۰
يکشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۳

سخنی با سید احمد خاتمی!

جناب حجت الاسلام والمسلمین خاتمی، بار دیگر سخن از نامه محرمانه به رئیس جمهور منتخب به میان راندید و آن را ناصحانه و دلسوزانه خواندید؛ به شما عرض می شود که نامه دلسوزانه شما و دوستان هم حزبتان آنگاه که با تهدید به رودرو قرار گرفتن و ایستادن در مقابل منتخبان ملت، همراه شد، دیگر نه تنها ناصحانه نیست که مغرضانه و شاید ظالمانه و توأم با تهدید، نام گیرد
سخنی با سید احمد خاتمی!
حجت الاسلام رشید داودی: سید احمد خاتمی، جمعه اخیر در برنامه شناسنامه تلویزیون حضور یافت. او در خصوص سوابق قبل و بعد از انقلاب گفت: «سیداحمد خاتمی یک طلبه قم بوده و هست. بنده از سال ۱۳۵۴ که به قم آمدم قبلش ۳ سال سمنان بودم. تا الان اشتغال حوزوی داشته‌ام. سال ۱۳۶۴ مدرس قم بودم که در تمام دروس حوزوی مدرس بودم و بعضی از آنها را ۷ دور تدریس کردم و از سال ۷۴ درس خارج فقه و اصول را شروع کردم که اکنون دوره سوم آن است».

ایشان همچون گذشته، با توجه به سابقه متفاوت سیاسی و انقلابی خود (که ذکر آن گذشت) به تحلیل مباحث سیاسی و اجتماعی پرداختند؛ تا جایی که به آیت الله هاشمی بارها تذکر داده و ایشان را نصیحت کرده اند.

این جنس سخنان ایشان ، تامل را برمی انگیزد:

۱. حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی در پاسخ به سخنان آیت الله امامی کاشانی که «کاهش نمازگزاران جمعه» را در همین برنامه شناسنامه، رسانه ای کرده بود و دلیل آن را کم شدن مسائل اخلاقی بیان کرده بودند، این سخنان را نپذیرفته و بیان می کنند: «لکن از همان زمانی که فرمایش ایشان را خواندم، نتوانستم بپذیرم و بزرگانی که می‌آیند از خود ایشان گرفته تا آیت‌الله جنتی و آیت‌الله موحدی کرمانی، آیت‌الله صدیقی که خطابه می‌‌خوانند، مگر مباحث اخلاقی ندارند؟» جای بسی تعجب است که ایشان چطور عدم مراعات اخلاق سیاسی و نادیده گرفتن اخلاق اسلامی در مواضع سیاسی را به ذکر کردن مباحث اخلاقی تعبیر می کنند! و حال آنکه منظور آیت الله امامی کاشانی بر همگان هویدا بود.

۲. حجت الاسلام والمسلمین خاتمی که خود را نه اصولگرا که ارزشگرا می خوانند هنگامی که در مورد محتوای خطبه هایش سخن به میان می آورند می گویند که برای ارائه دو خطبه، بیست ساعت مطالعه می کنند و گاه از اول تا آخر هفته ذهنشان را مشغول می کنند، در مورد مواضع هسته ای خود، از مشورت کردن با آقایان لاریجانی و جلیلی سخن به میان می آورند اما آنگاه که از او در مورد مشورت خواستن با آقای ظریف سئوال می شود با لحنی تبختر آمیز می گویند که « به آقای ظریف پیغام داده‌ام که اگر شما نظری دارید در رابطه با مسائل هسته‌ای به ما منتقل کنید»؛ تصور می کتم آن اخلاق مفقوده ای که آیت الله کاشانی از فقدانش سخن به میان آورده بودند بسیار نمود پیدا می کند.

۳. جناب خاتمی، شما که مسئولیتها و مشاغل خود را از قلم نیاندختید و به هفت دوره تدریس یک درس نیز اشاره کردید، و حتی از پیشنهاد پذیرفتن مسئولیت از دوستان خود نیز دریغ نکردید؛ لازم است قدری بیشتر در مورد پیشنهاد پذیرفتن نمایندگی مجلس توضیح دهید. مگر نمایندگی مجلس پذیرفتنی است که به شما پیشنهاد پذیرفتنش را داده اند و شما امتناع کرده اید؟ انتخابات چه می شود؟ مردم کجا قرار دارند؟ «خداوند آیت‌الله مشکینی را رحمت کند که در یکی از دوره‌ها خود ایشان زنگ زدند که نمایندگی را بپذیرید»!

۴. جناب حجت الاسلام والمسلمین خاتمی، بار دیگر سخن از نامه محرمانه به رئیس جمهور منتخب به میان راندید و آن را ناصحانه و دلسوزانه خواندید؛ به شما عرض می شود که نامه دلسوزانه شما و دوستان هم حزبتان آنگاه که با تهدید به رودرو قرار گرفتن و ایستادن در مقابل منتخبان ملت، همراه شد، دیگر نه تنها ناصحانه نیست که مغرضانه و شاید ظالمانه و توأم با تهدید، نام گیرد. جنابعالی و دوستان دلواپستان که چنین رویه ای را عادی و آن را دارای پیشینه می خوانید، لطف نموده و یک مورد از این نامه ها را که به رییس جمهور سابق آقای احمدی نژاد داده اید و آنگاه در رسانه ها فریاد سر دادید که چنین نامه ای (آنهم با تاکید بر محرمانه و فوق محرمانه بودن)، نوشته اید را نام ببرید. جناب خاتمی نامه ناصحانه و دلسوزانه خود را چونان محرمانه و فوق محرمانه خوانده اید که از صدها تهدید و تخریب بدتر است و آنگاه با صلاح ، ناصحانه می خوانیدش! وا عجبا!

۵. دین و مذهب و اخلاق حکم می کند هنگامی که در مورد فردی سخن می گویید که سِناً، علماً و عملاً از شما بالاتر هست، کمال ادب و احترام را داشته باشیم. جنابعالی به کدام دلیل شرعی و عقلی ، تشخیص خود را حق و تشخیص دیگران را ناحق می خوانید آنگاه با نگاهی از بالا چنین سخن برانید: «ما به عنوان هیئت رئیسه خبرگان خیلی تلاش کردیم که جناب آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را از محدوده فتنه دور نگه داریم، بنده به تنهایی التماس‌ها کردم و تذکرات فراوانی به ایشان دادم که علیه فتنه‌گران موضع بگیرند».

جناب خاتمی، شما سال ۵۴ در حالی که ۱۵ سال داشتید وارد حوزه قم شدید و در آن زمان آیت الله هاشمی قریب به دو دهه از فعالیت های انقلابی شان می گذشت و در سال هایی که شما الفبای دروس را می خواندید ایشان در زندان های پهلوی کوچک، تفسیر قرآن می نوشت و در سال هایی که شما به تعبیر خودتان در خیابان ساحلی قم، برای برای رزمندگان دعا می کردید، ایشان در میان بارش تیر و ترکش در میانه میدان، جنگ را مدیریت می کرد و ... حال شما به آیت الله تذکر می دهید؟ آیا تصور نمی کنید این نوع بیان و طرز گفتار ، محتوای ولو صحیح را هم نابود می کند؟!

۶. جناب حجت الاسلام والمسلمین خاتمی شما برای یک خطبه بیست ساعت وقت و یک هفته مشغولیت دارید که هم ماحصل روشن است و هم خروجی اش؛ حال در مورد کسی چنین سخن می رانید که در روز نوشت شنبه ششم تیرماه در سال شصت می نویسد:

«با کمی تأخیر به بیمارستان رسیدم. هم آقای خامنه ای را زیارت کردم و هم درباره حال ایشان با دکتر‌ها صحبت کردم.آن‌ها گفتند حداقل چند ماهی ایشان قادر به اقامه نماز جمعه نخواهند بود، گرچه اینبار اطمینان به رفع خطر پیدا کرده بودند. من بایستی هم به مجلس برسم، هم به حزب و هم شورای عالی دفاع و هم شورای ریاست جمهوری و در مورد شورای عالی قضایی و کابینه هم توقع زیادی از من بود.براین‌ها اضافه کنید که سنگر نماز جمعه هم که پشتوانه روحی و بسیج کننده عمده نیرو‌ها بود».

و امروزه بر هیچ کسی پوشیده نیست که خروجی آن نماز جمعه ها آنهم با آن بار مسئولیت و دشواری های کمر شکن، چه بود...

۷. جناب آقای خاتمی مجال اندک است و امکان نیز همینطور، وگرنه در میان سخنان شما نقاط تاریک کم نیست. اما این یادداشت را از آن رو عیان نوشتم که شما عیان گفتید و به تعبیر خودتان: « عزیز من حرفی که علنی گفته می‌شود، جوابش علنی است».


منبع:انتخاب
کد مطلب: 39844
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *