۰
يکشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۴۰

معمای اسرار خاشقچی

برگه در اختیار اردوغان آنقدرها ارزش دارد که با دلارهای نفتی قابل معامله نباشد، چرا که حالا بعد از گذشت یک ماه، این فرضیه که خاشقچی حامل اسرار خاصی بوده که بن سلمان از افشای آن هراس داشته را به شدت تقویت کرده است.
برگه در اختیار اردوغان آنقدرها ارزش دارد که با دلارهای نفتی قابل معامله نباشد، چرا که حالا بعد از گذشت یک ماه، این فرضیه که خاشقچی حامل اسرار خاصی بوده که بن سلمان از افشای آن هراس داشته را به شدت تقویت کرده است.
تاکنون رژیم صهیونیستی و دونالد ترامپ و تیمش در کاخ سفید تلاش های زیادی بعمل آورده اند تا این پرونده را از دستور کار خارج کنند و بن سلمان را از این مخمصه نجات دهند و از طرفی تاکنون اردوغان نیز کره خود را از این دوغ گرفته است، اما سوالی که می ماند اینکه 'اردوغان برای یافتن اسرار این ماجرا و پشت پرده های آن قادر خواهد بود تا کجا ادامه دهد؟'
حالا بعد از گذشت حدود یک ماه از جنایت بیشتر افکار به دنبال انگیزه ها و علل این جنایت تغییر جهت داده است تا پشت پرده های آن روشن شود.
برای درک بهتر موضوع باید کمی به عقب برگشت، به اولین روزهای بعد از جنایت که برای ترکیه ای ها مساله سرنوشت خاشقچی و توضیح دولت سعودی درباره قتل ، قاتلان و ... مطرح بود و سعودی ها تصور می کردند که در این مرحله با پول می توان پرونده را بست و از دستور کار خارج کرد، بطوری که در هفته اول اکتبر ، بعد از افشای ناپدید شدن خاشقچی روزنامه نگار سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول ، برخی گزارش های رسانه ای حکایت از آن داشت که سعودی ها 5 میلیارد دلار پیشنهاد برای بستن پرونده را به دولت ترکیه داده اند.
گزارش هایی هم در حد شایعه در رسانه ها منتشر شد که خبر از 100 میلیارد دلار رشوه برای ختم پرونده می داد.
موضوع اهمیت پرونده حتی به طنز هم کشیده شد، بطوری که برخی کاریکاتوریست های بین المللی ، در طرح های خود پای ترامپ رئیس جمهور آمریکا را پیش کشیدند که خطاب به سعودی ها می گوید'اگر هزار میلیارد بدهی، قتل خاشقچی را گردن ایرانی ها می اندازم'.
این شکل از خبرسازی و خبر ریزی در رسانه ها ، کافی بود که تردیدها را نسبت به اهمیت و پشت پرده های پرونده خاشقجی به شدت تقویت کند؛ موضوعی که با گذشت بیش از یک ماه هنوز از صدر اخبار بین المللی به زیر کشیده نشده است.
درباره اهداف اردوغان فرضیه های زیادی مطرح شده که از ' یک معامله پر سود' تا 'گرفتن جای سعودی ها در رهبری جهان اسلام' را شامل می شود.
اما اولین نقاط ابهام در این پرونده از همان روزهای اول پدیدار شد؛ ماجرا اینگونه بود که خاشقجی دوم اکتبر وارد کنسولگری شد، اما بازی اردوغان از روز پنجم شروع شد، روزی که سران ترکیه و رجب طیب اردوغان در نشستی با رئیس سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه (هاکان فیدان) و افسران ارشد اطلاعاتی این کشورشرکت کردند. تا این روز خبر چندانی نبود. شاید اردوغان هنوز نمی دانست که چه انگیزه هایی می توانسته پشت این قتل وجود داشته باشد.
از جلسه روز پنجم اکتبر مطلب قابل ملاحظه ای که ابعاد ماجرا را توضیح دهد درز نکرد، اما هر چه بود آنقدر بر اردوغان خوش آمد که دستور آغاز رایزنی با طرف سعودی را صادر کرد.
قطعا اردوغان از اینجای ماجرا سرنخ هایی از انگیزه اقدام سعودی ها به این جنایت را به دست آورده بود که دستور شروع مذاکرات را داد ، مذاکراتی که در روز ششم اکتبر میان ترک ها و سعودی ها انجام شد.
در روایتی از این ماجرا گاردین می نویسد'در این دیدار سعودی ها هرگونه اطلاع از ماجرا را رد کردند و نشست در نیمه های شب بی نتیجه خاتمه یافت'، به این ترتیب اولین حرکت اردوغان با تک خبری که رویترز منتشر کرد، علیه سعودی ها شکل گرفت؛ خبری که در آن یک مقام پلیس ترکیه برای اولین بار فاش کرد که خاشقچی در کنسولگری عربستان در استانبول کشته و قطعه قطعه شده است.
17 مهرماه (نهم اکتبر) رای الیوم ، یک نشریه اینترنتی عرب زبان فاش ساخت که خاشقچی صندوق اسرار خاندان آل سعود بوده که نباید به دست ترکیه می افتاد.
به این ترتیب، اگرهم اردوغان در ابتدا به دنبال یک معامله چرب با سران عربستان بود، اما با طرح فرضیه هایی که از خاشقچی یک 'جعبه سیاه' در روابط میان عربستان، آمریکا ، اسراییل و ترکیه تصویر کرد، دیگر نباید از او انتظار داشت که بر سر این پرونده معامله مادی کند.
در ادامه نیویورک تایمز درشماره اول آبان (23 اکتبر) خود نوشت ، اردوغان با خشم یک بسته پیشنهادی سعودی ها را برای بستن پرونده رد کرده است.
البته سر این پرونده حتما به اسراییل و آمریکایی ها نیز وصل است، چه آنکه بخشی از بدنه حاکمیت آمریکا همچنان به شیوخ و شاهزادگان سعودی بدبین هستند و سوء ظن های زیادی دارند. این دو رژیم تلاش زیادی کردند تا به شکلی این پرونده را از عرصه رسانه های جهانی پایین بکشند.
البته قطعا در فرضیه هایی که می گویند خاشقچی حامل اسرار حساسی بوده که خاندان آل سعود و حتی دولت ترامپ و صهیونیست ها از انتشار آن هراس داشته اند ، به شخصیت و سابقه خود خاشقجی هم مربوط است.
وی یکی از اعضا یا نزدیکان خانواده سلطنتی و سال ها مشاور رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی بود که از جزییات بسیاری از پرونده ها باید اطلاع می داشت.
'خاشقچی تنها کسی است که از ارتباطات نزدیک مقام های سعودی با اسامه بن لادن تا قبل از 11 سپتامبر 2001 با خبر بوده است.
خاشقچی همچنین رگه هایی از رابطه میان جریان های اسلام گرای تندرو بویژه القاعده و سلفی ها و نیز شاخه هایی از اخوان المسلمین با حاکمیت وهابی را در اختیار داشت.
او در دهه های 80 و 90 قرن گذشته میلادی در افغانستان و سودان با رهبران القاعده ارتباط داشت و بویژه با بن لادن رابطه دوستانه ای برقرار کرده بود.
مجموعه ارتباطات این شخص در طول همکاری نزدیکش با حکومت سعودی، او را تا جایی مرتبط می سازد که احتمالا اطلاعات کاملی هم از ماجرای 11 سپتامبر و نقش شاهزادگان سعودی در آن داشته باشد.
با این همه جمال آنقدر وابستگی به دستگاه حاکمه سعودی داشت که حتی در تبعید خودخواسته در آمریکا هیچگاه علیه بن سلمان و برنامه های او به تندی صحبت نکرد و از این منظر خطری هم برای ریاض به حساب نمی آمد و طبیعی است که حذف شتابزده و عملیات ناشیانه ای که انجام شد ، اساسا قابل هضم نیست، پس چه دلیلی داشت که بن سلمان هزینه بدنامی و ریسک چنین عملیاتی را با دستپاچگی بپذیرد؟
اینجاست که نام خدیجه دختر ترکیه ای به عنوان کلیدی رمزگشا در این ماجرا خودنمایی می کند. خدیجه نامزد ترکیه ای خاشقچی بود که به یکی از مشاوران ارشد اردوغان نزدیک است. برحسب اتفاق خانم خدیجه یک محقق در امور سلطان نشین عمان هم هست؛ کشوری که رابطه خوبی با سعودی ها ندارد و به همین دلیل نمی توان احتمال وابستگی خانم خدیجه به سرویس اطلاعاتی ترکیه را نیز مردود دانست.
به این ترتیب ، حالا به نظر می رسد، اردوغان با انتشار قطره چکانی اطلاعات مربوط به قتل خاشقچی تلاش دارد ، تا جایی که ممکن است این پرونده را در سطوح رسانه ای زنده نگهدارد. شاید اردوغان بتواند به برش هایی از حقیقت ماجرای قتل خاشقچی دست یابد که در آن نقش ترامپ و نتانیاهو را هم قطعا می توان دید.
کد مطلب: 96890
برچسب ها: عربستان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *