۰
چهارشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۰۵

خیابان بند می آید

آساره کیانی
همه چیز از قالیباف شروع شد؛ بعد به نجفی و افشانی رسیدند و حالا حناچی حناچی کنان پیگیر مطالباتشان هستند؛ شعارگونه، خطاب به شهرداری می گویند گناه ما اعتماد؛ گناه تو اختلاس؛ حقشان را از شهرداری و شورای شهر می خواهند؛ از دزدان غارتگر بیت المال به گفته خودشان. این عقل سلیم اما می گوید اعضای شورا و شهرداری فعلی، قاعدتا نمی توانند در این یک سال و اندی حقشان را خورده باشند.
خیابان بند می آید
همه چیز از قالیباف شروع شد؛ بعد به نجفی و افشانی رسیدند و حالا حناچی حناچی کنان پیگیر مطالباتشان هستند؛ شعارگونه، خطاب به شهرداری می گویند گناه ما اعتماد؛ گناه تو اختلاس؛ حقشان را از شهرداری و شورای شهر می خواهند؛ از دزدان غارتگر بیت المال به گفته خودشان. این عقل سلیم اما می گوید اعضای شورا و شهرداری فعلی، قاعدتا نمی توانند در این یک سال و اندی حقشان را خورده باشند.
به دوران قالیباف برمی گردیم؛ همان موقع که کارگران سندیکای اتوبوسرانی مقابل درب شهرداری در حالی که با خانواده هایشان آمده بودند، تکه نان هایی را روی دست بلند کرده و می گفتند که خانه ندارند و خیلی سال است پول داده اند و نه از خانه خبری هست و نه از پول. درست چند وقت بعد، زمانی که برخی از آن ها به جرم بر هم زدن نظم شهر و اتهاماتی از این دست در زندان بودند، آقای شهردار که برای بار چندم کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده بود، از تریبون رسمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد که آن املاک نجومی معروف را نه به مدیران و مسئولان شهری که به رفتگران شهر داده و شما خودتان را می بینید در حالی که جیمزباند طور و خیلی یواشکی از تجمعات فیلم می گیرید و بعد یکهو موبایلتان در هوا قاپیده می شود و مجبور به ضبط شدگی کارت خبرنگاری و ایستادن در یک نقطه معین تا زمان مقرر هستید.
از رفتگرهای شهر می پرسید که راستی کجا و کی و چطور آن ملک های نجومی را دریافت کردند و آن ها که درصد بسیار زیادی شان از مردمان افغانستان هستند در حالی که چشم هایشان از بی خوابی قرمز شده و از بی حالی اصلا نای حرف زدن ندارند، می گویند خدا پدرت را بیامرزد؛ کار رُفت و روب بیست و چهار ساعته مان یک میلیون و دویست سیصد هزار تومان می شود.
دوباره برمی گردید به دوران رشد آزادی و عکس برداری از اعتراضات و ایراد شعارهای هرچه تندتر در نسبت دادنشان به مسئولان فعلی شهرداری؛ آقای قالیباف در جاهای دیگر مشغول است؛ مثل یکی از روسای جمهور و همزمان شهردارهای سابق ایران(آقای احمدی نژاد) به شهرها می رود و با محوریت نقد دولت فعلی، سخنرانی می کند.
پلیس های مهربان خیلی آرام قدم می زنند و اصلا کاری به کار تجمع ندارند. معترضان دارند فریاد می زنند حناچی(شهردار فعلی در ماه اول زمستان 97) بیا پایین. همانطور که (تقریبا حدود 12 سال) آقای قالیباف را صدا زده بودند که بیاید پایین و نیامده بود پایین و حالا آقای قالیباف دارد اعتراض می کند که چرا رئیس جمهوری وقت(حسن روحانی) نمی رود پایین ببیند این کارگرهای مختلف در اقصی نقاط ایران دردشان چیست؟
کادر دوربینتان را باز و بازتر می کنید؛ از بالا و پایین و چپ و راست فیلم می گیرید؛ بالا و پایین می پرید؛ با همه معترضان حرف می زنید؛ خودتان را به در و دیوار می زنید؛ نمی دانید تکلیف این شکل مطالبه گری مسبوق به سابقه چه می شود. معترضان با پلاکادرهایشان می روند می نشینند وسط . خیابان بند می آید.
 
کد مطلب: 100350
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *