يک نظريه نيست بلکه بر اساس واقعيت جهاني مي گويم. طبق تجربه ۷۰ کشور که اقدام به حذف صفر پول هاي ملي خودشان در مواقع تورم کردند، تاکيد دارم اين اقدام مي تواند گره گشا باشد. ترکيه چند بار صفرهاي پول ملي اش را حذف کرد؟ آلمان بعد از جنگ جهاني دوم دست به اين اقدام زد. فرانسه نيز صفرهاي زيادي از پول ملي کشور خودش را حذف کرد و همه اينها پس از اين اقدام توانستند ثبات را به کشورشان برگردانند. البته چاره ديگري هم نيست و اين يکي از راهکارهايي است که ميتواند در شرايط فعلي موثر باشد . 
آيا برخورد پليسي با دلار فروش ها و بازداشت آنها مي تواند در جلوگيري از کاهش ارزش پول ملي موثر باشد؟
نه تنها برخورد پليس موثر نيست، بلکه بحران را تشديد خواهد کرد. ما احساس مي کنيم اگر با مخلان و افراد تاثيرگذار بر بازار ارز برخورد شود، وضعيت به حالت تعادل بر مي گردد به شرط آنکه در اوايل بحران و نقطه آغاز کار اتفاق بيفتد. شايد الان هم برخوردهاي پليسي موثر باشد، اما از طرف ديگر دست سودجويان را براي انبار کردن ارز و اقدامات ديگر باز خواهد گذاشت.
مردم الان دلار مي خرند و در خانه هايشان نگه مي دارند براي اينکه ارزش ريال هايشان را حفظ کنند. آيا به مردم حق مي دهيد؟
مردم حق دارند به فکر معاش خودشان باشند. اما فراموش نکنيم وقتي مردم اعتماد به مسوولان خودشان را از دست مي دهند، معمولا به سمت و سوي راه هاي غير قانوني و غير معقول مي روند که انبار کردن دلار در گاوصندوق خانه يکي از اين کارهاست. به تازگي اعلام شده ۱۹ ميليارد دلار در دست مردم است و اين مبلغ بسيار زيادي است
. امروزه در اثر مديريت غلط دولت، مردم اين را مي دانند که اگر پول کشورشان را در بانکها نگه دارند، ارزش آن پايين مي آيد، اما اگر دلار را نگه دارند، ارزش آن بيشتر مي شود. به همين دليل ساده، مردم همچنان دلار را در خانه هايشان نگه مي دارند و اجازه گردش مالي به آن نمي دهند
که در دست مردم وجود دارد. مردم دلارها را نگه مي دارند تا از اين آشفته بازار، سودي به دست بياورند. مسوولان بدانند که اگر مردم سود به دستشان نرسد و قيمت دلار در يک مقطع زماني همچنان ثابت بماند، اما اين احتمال را بدهند که باز هم قيمت دلار بالاتر مي رود، همچنان دلارها را در گاوصندوقهاي خانه شان نگه مي دارند، چون مکان مناسبي را براي سرمايه گذاري مشاهده نمي کنند. امروزه در اثر مديريت غلط دولت، مردم اين را مي دانند که اگر پول کشورشان را در بانکها نگه دارند، ارزش آن پايين مي آيد، اما اگر دلار را نگه دارند، ارزش آن بيشتر مي شود. به همين دليل ساده، مردم همچنان دلار را در خانه هايشان نگه مي دارند و اجازه گردش مالي به آن نمي دهند. 
چه کار بايد کرد تا مردم به سرمايه گذاري در بخشهاي صنعت و کشاورزي علاقه مند شوند و از انبار کردن دلار در خانه هايشان خودداري کنند؟
اگر دولت در بخش کشاورزي حمايت هاي لازم را از کشاورز داشته باشد و مردم احساس کنند اگر يک باغچه اي را بخرند و در آن کشاورزي کنند، سود عايدشان مي شود، براي مردم اين سود حلال به انبار کردن دلار مي چربد. در آن صورت ديگر مردم پول ملي کشورمان را به صورت انبار کردن طلا و جواهر سرمايه گذاري نمي کنند، زيرا توليد ارزش لازم را به دست آورده است. بنابراين مردم به سمت توليد مي روند. ما بايد اعتماد به مسوولان و اعتبار وعده هاي آنها را به مردم برگردانيم. اگر مسوولان در صحبت هايشان به مردم اعتماد بدهند که در صورت سرمايه گذاري در بخش توليد ضرر نخواهند کرد، مردم باسرمايه گذاري در بخش هاي صنعت، کشاورزي، بورس و جاهاي ديگري که مطمئن باشد، با دارايي و سرمايه شان ريسک مي کنند، ولي از آنجا که مردم هنوز از سرمايه گذاري در ايران مطمئن نيستند، شاهد اين رونق نخواهيم بود . 
توزيع اوراق مشارکت هم با استقبال مردم مواجه نشد. حتي در مورد صنعت نفت که ضمانت لازم را دارد يا در مورد طرح هاي وزارت نيرو، استقبال کم بود. گمان مي کنيد مردم به برنامه هاي دولت اعتماد ندارند يا مورد ديگري مطرح است؟
مردم به سياست هاي خارجي ايران و اوضاع اقتصادي جهان توجه مي کنند و از همه مهمتر به بحث تحريم ها نگاه مي کنند و هنگامي که مي بينند فروش نفت کشورمان با چالش هايي مواجه است، نسبت به سرمايه گذاري در آن ترديد مي کنند و اعتبار اين بخش زير سوال مي رود. در نتيجه مردم ديگر رغبتي براي خريد اوراق مشارکت ندارند و سهام هم نمي خرند، زيرا مي بينند فاميل، دوست يا همسايه شان با سرمايه گذاري در بخش هاي کاذب در مدت زمان کوتاهي هزاران برابر بيشتر درآمد دارند. آنگاه رغبتي به سرمايه گذاري در توليد ندارند. حتي مردم حاضر مي شوند پولشان
مردم امروز به نماينده مجلس مراجعه مي کنند و به صراحت و بدون آنکه تحليل منطقي از وضعيت اقتصادي کشور داشته باشند، فرياد مي زنند که نمايندگان مجلس مانع پرداخت پول به مردم هستند. اما ريشه اين حرفها در کجاست؟ ريشه در يک برنامه تلویزیونی آقای احمدي نژاد دارد
را در بانک نگه دارند اما سرمايه گذاري در بخش هاي توليد که زيانده شده است، نکنند. 
مجلس براي اين مشکلات برنامه اي ندارد و آيا کاري از دست مجلس برمي آيد؟
اول اينکه آقای احمدي نژاد زحمات زيادي کشيده و من نمي خواهم آنها را زير سوال ببرم و منصفانه هم نيست زحمات را ناديده بگيريم. ولي احمدي نژاد يک سياست خاصي دارد که معمولا مجلس را به راحتي زير سوال مي برد، به تنهايي در ميدان بازي مي کند و برنده ۳ بر صفر مي شود. از سوي ديگر نمايندگان مجلس امکانات لازم را براي پاسخگويي نمي توانند در اختيار داشته باشند. نماينده مجلس به اندازه دولت رسانه در اختيار ندارد و نمي تواند آزادانه هر چه دلش مي خواهد، بر زبان بياورد و فرصت هم به نماينده مجلس داده نمي شود. از سوي ديگر وظيفه نمايندگان مجلس چيز ديگري است و مسوول پاسخگويي مشکلات کشور به رسانه ها نيستند. بنا بر همه اين موارد، احمدي نژاد هر موقع در رسانه ها ظاهر شد، برنده بيرون آمد. آقای احمدي نژاد با بدبيني هاي وسيعي که در جامعه به وجود آورد، توانست در بخش هايي از توده جامعه جايگاه خوبي پيدا کند. به همين موضوع هدفمندي يارانه ها توجه کنيد. مردم امروز به نماينده مجلس مراجعه مي کنند و به صراحت و بدون آنکه تحليل منطقي از وضعيت اقتصادي کشور داشته باشند، فرياد مي زنند که نمايندگان مجلس مانع پرداخت پول به مردم هستند. اما ريشه اين حرفها در کجاست؟ ريشه در يک برنامه تلویزیونی آقای احمدي نژاد دارد. رييس جمهور در يک برنامه اعلام مي کند که مي خواهم به هر کدام از شماها ۲۵۰ هزار تومان بدهم اما اعلام نمي کند که در اين صورت بنزين را ليتري چند مي فروشد؟ قيمت آب و برق و گاز و تلفن و گازوييل و کرايه ماشين و نخود و لوبيا و بقيه کالاها چقدر مي شود؟ حالا نمايندگان و عقلا مي خواهند مردم را قانع کنند که اين تصميم غلط است. بايد مردم را بخواهيم و با يک يک آنها صحبت کنيم اما باز هم قانع نمي شوند و از سوي ديگر امکان پذير هم نيست که با تک تک مردم صحبت کنيم زيرا زمان بر است. از سوي ديگر نمايندگان مجلس درگير بسياري از گرفتاري هايي هستند که دولت برايشان به وجود آورده است. امروزه در حوزه هاي توليد، اشتغال‌، ارايه امکانات رفاهي و بهداشتي و درماني در مناطق مختلف، بحث گراني ها و بسياري موارد ديگر که دست مايه حرفهاي رييس جمهور است، نماينده مجلس بايد پاسخگوي مردم باشد. در نتيجه، تمام اين گرفتاريها فرصت را از نمايندگان مي گيرد و نمي توانند در يک موضوع خاص ورود پيدا کنند. نکته تاسف آورتر اينکه دولت هم با رفتارها و گفتارهايش فضاي بدي به وجود مي آورد و براي همکاري با مجلس رغبت نشان نمي دهد.
گفت و گو : کورش شرفشاهي

کد مطلب: 21008
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *