۰
سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۱۳

انفجار بوستون از نگاهی دیگر

این فیلمبردار خبری اما بلافاصله پس از وقوع حادثه، بدون هیچ مکث و تغییر ناگهانی در زاویه‌ی دوربین روی دستش که براثر صدا و هراس حاصل از انفجار رفتاری طبیعی بود، با جسارت جلو می‌رود و حتا از رخ دادن انفجاری دیگر هراس ندارد. گویی آن فرد آموزش‌های حرفه‌یی را برای مواجهه با یک موقعیت خبری ناگهانی به‌درستی دیده و در ضمن شجاعت لازم را هم دارد.
انفجاری در جریان مسابقه‌ی دو ماراتن بوستون آمریکا رخ داد و ۳ کشته و ۱۴۰ زخمی بر جا گذشت. انفجاری که تروریستی خوانده شد و یک جوان ۲۰ ساله با تابعیت عربستانی به دست داشتن در آن متهم است. این انفجار قطعا تحلیل‌های سیاسی بسیاری را درپی خواهد داشت، اما بخش «رسانه» ایسنا بر آن شد تا از منظری دیگر نیز به تحلیلی در زمینه‌ی این رخداد بپردازد.

این انفجار در یکی از مهم‌ترین مسابقه‌های ماراتن به وسیله‌ی بمبی که درون یک سطل زباله جاسازی شده بود، اتفاق افتاد و لرزه بر تن تمام کشورهایی انداخت که قرار است در آینده میزبانی رقابت‌های ورزشی را برعهده داشته باشند. در مدت زمان کوتاه پس از حادثه، همه به فکر تدابیر امنیتی بیشتر افتادند و عده‌ای هم به ابعاد سیاسی این ماجرا پرداختند.

اما نگاه دیگری هم در این میان وجود دارد؛ نگاهی که خبرنگاران بیشتر آن را درک می‌کنند و برای یک خبرنگار خوب بودن، باید آن را درک کرد. خودتان را در یک برنامه‌ی خبری احساس کنید که قرار است صرفا خبر یا عکس آن را برای رسانه‌تان مخابره کنید، برنامه در حال تمام شدن است که در نزدیکی شما یک انفجار رخ می‌دهد! دیگر خبر آن برنامه ارزشی ندارد و تمام ارزش خبری آن وابسته به اتفاقی غیرمنتظره است که رخ داده.

فیلم انفجار ماراتن بوستون، سوای ارزش سیاسی و خبری که می‌تواند داشته باشد، ارزش تحلیل حرفه‌یی دارد. در ابتدای این فیلم، تصویربردار خوش‌شانسی در خط پایان منتظر رسیدن دوندگان است که صدای انفجار و دود حاصل از آن در سمت راست زاویه‌ی مایل به او دیده می‌شود. این فیلمبردار خبری اما بلافاصله پس از وقوع حادثه، بدون هیچ مکث و تغییر ناگهانی در زاویه‌ی دوربین روی دستش که براثر صدا و هراس حاصل از انفجار رفتاری طبیعی بود، با جسارت جلو می‌رود و حتا از رخ دادن انفجاری دیگر هراس ندارد. گویی آن فرد آموزش‌های حرفه‌یی را برای مواجهه با یک موقعیت خبری ناگهانی به‌درستی دیده و در ضمن شجاعت لازم را هم دارد. در غیر این صورت، باید با نگاهی بدبینانه که معمولا در فضای سیاسی این‌چنین مطرح می‌شود، به این فکر کنیم که تصویربردار از وقوع این رویداد باخبر بوده است!

اگر از این نکته بگذریم که در موقعیت‌های تاحدودی مشابه در کشورمان، نخستین واکنشی که در بیشتر فیلم‌های خبری دیده می‌شود، واکنش انفعالی تؤام با آشفتگی تصویری است، شاید در مقایسه‌ی این دو فضای خبری، به نکته‌ی دیگری هم بتوان اشاره کرد. تصویربردار مورد بحث، ارزش مالی آن فیلم را در مارکتینگ خبری کشورش خوب می‌داند و برای به‌دست آوردن این برتری حاضر است خطر آسیب دیدن در انفجارهای بعدی را به جان بخرد که اتفاقا در این رویداد، یک‌بار دیگر هم رخ می‌دهد. متأسفانه این نوع نگاه و فضای حرفه‌یی در عرصه‌ی خبری کشورمان عملا وجود ندارد و تبعا بر کیفیت آن تأثیر گذاشته است.

نکته‌ی قابل توجه دیگر در این گزارش تصویری، آزاد بودن فیلمبردار برای تهیه‌ی فیلم و مصاحبه از نقاط مختلف و زوایا و افراد حاضر در صحنه، بلافاصله پس از وقوع انفجار است. در این تصاویر هیچ دستی از سوی پلیس یا دیگر افراد مسؤول و غیرمسؤول جلوی دوربین برای جلوگیری از تصویربرداری نمی‌آید و گزارشگر به‌راحتی اجازه دارد بر بام ساختمان‌های اطراف برود و فیلم تهیه کند. تقریبا هیچ‌یک از خبرنگاران ایرانی در موارد مشابه، از جمله سقوط هواپیما یا حتا آتش‌سوزی‌ها، این‌گونه آزاد نیستند و همیشه «دست‌های مانع» بیشتر از خود حادثه، اهمیت پیدا می‌کنند و برجسته می‌شوند.

انفجاری در جریان مسابقه‌ی دو ماراتن بوستون آمریکا رخ داد و ۳ کشته و ۱۴۰ زخمی بر جا گذشت. انفجاری که تروریستی خوانده شد و یک جوان ۲۰ ساله با تابعیت عربستانی به دست داشتن در آن متهم است. این انفجار قطعا تحلیل‌های سیاسی بسیاری را درپی خواهد داشت، اما بخش «رسانه» ایسنا بر آن شد تا از منظری دیگر نیز به تحلیلی در زمینه‌ی این رخداد بپردازد.

این انفجار در یکی از مهم‌ترین مسابقه‌های ماراتن به وسیله‌ی بمبی که درون یک سطل زباله جاسازی شده بود، اتفاق افتاد و لرزه بر تن تمام کشورهایی انداخت که قرار است در آینده میزبانی رقابت‌های ورزشی را برعهده داشته باشند. در مدت زمان کوتاه پس از حادثه، همه به فکر تدابیر امنیتی بیشتر افتادند و عده‌ای هم به ابعاد سیاسی این ماجرا پرداختند.

اما نگاه دیگری هم در این میان وجود دارد؛ نگاهی که خبرنگاران بیشتر آن را درک می‌کنند و برای یک خبرنگار خوب بودن، باید آن را درک کرد. خودتان را در یک برنامه‌ی خبری احساس کنید که قرار است صرفا خبر یا عکس آن را برای رسانه‌تان مخابره کنید، برنامه در حال تمام شدن است که در نزدیکی شما یک انفجار رخ می‌دهد! دیگر خبر آن برنامه ارزشی ندارد و تمام ارزش خبری آن وابسته به اتفاقی غیرمنتظره است که رخ داده.

فیلم انفجار ماراتن بوستون، سوای ارزش سیاسی و خبری که می‌تواند داشته باشد، ارزش تحلیل حرفه‌یی دارد. در ابتدای این فیلم، تصویربردار خوش‌شانسی در خط پایان منتظر رسیدن دوندگان است که صدای انفجار و دود حاصل از آن در سمت راست زاویه‌ی مایل به او دیده می‌شود. این فیلمبردار خبری اما بلافاصله پس از وقوع حادثه، بدون هیچ مکث و تغییر ناگهانی در زاویه‌ی دوربین روی دستش که براثر صدا و هراس حاصل از انفجار رفتاری طبیعی بود، با جسارت جلو می‌رود و حتا از رخ دادن انفجاری دیگر هراس ندارد. گویی آن فرد آموزش‌های حرفه‌یی را برای مواجهه با یک موقعیت خبری ناگهانی به‌درستی دیده و در ضمن شجاعت لازم را هم دارد. در غیر این صورت، باید با نگاهی بدبینانه که معمولا در فضای سیاسی این‌چنین مطرح می‌شود، به این فکر کنیم که تصویربردار از وقوع این رویداد باخبر بوده است!

اگر از این نکته بگذریم که در موقعیت‌های تاحدودی مشابه در کشورمان، نخستین واکنشی که در بیشتر فیلم‌های خبری دیده می‌شود، واکنش انفعالی تؤام با آشفتگی تصویری است، شاید در مقایسه‌ی این دو فضای خبری، به نکته‌ی دیگری هم بتوان اشاره کرد. تصویربردار مورد بحث، ارزش مالی آن فیلم را در مارکتینگ خبری کشورش خوب می‌داند و برای به‌دست آوردن این برتری حاضر است خطر آسیب دیدن در انفجارهای بعدی را به جان بخرد که اتفاقا در این رویداد، یک‌بار دیگر هم رخ می‌دهد. متأسفانه این نوع نگاه و فضای حرفه‌یی در عرصه‌ی خبری کشورمان عملا وجود ندارد و تبعا بر کیفیت آن تأثیر گذاشته است.

نکته‌ی قابل توجه دیگر در این گزارش تصویری، آزاد بودن فیلمبردار برای تهیه‌ی فیلم و مصاحبه از نقاط مختلف و زوایا و افراد حاضر در صحنه، بلافاصله پس از وقوع انفجار است. در این تصاویر هیچ دستی از سوی پلیس یا دیگر افراد مسؤول و غیرمسؤول جلوی دوربین برای جلوگیری از تصویربرداری نمی‌آید و گزارشگر به‌راحتی اجازه دارد بر بام ساختمان‌های اطراف برود و فیلم تهیه کند. تقریبا هیچ‌یک از خبرنگاران ایرانی در موارد مشابه، از جمله سقوط هواپیما یا حتا آتش‌سوزی‌ها، این‌گونه آزاد نیستند و همیشه «دست‌های مانع» بیشتر از خود حادثه، اهمیت پیدا می‌کنند و برجسته می‌شوند.

دکتر امیدعلی مسعودی – مدرس علوم ارتباطات – درباره‌ی نحوه‌ی عملکرد فیلمبرداری که از انفجار در خط پایان مسابقه‌ی ماراتن فیلم تهیه کرد، معتقد است: در تهیه‌ی این فیلم شانس، بیشترین یاری را به این گزارشگر کرده و سپس نگاه حرفه‌یی او بوده که به تهیه‌ی چنین فیلمی منجر شده، چراکه وظیفه‌ی این فیلمبردار تهیه‌ی فیلم از مسابقه‌ی دو ماراتن بود و پس از انفجار، او نقش یک «شهروند خبرنگار» را پیدا کرده است.

این استاد رشته‌ی ارتباطات در پاسخ به این‌که چرا تهیه‌ی چنین گزارش‌هایی توسط خبرنگاران ایران کمتر دیده می‌شود، به ایسنا گفت: همه‌ی خبرنگاران باید ارزش تهیه‌ی چنین گزارش‌هایی را بشناسند. یکی از دلایل نبودن چنین گزارش‌هایی در داخل کشور، حرفه‌یی نگاه نکردن است؛ خبرنگاران در اروپا و آمریکا کار خبری را به‌شکل تجربی و حرفه‌یی می‌آموزند؛ در حالی که در ایران کسانی که کار حرفه‌یی می‌کنند، به نگاه حرفه‌یی اعتقادی ندارند. اگر ما هم بتوانیم نگاه حرفه‌یی را گسترش دهیم، طبیعتا می‌توانیم در چنین زمینه‌هایی موفق‌تر عمل کنیم.

او البته درباره‌ی وجود آزادی عمل برای گزارشگر نیز توضیح داد: هر کشوری آزادی‌ها و محدودیت‌های خاص خود را دارد و نمی‌توان از این نظر کشورها را با یکدیگر مقایسه کرد.
کد مطلب: 27616
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *