۰
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۴۵

مذاکرات ادامه خواهد یافت

فشارهای اقتصادی ناشی از تورم و گرانی، جامعه آمریکا را تحت تأثیر قرار داده و بر نارضایتی‌های عمومی افزوده است. در چنین شرایطی، ورود به ماجراجویی‌های نظامی در خاورمیانه می‌تواند تبعات سیاسی سنگینی برای دولت او در پی داشته باشد. به همین دلیل، ترامپ درصدد است مسیر سیاست خارجی‌اش را تعدیل کرده و از مواضعی که می‌تواند هزینه‌زا باشد، فاصله بگیرد.
مذاکرات ادامه خواهد یافت
به گزارش مردم سالاری آنلاین، علی بیگدلی، کارشناس روابط بین‌الملل در یادداشتی در آرمان ملی نوشت: کابینه‌های دولت دونالد ترامپ، از ابتدا تا امروز، تحت تأثیر جریان‌های افراطی ضدایرانی و اسلام‌ستیز بوده‌اند؛ جریان‌هایی که با نفوذ در حلقه‌های تصمیم‌سازی، بارها ترامپ را به اتخاذ سیاست‌هایی تندروانه، از جمله حمله نظامی به ایران، ترغیب کرده‌اند. چهره‌هایی همچون جان بولتون، که به مواضع تهاجمی علیه جمهوری اسلامی ایران شناخته می‌شوند، از جمله این افراد بوده. یکی از آخرین چهره‌های این جریان، «والتز» مشاور امنیت ملی دولت ترامپ بود که اخیراً کنار گذاشته شده است. ترامپ پیش از این نیز در پایان دور اول ریاست‌جمهوری‌اش، حدود هفت نفر از شخصیت‌های شناخته‌شده حامی جنگ را که در کابینه نخست حضور داشتند، به دور دوم دولت خود راه نداد. با آنکه حمایت‌های بی‌دریغ لابی اسرائیل نقش مهمی در پیروزی مجدد ترامپ ایفا کرد، اما او در تلاش بود تعادلی میان نیروهای افراطی و چهره‌های معتدل‌تر در کابینه برقرار کند. برخی مناصب را به ناچار به مهره‌های نزدیک به لابی اسرائیل واگذار کرد، اما به موازات آن تلاش کرد از تشدید سیاست‌های تنش‌زا بکاهد؛ تلاشی که حذف تدریجی عناصر تندرو از جمله والتز، بخشی از آن است. در واقع ترامپ با شناختی که از فضای داخلی آمریکا و افکار عمومی دارد، به این جمع‌بندی رسیده که ادامه مسیر تقابل‌جویانه، می‌تواند موجب کاهش بیش‌تر محبوبیتش شود؛ موضوعی که در شرایط کنونی برای او به دغدغه‌ای جدی بدل شده است. فشارهای اقتصادی ناشی از تورم و گرانی، جامعه آمریکا را تحت تأثیر قرار داده و بر نارضایتی‌های عمومی افزوده است. در چنین شرایطی، ورود به ماجراجویی‌های نظامی در خاورمیانه می‌تواند تبعات سیاسی سنگینی برای دولت او در پی داشته باشد. به همین دلیل، ترامپ درصدد است مسیر سیاست خارجی‌اش را تعدیل کرده و از مواضعی که می‌تواند هزینه‌زا باشد، فاصله بگیرد. از سوی دیگر، برخلاف تصور برخی تحلیلگران، کنار رفتن چهره‌هایی مانند والتز، به معنای زمینه‌سازی برای حمله نظامی به ایران نیست. چنین تحلیلی نه تنها با واقعیات سیاسی ایالات متحده سازگار نیست، بلکه نشانه‌ای از سوءبرداشت از ساختار تصمیم‌گیری در آمریکا است. رئیس‌جمهور ایالات متحده، به‌تنهایی نمی‌تواند فرمان حمله نظامی صادر کند. چنین تصمیمی نیازمند همراهی و موافقت کنگره است؛ آن هم در شرایطی که اکثریت هر دو مجلس در اختیار جمهوری‌خواهان است؛ حزبی که برخلاف مواضع افراطی برخی اعضا، در مجموع تمایل چندانی به ورود به جنگی جدید در خاورمیانه ندارد. علاوه بر این، دستگاه قضائی آمریکا نیز نقشی نظارتی و بازدارنده ایفا می‌کند و در صورت اقدام خارج از چارچوب قانونی، می‌تواند حتی فرآیند استیضاح و سرنگونی دولت را فعال کند. بنابراین، ادعای آماده‌سازی برای حمله نظامی به ایران، در سطح تحلیلی، فاقد پشتوانه است. نکته مهم دیگر، تأثیر فشارهای خارجی بر سیاست ایالات متحده است. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی، امارات و قطر، به‌دلیل نگرانی از تبعات ناامن شدن منطقه، به‌شدت با هرگونه درگیری نظامی در منطقه مخالفت می‌کنند. این کشورها پیام‌هایی روشن به واشینگتن ارسال کرده‌اند و خواستار ادامه دیپلماسی شده‌اند. در مجموع به نظر می‌رسد که مذاکره میان ایران و آمریکا به‌رغم وقفه‌هایی که در نتیجه تحولات اخیر پدید آمده، ادامه خواهد یافت. حتی اگر مسیر مذاکرات کندتر از گذشته پیش برود، تمایل به دستیابی به توافقی جدید در پرونده هسته‌ای ایران، هم از سوی آمریکا و هم از سوی اروپا و کشورهای منطقه، وجود دارد. ایران نیز همچنان بر راه‌حل‌های دیپلماتیک تأکید دارد و طرفین به خوبی می‌دانند که ادامه تنش، تنها به پیچیده‌تر شدن بحران‌ها خواهد انجامید. حذف عناصر جنگ‌طلب از دولت ترامپ، نشانه‌ای از تمایل به بازتعریف مسیر سیاست خارجی این کشور است. هرچند هنوز نمی‌توان با قطعیت از موفقیت در مذاکرات سخن گفت، اما شواهد و علائم نشان می‌دهند که طرفین تلاش خواهند کرد میز مذاکره را ترک نکنند و در نهایت، راه‌حلی برای مناقشه چندین‌ساله هسته‌ای بیابند.
کد مطلب: 236643
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *