۰
جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۱

استراتژی کالباسی در مذاکره و افزایش قیمت بنزین!

محمد زرین
استراتژی کالباسی که معمولا به عنوان معادل فارسی Salami Strategy استفاده می شود، یکی از تکنیک های بسیار معروف در مذاکره و به ویژه مذاکرات سیاسی است.
استراتژی کالباسی در مذاکره و افزایش قیمت بنزین!
استراتژی کالباسی که معمولا به عنوان معادل فارسی Salami Strategy استفاده می شود، یکی از تکنیک های بسیار معروف در مذاکره و به ویژه مذاکرات سیاسی است. استراتژی کالباسی به معنای امتیازخواهی های کوچک در مذاکره به شکلهای مختلفی قابل تعریف و استفاده است. تعریف اصلی آن این است که هرگاه در یک مذاکره، یک درخواست بزرگی دارید که احتمالا طرف مقابل آنرا رد خواهد کرد (‌یک کالباس بزرگ ) بهتر است آنرا به درخواستهای کوچکتر ( قطعات ریزتر کالباس ) تقسیم کنید و یکی یکی و در زمانهای مناسب از طرف مقابل طلب کنید. نامگذاری این تکنیک به استراتژی کالباسی استعاره از این است که قاعدتا یک قطعه بزرگ کالباس را به همان شکل نمی توان خورد یا به خورد طرف مقابل داد! اما اگر همان کالباس را به تکه های کوچکتر تقسیم کنید، همه کالباس را می توان به خورد طرف مقابل داد در حالیکه او اصلا متوجه هم نشده که همه کالباس را به او خورانده اند! داستان افزایش قیمت ها و تورمهای عجیب و غریب در کشور ما نیز به نوعی حکایت این تکنیک مذاکره شده است. البته با کمی تفاوت که عرض میکنم!
سال گذشته و در پی افزایش ناگهانی و سه برابری نرخ ارز و تورم بی سابقه و البته اقدامات ناجوانمردانه دولت آمریکا در بحث تحریمها، طی مدت یکی دو ماه، گرد ناامیدی و نگرانی عجیبی بر روی اکثر کسب و کارها و عموم مردم نشست و بدون شک اتفاقی بی سابقه در رکود اقتصادی کشور رقم خورد. بسیاری احساس کردیم که دیگر بدتر از این اتفاق هم مگر ممکن است پیش بیاید؟ همگی منتظر اتفاقی بودیم که خلاصه شبیه به بحرانهای قبلی نباشد. اما بعد از چند ماه، کم کم همه جامعه - از دولت و حکومت گرفته تا کسب و کارها و عموم مردم - به وضع موجود عادت کردند و آن بحران بزرگ هم تقریبا شبیه به بحرانهای کوچک گذشته، به همخانه و مانوس درونی ما مبدل گشت که انگار با ما کار خاصی ندارد!
 
آن زمان، این تکنیک استراتژی کالباسی، به شیوه ای ویژه با پوست و گوشتمان احساس شد، اما به شکلی برعکس! به این صورت که در طی سالها و دهه های گذشته، رکود و تورم و مشکلات اقتصادی آرام آرام و تکه تکه به خوردمان رفته بود و چهل سال مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنقدر ریز ریز و کوچک کوچک به ما خورانده شده بود که بزرگی آنرا حس نمی کردیم. اما در سال 97 به یکباره هم یک کالباس بزرگ را داخل حلقمان کردند. به گونه ای که چندماهی نفسمان بالا نمی آمد. اما بعدش یاد گرفتیم که علاوه بر درک و خوردن و هضم کردن تکه های ریز کالباس، می توان کالباس گنده را هم یکجا قورت داد و بعد از اندکی تحمل درد و فشار، هضمش کرد و با آن کنار آمد!
 
حالا این روزها و در شب جمعه ای خاص! و در حالیکه همه کشور دوران نقاهت همزیستی و عادت کردن به وضع موجود را سپری می کردیم، افزایش 150 درصدی بنزین سهمیه ای و 300 درصدی بنزین عادی ما را دوباره نهیب همی زد که کالباسهای با سایز کوچک و بزرگ همچنان در راه هستند و چندان هم دیگر به اینکه چه سایز از کالباس را تحت عنوان چه تاکتیک و تکنیک مذاکره به خوردمان می دهند، نباید فکر کنیم و خودمان را باید برای هر نوع تکنیک مذاکره برنده-برنده یا برنده-بازنده یا بازنده-بازنده آماده کنیم.  به هر حال تمرین بلعیدن کالباس گنده سال گذشته، قطعا توانایی ما را برای بلعیدن کالباسهایی با این سایز بالا برده و ان شاءالله به سرعت به آن عادت خواهیم کرد!
 
پی نوشت: این یک یادداشت جدی، فنی و تخصصی در حوزه مذاکره بود و اهداف اصلاح گری اجتماعی دارد و نه نقادی حکومت. به این معنا که کاملا در جهت آرام سازی جو اعتراض و نارضایتی عده ای دیر عادت کننده و در راستای منویات صاحبان قدرت خوراندن کالباسهای کوچک و بزرگ تنظیم شده است و هیچگونه اهداف سیاسی ندارد!
 
کد مطلب: 118663
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *