۰
جمعه ۳ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۰۰

حجت نظری: رفتاری که خاتمی و کروبی در انتخابات انجام دادند در راستای همراهی با بخشی از جامعه بود

عضو حزب اعتمادملی گفت: اگر قرار باشد انتخابات ریاست‌جمهوری بین کاندیدای اصلی و پوششی و سوپر پوششی برگزار شود، فکر نمی‌کنم مردم خیلی انگیزه‌ای داشته باشند که در انتخابات نقش‌آفرینی کنند و جریان‌ها و گروه‌های سیاسی هم انگیزه نخواهند داشت.
حجت نظری: رفتاری که خاتمی و کروبی در انتخابات انجام دادند در راستای همراهی با بخشی از جامعه بود

به گزارش مردم سالاری آنلاین، متن مصاحبه حجت نظری، فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو حزب اعتمادملی، با منیبان به شرح زیر است:

اگر شرایط تغییر نکند، همچنان با همین فضای سرد در پای صندوق رای مواجه خواهیم بود 

در انتخابات اخیر شاهد حضور کمرنگ مردم پای صندوق‌های رای بودیم. چقدر عملکرد دولت رئیسی در پایین آمدن مشارکت نقش داشت؟

نمی‌شود با یک مولفه به درصد پایین مشارکت مردم در انتخابات پرداخت و همه این نتیجه را محصول یک مولفه دانست. بدون درنگ عملکرد دولت آقای رییسی از هیچ جنبه‌ای قابل دفاع نیست حتی حامیان دولت هم در دفاع از عملکرد آن لکنت زبان دارند. منتها انتخاباتی که خود آقای رییسی در آن روی کار آمد هم میزان مشارکت بیش از این انتخابات نبود. لذا نمی‌توان گفت این سردی مردم نسبت به صندوق رای، تماما به عملکرد دولت آقای رییسی برمی‌گردد. باوجود همه اتفاقاتی که در سال‌های اخیر افتاد، انتظار می‌رفت مشارکت از این هم پایین‌تر باشد. به نظر من با شرایط فعلی این درصد و میزان مشارکت هم قابل قبول است. اما اینکه چرا به این اندازه، مشارکت مردم در انتخابات پایین آمده، طبیعتا می‌تواند بخشی محصول رفتار نامناسب جریان‌های سیاسی با مردم باشد که در مقاطع مختلف مورد اعتماد مردم بودند و نتوانستند آن اعتماد را به طور کامل پاسخ بدهند. دولت آقای رییسی هم یکی از جریان‌هایی است که قدرت را در کشور به‌دست گرفته و دو سال اخیر شرایط را به مراتب بدتر از سال‌های گذشته کرده است. مردم این روزها نسبت به همیشه معترض‌تر هستند و این اعتراض کاملا به حق است. 

اگر بخواهیم شرایط متفاوت باشد و مشارکت بیشتر مردم را در انتخابات شاهد باشیم، اولین گام را باید نهادهای تصمیم‌گیرنده در امر انتخابات بردارند. مشخصا شورای نگهبان باید تکلیفش را با خودش مشخص کند. همچنین تکلیف خود را با جریان‌های سیاسی و مردم مشخص کند. تا زمانی که شورای نگهبان رفتار سلیقه‌ای در تایید صلاحیت افراد داشته باشد و طوری رفتار کند که همه مردم احساس نکنند در بین کاندیداها کسی هست که سلیقه آنها را نمایندگی کند، نمی‌توانیم انتظار مشارکت بالای مردم را در پای صندوق رای داشته باشیم. 

جامعه ما هم مانند دیگر جوامع بشری متکثر است. وقتی می‌خواهیم مجلس عصاره فضایل ملت باشد، باید امکان حضور همه مردم را در تصمیم‌سازی در پای صندوق رای و تصمیم‌گیری در پارلمان فراهم کنیم.

به سوال برگردیم. عملکرد دولت فعلی و دولت‌های قبلی می‌تواند در سردی مردم نسبت به ابزار انتخابات تاثیر گذار باشد البته فقط دولت نیست مجالس گذشته هم در این وضعیت نقش داشتند. پارلمان‌های شهری و شهرداری‌ها هم در این سردی نقش داشتند. مجموعه رفتار تصمیم‌گیرندگان و مجریان ملی و محلی، وضع موجود را برای جامعه فراهم کرد. اگر بخواهیم شرایط را به بهبود ببخشیم، باید کاری کنیم تا همه جامعه صحبت کنند و انتظارات خود را مطالبه کنند. اگر شیعه علی هستیم و در حکومت‌داری از سبک حضرت علی پیروی می‌کنیم، باید سیره ایشان را به خودمان یادآوری کنیم. طبق احادیث و روایاتی که به ما رسیده، ایشان همیشه بر نقش مردم تاکید داشتند و وقتی می‌فرمود‌ مردم، به بخش خاصی از جامعه اشاره نمی‌کرد همه را مردم می‌دانست. حتی زمانی‌که خلفای اول، دوم و سوم روی کار آمدند، ایشان با همه مشروعیتی که داشت با این استدلال که هنوز مردم من را نمی‌خواهند 25 سال خانه‌نشینی کرد. زمانی هم که روی کار آمدند با وجود عصمتی که داشتند، گفتند اگر من جایی خلاف کردم، به من گوشزد کنید و منِ خلیفه مسلمین، خودم را مصون از خطا و اشتباه نمی‌دانم.

اگر این امکان را برای همه جامعه فراهم کنیم که بتوانند نسبت به مسئولین امر به معروف و نهی از منکر کنند، طبیعتا مردم خود را داخل بازی احساس می‌کنند و اگر بدانند خودشان هم در این بازی نقش دارند، مشارکت جدی‌تری خواهند داشت. امر به معروف هم که به گفته آقای وزیر کشور نیاز به مجوز ندارد پس عملا منعی برای حضور مردم در معابر و امر به معروف نسبت به مسئولین توسط وزارت کشور وجود ندارد و نیروی انتظامی هم باتوجه به اینکه ذیل وزیر کشور تعریف می‌شود علی‌القاعده نباید از این اجازه وزیر تخطی کند.

در نهایت مردم باید احساس کنند افرادی در پارلمان حضور دارند که مطالبات آنها را پیگیری و مطرح می‌کنند ولو اینکه تبدیل به قانون نشود. اما در طول این دوازده دوره مجلس، عمدتاً به افرادی صلاحیت داده شد که نماینده یک گروه و قشر خاص بودند و این نمایندگان قشر خاص، نمی‌توانند تصمیمی بگیرند که کل ملت می‌خواهد! مثلاً در این دو سال اخیر ملت از مجلس انتظار داشت برای معیشت و بهبود شرایط اقتصادی کاری کنند، اما چون این‌ها اکثریت ملت را نمایندگی نمی‌کردند، رفتند طرح صیانت از فضای مجازی تصویب کردند! می‌خواهم بگویم اساساً وقتی مجلسی همه مردم را نمایندگی نکند، نمی‌تواند دغدغه‌های همه مردم را هم پی‌گیری کند و به بیراهه می‌رود.

اگر شرایط تغییر نکند، همچنان با همین فضای سرد در پای صندوق رای مواجه خواهیم بود و اگر بخواهیم شرایط را تغییر دهیم باید حتما در نوع مواجه با امر سیاسی تغییراتی ایجاد کنیم. مشخصاً این تغییرات از شورای نگهبان آغاز می‌شود، اما در کنار آن باید اقتدار و جایگاهی که قانون اساسی به نهادها داده هم حفظ و رعایت شود. مثلاً اگر نهاد قانون‌گذاری را تا این حد از معنا تهی کنیم بود و نبودش چندان برای جامعه هم اهمیت نخواهد داشت. در کنار مجلس، شوراها و نهادهایی به وجود آمدند که عملا قانون‌گذاری می‌کنند و اینجا فعالیت مجلس شورای اسلامی واجد معنا نیست. چون مجلس از جایگاه واقعی خود خیلی دور شده است. از نظر خیلی‌ها که در انتخابات شرکت نکردند تفاوت معناداری وجود نداشت که چه کسی وارد مجلس شود. برای مثال اگر مردم به موضوع فیلترینگ معترض هستند این موضوع در شورای عالی فضای مجازی تعیین تکلیف می‌شود و مجلس اساسا نمی‌تواند مخالف مصوبات آن شورا قانون وضع کند. دولت هم تابعی از همین موضوعات است.

اگر مردم از مشکلات روز افزون معیشتی و اقتصادی ناراحت هستند، این وضعیت برای فعالین سیاسی هم هست

در انتخابات اخیر سیدمحمد خاتمی رای نداد و کروبی هم موضع خاصی نداشت. چقدر دلسردی در بزرگان اصلاحات در کاهش مشارکت مردم نقش دارد؟

بزرگان اصلاحات هم جزیی از مردم هستند و به طور طبیعی، شرایطی که جامعه با آن مواجه است آنها هم با آن شرایط مواجه هستند و نمی‌شود از این حیث تفکیک قائل شد.

اگر مردم از مشکلات روز افزون معیشتی و اقتصادی ناراحت هستند، این وضعیت برای فعالین سیاسی هم هست و نمی‌شود آنها را جدا از مردم و شرایط دانست. اگر مردم از شرایط سیاسی رضایت کامل ندارند، نمی‌شود گفت بزرگان جریان اصلاحات از این امر مستثنی هستند و شرایط متفاوتی برای آنها وجود دارد. رفتاری که خاتمی و کروبی انجام دادند در راستای همراهی با بخشی از جامعه بود. البته این بدان معنا نیست کسانی که در انتخابات حضور داشتند با مردم همراه نیستند. صرفاً تفاوت در این است برخی معتقدند برای همراهی با مردم باید از ظرفیت صندوق رای استفاده کرد و انتظارات مردم را جامه عمل پوشاند، اما برخی معتقدند، شاید لازم باشد حداقل یک دوره این رفتار سیاسی به شکل ترک فعل نشان داده شود، بلکه اثر کند. مهم این است که هدف هر دو گروه واحد است و می‌خواهند شرایط زندگی در ایران را بهتر کنند. چه معترضینی که در انتخابات شرکت نکردند و چه معترضینی که در انتخابات شرکت کردند. همه معتقدند که شرایط باید تغییر کند. شاید در روش انجام تغییر اختلاف نظر داشته باشند اما در بیان مسئله و اصل لزوم تغییر شرایط، اختلاف نظر وجود ندارد.

اگر دَر بر همان پاشنه بچرخد، حتی همین میزان مشارکت را در انتخابات ریاست‌جمهوری نخواهیم دید

انتخابات ریاست جمهوری را پیش رو داریم. ارزیابی شما از انتخابات بعدی چیست؟

برای اینکه بتوانیم درباره انتخابات پیش‌رو حرف بزنیم لازم است ببینیم شورای نگهبان بنای تغییر در رویه خود را دارد یا خیر؟ خیلی از مواردی که قبل‌تر صحبت کردیم و تغییراتی که انتظار داریم انجام شود، مشخصاً موکول به تصمیم و اراده شورای نگهبان دارد. یعنی تا شورای نگهبان به عنوان اولین و مهم‌ترین بازیگر این عرصه رویه خود را تغییر ندهد، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم اتفاق ویژه‌ای رخ دهد. اگر دَر همچنان بَر همان پاشنه بچرخد، امکان اینکه روند مشارکت کاهشی‌تر از امروز باشد، وجود دارد. اما اگر شورای نگهبان در رویه خود تغییر ایجاد کند، یعنی کسانی را برای رقابت تایید صلاحیت کند که با ترکیب 1400 متفاوت باشد و رقابت واقعی شکل بگیرد، شاید بتوان به فعالیت جدی‌تر در انتخابات پیش‌رو فکر و برای آن برنامه‌ریزی کرد. اما اگر قرار باشد انتخابات ریاست‌جمهوری بین کاندیدای اصلی و پوششی و سوپر پوششی برگزار شود، فکر نمی‌کنم مردم خیلی انگیزه‌ای داشته باشند که در انتخابات نقش‌آفرینی کنند و جریان‌ها و گروه‌های سیاسی هم انگیزه نخواهند داشت. علت این بی‌انگیزگی واضح است. ما در انتخابات ریاست‌جمهوری و در انتخابات مجلس، باوجود سردی فضا و رفتار سلیقه‌ای شورای نگهبان، حضور داشتیم اما نتیجه چه شد؟ این میزان و نحوه مشارکت مطلوب هیچ‌کس نیست. حتی کسانی‌که به آقای رئیسی رای دادند، این روزها نسبت به رفتار دولت منتقد هستند و این انتقاد به‌حق است. شاید اگر تعداد و ترکیب کاندیداها در سال 1400 متفاوت بود، خروجی صندوق هم متفاوت می‌شد و کشور و مردم این روزها اوضاع بهتری داشتند. بنده و خیلی‌ها مثل بنده، به‌عنوان کنش‌گران سیاسی اصلاح‌طلب در مشی و منش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با آقای رئیسی هم‌خوانی نداشتیم و از کاندیدای دیگری حمایت کردیم اما متاسفانه ساختار به‌گونه‌ای هست که ما نتوانستیم این امکان را فراهم کنیم که آقای همتی و آقای مهرعلیزاده نقش یک لیدر به‌عنوان دولت در سایه را بازی کرده و دولت را رصد و نقد کنند. رصد و انتقاد خیلی وقت‌ها منجر به تغییر شرایط می‌شود.

خلاصه این‌که اگر همان شرایط تکرار شود،گ خیلی از گروه‌های سیاسی و مردم انگیزه‌ای برای آزمودن این آزموده ندارند. حتی خیلی‌ها که در این دو دوره حضور داشتند هم اگر رویه تغییر نکند انگیزه‌شان را از دست می‌دهند. اگر شرایط تغییر کند و نشانه‌هایی از گشایش در انتخابات پیش‌رو وجود داشته باشد، فکر می‌کنم بتوان برای آن برنامه‌ریزی کرد و با همه گروه‌های اجتماعی صحبت کرد و مردم را قانع کرد که چرا باید پای صندوق رای حضور داشته باشند و این حضور در پای صندوق رای می‌تواند چه تغییری در زندگی آنها بوجود بیاورد. اگر شرایط تغییر نکند و قرار باشد رقابت بین رئیسی و کابینه رسمی و غیر رسمی‌اش صورت گیرد، خیلی نمی‌شود انتظار کنشگری از بازیگران مختلف سیاسی و اجتماعی داشته باشیم. در پایان تاکید می‌کنم که اگر دَر بر همان پاشنه بچرخد، حتی همین میزان مشارکت را در انتخابات ریاست‌جمهوری نخواهیم دید. در انتخابات مجلس و در شهرهای کوچک، فرد فامیل یا دوستش کاندیدا است و در انتخابات مشارکت می‌کند، اما در انتخابات ریاست‌جمهوری، این ملاحظات وجود ندارد و در صورت عدم حضور کاندیداهایی که بخش‌های مختلف جامعه را نمایندگی کنند، میزان مشارکت از این حد هم پایین‌تر می‌آید.

کد مطلب: 213687
برچسب ها: حجت نظری
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *