۰
دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۵۴
علی اصغر زرگر:

به علت برخی شرایط چینی‌ها صلاح ندانسته‌اند وارد قراردادهای درازمدت با ایران شوند

سرمایه‌گذاری چینی‌ها در عربستان با چراغ سبز آمریکا صورت گرفته است
یک کارشناس اقتصاد سیاسی درباره نقش چین در تحولات آینده خاورمیانه می گوید: چین خواه ناخواه سیاست جاده ابریشم و مسیری به سوی غرب را در شعبات دیگر به اجرا در می آورد و در خلیج فارس قراردادهایی خواهد بست اما به نظر نمی رسد روابط اقتصادی چین بتواند موازنه را در منطقه به هم بزند. با توجه به پایگاه ها و قرار و مدار های امنیتی که آمریکا با عربستان و سایر کشور ها دارد به نظر نمی رسد آمریکا به طور کلی جای خود را به چین واگذار کند بخصوص چینی که تا این حد جلو آمده است و آمریکا نمی تواند جلوی گسترش نفوذ اقتصادی چین را در کشور های خاورمیانه بگیرد.
به علت برخی شرایط چینی‌ها صلاح ندانسته‌اند وارد قراردادهای درازمدت با ایران شوند
به گزارش مردم سالاری آنلاین،علی اصغر زرگر در پاسخ به این سوال که برخی عقیده دارند با سفر رییس جمهور چین به عربستان معادلات بسیاری در منطقه رقم می خورد و موازنه قدرت در منطقه به نفع عربستان خواهد بود. برخی نیز بر این عقیده اند که چین جای آمریکا را در منطقه خواهد گرفت. با توجه به قراردادهای امضا شده بین چین و عربستان و مواضع طرفین در برخی مسائل، منطقه را آبستن چه تحولاتی می بینید؟ واکنش ایران در مقابل این برنامه چه خواهد بود؟ اظهار داشت: باید دید چین دارای چه استراتژی هایی است. این کشور به عنوان ابر قدرتی اقتصادی و با نفوذ در دنیا جای پای خود را پیدا می کند. از نظر چینی ها یافتن یک منبع دراز مدت برای تامین انرژی حائز اهمیت است. در حقیقت شاید یکی از نقاط ضعف چینی ها همین باشد که به اندازه کافی دارای نفت و گاز نیستند و باید این منابع دراز مدت را از جایی دیگر تامین کنند. این مساله دلیل سیاست کلی چین در رابطه با نفوذ اش در خلیج فارس است.
وی افزود: طبق آمار هایی که وجود دارد چینی ها در حدود 270 میلیارد دلار با حوزه جنوبی خلیج فارس تجارت دارند و این شامل تجارت این کشور با عربستان هم می شود درحالیکه آمریکا با عربستان در حدود یک سوم این مبلغ تجارت دارد. چین مدت ها است که به این حوزه چشم دارد. امروزه چین برای تامین گاز مورد نیاز خود وارد قرارداد های دراز مدتی با قطر شده است. با عربستان نیز در حوزه های مختلفی سرمایه گذاری های متعدد دارد و قراردادهایی اقتصادی بسته اند و مراودات در حد تفاهم نامه نیست.
وی تصریح کرد: چینی ها وقتی وارد قرارداد می شوند خواه ناخواه مذاکراتی انجام می شود تا منافع دراز مدت خود را مستحکم کنند. از این رو چینی ها اجبارا باید از نظر دیپلماسی فعالیت هایی انجام بدهند. در رابطه با ایران طی این مذاکرات دو مورد صحبت شده است یکی در خصوص جزایر سه گانه ایران و دومی در مورد عدم دخالت ایران در مسائل کشور های دیگر و همچنین مساله هسته ای ایران که چینی ها ظاهرا با عربستان و کشور های حوزه خلیج فارس در این خصوص هم سو شده اند. شاید بتوان این رفتار را ناشی از ناپختگی سیاسی و دیپلماسی بدون مطالعه چینی ها دانست که در خصوص تاریخ ایران و مسائل منطقه اطلاعاتی نداشته اند و صرفا برای خوشآیند عربستان خوش رقصی کرده اند و این اعلامیه صادر شده است. شاید بتوان چنین تفاسیری را در این مورد انجام داد. چینی ها با ایران تفاهم نامه 25 ساله امضا کرده اند و ما چه قبل و چه بعد از امضا این تفاهم نامه شاهد این بودیم که تبلیغاتی سو در داخل و خارج از ایران انجام شد و گفته شد ایران امتیازاتی عجب و غریب به چینی ها می دهد. مثلا ایران جزایری را واگذار کرده و یا سواحل اش را فروخته است و تحت سیطره چینی ها قرار گرفته است و… ! چینی ها این مسائل را رصد کرده اند و می دانند در داخل ایران و یا در حوزه بین الملل چه مباحثی مطرح است.
شاید چینی ها صلاح ندانسته اند تا وارد قراردادهای دراز مدت با ایران شوند
به نظر نمی رسد روابط اقتصادی چین بتواند موازنه را در منطقه به هم بزند
بعید است آمریکا به طور کلی جای خود را به چین واگذار کند
وی ادامه داد: از طرفی طی دو ماه گذشته التهابات اجتماعی داخلی وجود دارد و چینی ها آن موارد را نیز رصد کرده اند و شاید صلاح ندانسته اند تا وارد قرارداد های دراز مدت با ایران شوند زیرا شاید ده ها و صد ها قرارداد اقتصادی در حوزه راه و بنادر و دفاعی و… وجود دارد که می توانست ظرفیت های تفاهم نامه ایران و چین را به اجرا دربیاورد. این موارد چینی ها را به سمت منابع گازی حوزه جنوبی هدایت کرد تا به جای بستن قراردادهای دراز مدت با ایران به سمت کشور های دیگر منطقه بروند. چین خواه ناخواه سیاست جاده ابریشم و مسیری به سوی غرب را در شعبات دیگر به اجرا در می آورد و در خلیج فارس قراردادهایی خواهد بست اما به نظر نمی رسد روابط اقتصادی چین بتواند موازنه را در منطقه به هم بزند. با توجه به پایگاه ها و قرار و مدار های امنیتی که آمریکا با عربستان و سایر کشور ها دارد به نظر نمی رسد آمریکا به طور کلی جای خود را به چین واگذار کند بخصوص چینی که تا این حد جلو آمده است و آمریکا نمی تواند جلوی گسترش نفوذ اقتصادی چین را در کشور های خاورمیانه بگیرد.
سرمایه گذاری چینی ها در عربستان با چراغ سبز آمریکا صورت گرفته است
زرگر با بیان اینکه اهرم های زیادی در دست آمریکا وجود دارد ولی این چراغ سبز را به عربستان داده اند که سرمایه گذاری چینی ها را بپذیرد و در این حد توازنی در منطقه ایجاد شود اظهار داشت: موضوع دیگر آنجا است که آمریکایی ها و غربی ها به ویژه انگلیسی ها ایران را که قلب خاورمیانه است، زمین خود می دانند. این منطقه مهم از اهمیت ویژه ای برای غرب برخوردار است. کسی که ایران را دارد می تواند بر کل منطقه نفوذ و تسلط داشته باشد. شاید سیاست ها تا حدودی بر همین اساس بود و بر طبق نگرش منفی به حضور چین در ایران این کشور را به عربستان و حوزه جنوبی خلیج فارس هدایت کردند تا ایران را با تحولاتی که رقم می زنند در حوزه نفوذ خود حفظ کنند.
روس ها هم چندان مایل نیستند چینی ها تفاهم نامه با ایران را به شکل قراردادهای دراز مدت دربیاورند
نظام بین الملل نظامی آنارشیست و متکی بر قدرت است
چینی ها در پی منافع دراز مدت خود هستند
چینی ها منتظر این هستند که ببینند اوضاع در ایران چگونه پیش می رود و سپس به تجارت خود با ایران ادامه می دهند
وی ادامه داد: این موضوع برای روس ها هم مطرح است. آنها هم چندان مایل نیستند که چینی ها بیایند و تفاهم نامه با ایران را به شکل قراردادهای دراز مدت دربیاورند و در ایران نفوذ داشته باشند. نظر روس ها هم بر این است که در ورود به حوزه خلیج فارس ایران برایشان مهم است و باید ایران را در کنار خود داشته باشند. نظام بین الملل نظامی آنارشیست و متکی بر قدرت است و همه در پی این هستند که قدرت خود را افزایش بدهند و در معادلات قدرت منافع خود را حفظ کنند. چینی ها هم در پی حفظ منافع ملی خود هستند و این طور نیست که دوست ایران بودند یا دوست ایران باشند. چینی ها در پی منافع دراز مدت خود هستند. زمانی که منافع آن ها ایجاب می کند که به منابعی دراز مدت و مطمئن در حوزه انرژی دست پیدا کنند دل عرب ها را هم به دست می آورند و چند مورد را در خصوص ایران در اعلامیه ای مشترک می گنجانند اما این به منزله پشت کردن چین به ایران نیست بلکه چینی ها منتظر این هستند که ببینند اوضاع در ایران چگونه پیش می رود و سپس به تجارت خود با ایران ادامه می دهند. باید دید که آمریکایی ها در آینده چه سیاستی را در پیش می گیرند؟ در مجموع سیاستی که طی چند سال گذشته در خصوص عربستان داشتند به ویژه اعلامیه جدید آنها که گفته بودند باید عربستان به جنگ یمن خاتمه دهد همه این موارد نشان دهنده مواضع سرسختانه آمریکا در خصوص عربستان سعودی است و بیشتر به آسیاسی جنوب شرقی چشم دارند.
زرگر با بیان اینکه وقتی چینی ها به خلیج فارس می آیند و در این منطقه سرمایه گذاری دراز مدت می کنند و به منابع انرژی منطقه وابسته می شوند، در عین حال آسیب پذیر هم خواهند بود تصریح کرد: کشوری را که نیازمند به منابع انرژی و گاز و نفت و فراورده های نفتی است در منطقه ای متمرکز می کنید که به راحتی در هر تعارض منافعی آسیب پذیر خواهد بود لذا این نکته هم مطرح است و چنین مواردی موازنه قدرت را به نفع چینی ها تغییر نمی دهد. در هر جا که منافع درگیر شد در همانجا آسیب پذیر خواهید بود.
بیانیه مشترک علیه ایران بیشتر به گافی دیپلماتیک از سوی چینی ها می ماند
وی در مورد اینکه آیا موضع گیری چینی ها علیه ایران تنها می تواند از روی خوش خدمتی به اعراب خلیج فارس باشد؟ گفت: بله همینطور است البته شورای همکاری های خلیج فارس در هر جلسه ای که ترتیب می دهد این موارد را می گنجاند. این مساله موضوعی تازه نیست اما اینکه چینی ها مشترکا با عربستان وارد این ماجرا شدند محل سوال است. چین می توانست این مسائل را اختلافاتی منطقه ای و موضوعاتی مربوط به کشور های همسایه بداند و از دخالت خودداری کند. چرایی مشترک بودن این اعلامیه مورد سوال است. البته می تواند شیرینی قراردادهایی باشد که از طرف عرب ها با چینی ها بسته شد و همچنین می تواند بی اطلاعی از تاریخ منطقه باشد. به ویژه با حساسیتی که ایرانی ها نسبت به تمامیت ارضی خود و مسائل مربوط به این جزایر دارند. این نکات در حوزه آداب دیپلماتیک قابل بحث است و به نظر می رسد چینی ها در این سفر توجهی به این مسائل نداشتند. به نظر من این رفتار بیشتر به گافی دیپلماتیک از سوی چینی ها می ماند. باید دید آیا ایران عکس العمل خوب و مورد نیازی را از خود نشان می دهد یا نه؟! به طور مثال در اعلامیه ای با قیاس مساله چین و تایوان و حساسیت چین در این خصوص به موضوع بپردازند. چون چنین مواردی مسائل داخلی است و خارج از هر مذاکره ای است. بنابراین ایران می تواند در مقابل این رفتار چین مقابله به مثل کند. چینی ها باید به هوش باشند و نظر ایران را دریافت کنند و طی اعلامیه ای مواضع خود را اصلاح کنند. به عقیده من دیپلماسی ایران باید در جهت رسیدن به این نتیجه حرکت کند.
دیپلماسی ایران باید به هوش باشد که نه شرق و نه غرب هیچکدام قابل اتکا نیستند
کشور های جهان در نظام بین الملل نه دوست دائمی دارند و نه دشمن دائمی
در این ارتباط که ایران هسته ای نشود که بتواند منافع قدرت های بزرگ را به خطر بیاندازد، از سوی قدرت های بزرگ مشترک است
ایران نباید به طور انحصاری در کنار یکی از قدرت های بزرگ بین المللی قرار بگیرد
ایران باید در سطح بین الملل بازیگری مستقل باشد
اتکای ایران به شرق یا غرب ممکن است کشور را وجه المصالحه قرار دهد
وی افزود: همچنین دیپلماسی ایران باید به هوش باشد که نه شرق و نه غرب هیچکدام قابل اتکا نیستند. هر قدرتی در نظام بین الملل پیوسته در جهت گسترش نفوذ و قدرت خود و در مسیر پیگیری منافع ملی ملت خود در حرکت است بنابراین کشور های جهان در نظام بین الملل نه دوست دائمی دارند و نه دشمن دائمی. ایران باید محکم بر سیاست نه شرقی و نه غربی خود پافشاری کند و همان سیاست موازنه منفی را که نه شرق و نه غرب است را دنبال کند. بهترین سیاست برای ایران این است که متکی به هیچ کدام از قدرت های شرقی و غربی دنیا نباشد زیرا قدرت های بزرگ در سطوح سیاسی بالا منافع مشترک دارند. مثلا در این ارتباط که ایران هسته ای نشود و یا آنقدر قدرتمند نشود که بتواند منافع قدرت های بزرگ را به خطر بیاندازد، این موارد موضوعاتی است که در نگاه به ایران از سوی قدرت های بزرگ مشترک است بنابراین ایران باید سیاست ملی و مستقلی را فارغ از نگاه های شرقی و غربی پیگیری کند که در عین حال متکی بر موازنه منفی است. ایران نباید به طور انحصاری در کنار یکی از قدرت های بزرگ بین المللی قرار بگیرد زیرا اگر در سطوح بالا منافع این کشور ها بر هم منطبق شد ایران را وجه المصالحه قرار می دهند. ایران باید در سطح بین الملل بازیگری مستقل باشد و این بازیگری مستقل است که موجب می شود ایران در تحولات بین المللی و با برهم خوردن موازنه در هر منطقه ای منافع ملی خود را همچنان حفظ کند. اتکای ایران به شرق و غرب به نفع کشور مان نیست زیرا خواه ناخواه منافع این قدرت های بزرگ را ایجاب می کند که در جاهایی به توافقاتی برسند و در آن مواقع است که آن ها با کارت ایران بازی می کنند و یا ایران را وجه المصالحه منافع خودشان قرار می دهند. این تجربه بسیار جالبی برای رجال سیاسی ایران است. کسانی که در راس قدرت هستند باید بدانند که کشور ها معمولا نه دوست دائمی و نه دوست دائمی هستند بلکه باید بر اساس منافع ملی خود عمل کرد. باید ضمن حفظ منافع از تمام ظرفیت های شرق و غرب بهره برد.
این استاد دانشگاه در خصوص اینکه آیا ممکن است چین از این پس با جایگزین کردن عربستان به جای ایران عمده خرید انرژی خود را از منابع عربستان انجام دهد؟ گفت: امروز هم چین خرید زیادی از نفت ایران ندارد چون بخش اعظمی از انرژی چین از طریق روس ها تامین می شود. روس ها نفت هندوستان را هم تامین می کنند. چین هرگز برنامه نداشت تمام نفت مورد نیاز اش را از ایران بخرد. در زمانی که نیاز داشت و خریدار نفت ایران بود و نفت ایران ارزان بود خرید زیادی داشت ولی چینی ها معمولا تنها به نفت ایران متکی نبودند. امروز که قیمت نفت بالا رفته نفت ایران با تخفیف قابل توجهی به فروش می رود و خواه ناخواه ارز حاصل به دلیل محدودیت های تحریمی و محدودیت های بانکی به ایران بر نمی گردد.
منبع:شفقنا
کد مطلب: 183628
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *