۰
دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۵

در نمایشگاه کتاب استانبول چه گذشت؟

غربی ترین نقطه ی شهر استانبول درمنطقه ی بیوک چکمه، محل برگزاری نمایشگاه دائمی تویاپ، سی و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب به همراه بیست و نهمین نمایشگاه نقاشی، از دوازدهم تا بیستم آبان ماه میزبان مشتاقان کتاب و هنر نقاشی است.
در نمایشگاه کتاب استانبول چه گذشت؟
غربی ترین نقطه ی شهر استانبول درمنطقه ی بیوک چکمه، محل برگزاری نمایشگاه دائمی تویاپ، سی و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب به همراه بیست و نهمین نمایشگاه نقاشی، از دوازدهم تا بیستم آبان ماه میزبان مشتاقان کتاب و هنر نقاشی است.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، ورودی نمایشگاه برای کودکان، دانش آموزان، دانشجویان، معلمان، استادان دانشگاه و معلولان رایگان و برای بقیه ی بازدیدکنندگان هرنفر ده لیر(معادل بیست هزارتومان) است. هر روز از ده صبح تا هفت بعدازظهرزمان بازدید مشتاقان کتاب دوست است. بخش ناشران خارجی که چون سالیان گذشته محدود به چند کشور بود تنها چهار روز ادامه داشت. کشورهایی که اغلب برای نشان دادن مرام ایدئولوژیکی خود چهره های تکراری خسته و بی نشاط خودی را برای محصولات بی محتوا و زیبا جلد خود، فرستاده بودند تا با هدیه ی شکلات و خودکار و چیزهایی دیگر به عوام فریبی خود ادامه دهند. ایران نیز چون دو سال گذشته که من بازدید کردم در این نمایشگاه شرکت داشت.
نویسندگان در پاره ای از غرفه ها حضور دارند تا کتاب های شان را برای خریداران امضا کنند. در یکی از روزهای میانی هفته که برای بازدید رفتم آنچنان ازدحامی بود که ازرفتن پشیمان شدم و خواستم عطایش را به لقایش ببخشم. ازدحام ناشی از حضور گروه های دانش آموزی بود که به همراه یکی دو معلم خود به نمایشگاه آمده بودند تا از کتاب های آموزشی کمک درسی فراوان که گویا در اینجا هم رانت بزرگی است برخوردار شوند.
چندین سالن بزرگ و به هم چسبیده بازدید از غرفه های کتاب را با مشقت مواجه می کرد. همهمه و تنه زدن های غیرعمدی تمرکز بازدید کننده را کم می کرد. نمایشگاه های کتاب ایران از این حیث بسیار بهتر بودند. بازدیدکنندگان اغلب سرگشته و بی هدف تنها مسیر را می پیمودند. یکی ازکتاب هایی که در آن ازدحام مرا به سوی خود کشید، ترجمه ی دیوان کبیر(دیوان شمس) به زبان ترکی بود که اصل آن را استاد بدیع الزمان فروزانفر تصحیح کرده بود. چاپ نفیس چهار جلدی بسیار زیبا که قیمت آن را حدود دویست هزارتومان(100لیر) نوشته بودند. ترجمه ی پنج جلدی مثنوی نیز در همان انتشارات وجود داشت. مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی، عارف بزرگ قرن هفتم ایرانی که آموزه هایش تاکنون سراسر جهان را به خود جذب کرده و البته عده ی زیادی هم به نام او نان می خورند.
به سمت سالن های بزرگ نمایشگاه نقاشی که به نمایشگاه کتاب وصل بود رفتم. در آنجا نقاشی های بسیار زیبایی جلوه گری می کردند و البته بازدیدکنندگان اندک که نشان می داد هنوز هم به گفته ی حافظ «هنر نمی خرد ایام...»
در چند غرفه، خود نقاش ها هم حضور داشتند و چشم انتظار کسانی که «گوشه ی چشمی به آنها کند» و اگر هم آفریده ی آن ها را نمی خرد دست کم به آن توجهی نشان دهد و به همراه او عکس یادگاری بگیرد. با یکی از این هنرمندان بزرگ که در همین نمایشگاه دو سال پیش آشنا شدم و از استادان دانشگاه استانبول هم هست چند دقیقه ای سخن گفتیم و آثار جدید زیبایش را دیدم و باز هم عکس یادگاری.
در حاشیه نمایشگاه نقاشی هر روز ساعت پنج بعدازظهر نمایش تئاتر به صورت رایگان برای علاقه مندان برگزار می شد تا بینندگان را با زبان شیوای تئاتر به آن سوی مکان و زمان ببرد.
در پس این همه کتاب و غرفه و بازدید کننده، رستوران ها روزگار پرسودی را تجربه می کردند. بسیاری از بازدیدکنندگان هم گویا برای تفریح و سرگرمی آمده بودند که این هم خود عالمی است و به قول مولانا: «کارها از کار خیزد در جهان».
با وجود اطلاع رسانی به هم وطنان عزیم مبنی بر دایر بودن این نمایشگاه و نمایشگاه سال های پیشین کمتر دیدم که اقبال به دیدن آن کنند. شاید جاذبه ای برای آن ها ندارد. قرار نیست که همه کتاب دوست و کتاب خوان شوند. اما یک نکته در نمایشگاه کتاب و کتابخوانی و کتاب نویسی استانبولی ها برایم جالب است که کتاب و کتاب نویس و کتاب خوان جایگاه واقعی خودش را دارد و هر کسی نویسنده نیست و هر کتابی هم چاپ نمی شود و قحطی کاغذ هم نیست.

دکترعلی جان بزرگی«جهانی»
ajbozorgi@gmail.com
 
کد مطلب: 118017
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *