۲
۰
شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۳۸

حادثه 13 آبان از طراحی تا اجرا

مهیار ناظمی
حادثه 13 آبان از طراحی تا اجرا

بسیاری بر این باورند که تسخیر سفارت آمریکا، «پاسخ» به کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بوده است که در آن دولت قانونی و ملی دکتر محمد مصدق سرنگون شده و نظام دیکتاتوری محمدرضا شاه پهلوی برای مدت بیست و پنج سال مستقر گردید.
در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ سفارت آمریکا در تهران توسط گروهی از دانشجویان مسلمان و انقلابی که تعدادشان کمتر از ۵۰۰ نفر بود ، به تصرف در آمده و در جریان این تصرف ۶۶ نفر از کارکنان سفارت به مدت ۴۴۴ روز به عنوان گروگان در اختیار دانشجویان مسلمان قرار گرفتند. ساعاتی پس از تسخیر کامل سفارت آمریکا در عصر روز ۱۳ آبان چند دانشجوی جوان در یکی از اتاق‌های سفارت مقابل خبرنگاران نشستند و پس از آن‌که تعدادی از سلاح‌های آمریکایی را به آنها نشان دادند به قرائت بیانیه اول و دوم تسخیرکنندگان پرداختند. این دانشجویان وقتی در برابر این سؤال قرار گرفتند که نام شما چیست؟ پاسخ دادند: دانشجویان پیرو خط امام و این گونه بود که در تمام نشست‌های خبری، سخنرانی‌ها و اعلام مواضع تلویزیونی نامی از این دانشجویان به میان نمی‌آمد و آن ها با عنوان «یکی از دانشجویان خط امام» معرفی می‌شدند حتی معصومه ابتکار مترجم و سخنگوی انگلیسی زبان نیز در گفت‌وگو با رسانه‌های غربی خود را «مری» معرفی می‌کرد و این گونه به «خواهر مری» معروف شد.
دانشجویان شش ماه اول تسخیر را در سفارت آمریکا که به آن لقب «لانه جاسوسی» داده بودند به سر بردند. هر کس در سفارت مسئولیتی داشت. ابراهیم اصغرزاده (نماینده مجلس سوم و عضو شورای سردبیری روزنامه سلام)، طراح اصلی تسخیر سفارت آمریکا، رضا سیف‌اللهی (اولین فرمانده نیروی انتظامی)، محسن میردامادی (نماینده مجلس ششم)، حبیب‌الله بیطرف (وزیر نیروی دولت خاتمی) و رحیم باطنی (معاون سابق جهاد دانشگاهی) شورای مرکزی دانشجویان را تشکیل می‌دادند. در کنار شورای مرکزی، شورای بازو وجود داشت. گفته می‌شود علی اصغر زحمتکش، عباس عبدی، سید محمد هاشمی اصفهانی، اکبر رفان (اولین فرمانده نیروی هوایی سپاه)، محمدرضا خاتمی (نایب رئیس دوم مجلس ششم)، محسن امین‌زاده (عضو مؤسس جبهه مشارکت)، رحمان دادمان (وزیر راه و ترابری دولت خاتمی)، شمس‌الدین وهابی (نماینده مجلس ششم)، وفا تابش(از اعضای جبهه مشارکت)، محمد نعیمی‌پور (نماینده مجلس ششم)، حسین شیخ‌الاسلام (۱۶ سال معاون سیاسی وزارت خارجه) و فروز رجایی‌فر (رئیس ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام) اعضای این شورا بودند. همچنین عزت الله ضرغامی، عزیز جعفری، حسین دهقان، معصومه ابتکار، علیرضا افشار، احمدرضا کاظمی، حسین کمالی، حسین علم الهدی، محمد فاضل، علی حاتمی، محسن وزوایی، عباس ورامینی، طاهره رضا زاده و حسین شریف زادگان از دیگر دانشجویانی بودند که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفته بودند.
واقعیت این است که سرنوشت شاه تبعیدی در آن مقطع زمانی یعنی هفته های منتهی به ۱۳ آبان ۵۸ به یکی از حساس‌ترین مسائل برای ایران تبدیل شده بود که بیش از پیش موجب فراهم سازی بسترهایی مناسب برای تصرف سفارت آمریکا در ایران شد. حامیان بانفوذ شاه در آمریکا معتقد بودند از سرگیری روابط دوستانه دولت آمریکا با حکومت جدید ایران، موجب تقویت فزاینده جمهوری اسلامی خواهد شد، فلذا برای ممانعت از برقراری آن تلاش‌هایی به عمل آورده و دولت جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا را به منظور صدور مجوز ورود شاه به آمریکا برای معالجات پزشکی که با مخالفت شدید حکومت انقلابی ایران مواجه می شد، زیر فشار گذاشتند.
در این راستا «سایروس ونس» وزیر امور خارجه آمریکا، معتقد بود که به طور حتم، با ورود شاه به آمریکا، تمامی شانس های موجود برای برقراری روابط با دولت جدید از میان خواهد رفت. همچنین «بروس لینگن» دیپلمات آمریکایی و «هنری پرشت» مسئول وقت میز ایران در دپارتمان امور خارجه آمریکا، با مشاهده جو ضدیت با دولت موقت در ایران، به کاخ سفید توصیه کردند که پذیرش شاه به خاک آمریکا را به تعویق بیاندازد. آنان همچنین مدعی شدند که پذیرفتن شاه، موجب تضعیف روند عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا خواهد شد و فرصت لازم را برای نیروهای انقلابی فراهم خواهد کرد تا دولت بازرگان را از دور خارج کنند. لینگن حتی ادعا کرد که این امر موجب سقوط سفارت آمریکا در ایران و به گروگان گرفتن اعضای آن خواهد شد. در مقابل زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر و از عناصر مخالف حکومت ایران، خواستار پذیرفتن شاه و به نمایش گذاشتن اقتدار و وفاداری آمریکا به یک دوست قدیمی بود. همچنین وزیر خارجه پیشین هنری کیسینجر، دیوید راکفلر و عده‌ای از حامیان نزدیک شاه نیز که مخالف تضعیف حکومت نوپای جمهوری اسلامی در ایران بودند، کارتر را برای پذیرفتن شاه، تحت فشار قرار می دادند.
بر اثر فشار حلقه مشاوران فکری کاخ سفید، سرانجام

عصر روز 13 آبان چند دانشجوی جوان در یکی از اتاق‌های سفارت مقابل خبرنگاران نشستند و پس از آن‌که تعدادی از سلاح‌های آمریکایی را به آنه ا نشان دادند به قرائت بیانیه اول و دوم تسخیرکنندگان پرداختند. این دانشجویان وقتی در برابر این سؤال قرار گرفتند که نام شما چیست؟ پاسخ دادند: دانشجویان پیرو خط امام
کارتر با ورود شاه موافقت کرد. برخی دلیل این تصمیم کارتر را، اقدامات بشردوستانه میدانستند. در مقابل برخی نیز بر این باور بودند که کارتر نمی‌خواست در انتخابات ریاست جمهوری آینده، به پشت کردن به یک متحد سالخورده و بیمار، متهم شود.
در نتیجه، صدور مجوز ورود شاه به آمریکا و پذیرش وی در ۳۰ مهر همان سال در شورای مرکزی پزشکی، موجب بروز تغییراتی در دورنمای سیاسی ایران شده و خاطرات تلخ مربوط به کودتای سازماندهی شده از سوی سیا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را زنده کرده و انزجار فراوانی نسبت به ایالات متحده در ایران برانگیخت. در این میان چپگرایان، دولت موقت را به عدم اعمال فشار کافی برای استرداد شاه و نداشتن زیرکی لازم جهت شناسایی توطئه واشنگتن برای اعاده سلطنت متهم کردند. بنابراین خیابان های اطراف سفارت آمریکا در تهران، به میعادگاهی برای چپگرایان تبدیل شد که پی‌درپی تظاهرات ضد آمریکایی به راه می‌انداختند. در میان ناباوری آنان، هدف اصلی آن ها یعنی مقابله با امپریالیسم به صورت داغ ترین مسئله مورد نظر در کشور درآمده بود. اما نیروهای چپ، توان پیشی گرفتن از گروه‌های مبارز اسلامی را نداشتند. یکی از این گروه‌ها، دانشجویان پیرو خط امام بودند که «محمد موسوی خوئینی‌ها»، رهبر معنوی آنان محسوب می‌شد. خوئینی‌ها بر این باور بود که دولت موقت به طرز خطرناکی به ایالات متحده نزدیک شده‌ و اجازه ورود به شاه توسط آمریکا، توطئه‌ای سازمان یافته برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی است. به گفته او دانشجویان هوادار امام به این نتیجه رسیده اند که اشغال سفارت آمریکا، بهترین اقدام در مقابله با آن خواهد بود، چرا که چنین اقدامی دارای بازتاب های گسترده در سطح جهانی بوده و آن ها از این رهگذر خواهند توانست نفرت و انزجار خود را از پذیرش شاه ابراز کنند.
بدینسان دانشجویان مبارز که در پی فرصتی مناسب برای عملیاتی کردن طرح خود می‌گشتند، فلذا بدنبال دیدار بی‌پروایانه برژینسکی حامی شاه با مهندس بازرگان و ابراهیم یزدی در اواخر اکتبر در الجزایر که این دیدار در آن مقطع حساس توسط تلویزیون سراسری ایران نیز پخش شد و بلافاصله‌ سه روز پس از دیدار و در پانزدهمین سالگرد تبعید اجباری امام به ترکیه توسط شاه، سفارت آمریکا در تهران ساعت ۱۰ صبح، توسط دانشجویان پیرو خط امام مورد حمله قرار گرفت، در نتیجه سفارت در عرض سه ساعت به طور کامل به اشغال آنان درآمد و دانشجویان که تعدادشان کمتر از ۵۰۰ نفر بود، کارکنان سفارت را به گروگان گرفتند.
در پی تسخیر سفارت، امام خمینی بلافاصله از این حرکت با عنوان «انقلاب دوم ایران» که اهمیتش از انقلاب اول بیشتر بود یاد کردند.
از مهندس بازرگان به عنوان اولین قربانی تسخیر سفارت آمریکا نام می برند چرا که او از این اقدام به عنوان نقض قوانین بین المللی یاد کرد و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط گروگان‌ها شد. عدم پیروی دانشجویان پیرو خط امام از بازرگان، ضعف دولت وی را نمایان ساخت و او دو روز بعد استعفا داد.
واقعیتی که نمی توان آن را کتمان کرد این است که دانشجویان مسلمان و پیرو خط امام در اعتراض به اقدام دولت آمریکا در پذیرش شاه مخلوع و در حقیقت به منظور جلوگیری از تکرار کودتایی دیگر همانند آنچه که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند. اشغال سفارت در آن ایام مرسوم بود کما اینکه متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی انقلاب بود اگر چه تداوم ۴۴۴ روزه ای آن اصلاً قابل پیش بینی نبود.
بازخوانی حادثه ۱۳ آبان بدون توجه به زمینه های تاریخی آن مطمئناً بررسی کاملی نخواهد بود. محققاً از یک جنبه بسیار مهم جلوگیری و ممانعت از تکرار ۲۸ مردادی دیگر می توان یکی از متغیرهای نقش آفرین در وقوع ۱۳ آبان ارزیابی کرد. در واقع ۱۳ آبان پاسخی بود که پس از ۲۶ سال به ۲۸ مرداد داده شد. حقیقت این است که ۲۸ مرداد بیانگر اسارت کشور و ۱۳ آبان نشانگر اعتراض به سرکوب و تبعیض و تحقیر بیست و پنج ساله ملتی بود که با وجود غیرقانونی بودن، اما به علت مردمی و مکتبی بودن، افکار عمومی جامعه جهانی اقدام مذکور را عکس العملی قابل درک مردم ایران ارزیابی کرد و شاید به همین علت است که دولت آمریکا در این باره ادعای ویژه ای را طرح نکرده و نمی کند و چه بسا اینکه نخواهد کرد. نماد کودتای ۲۸ مرداد «شعبان بی مخ» بود که مزد جنایت های خود را مستقیماً از شاه و دربار دریافت می کرد. اما تسخیر کنندگان سفارت دانشجویانی بودند که تعدادی از آنان جان خود را برای دفع تجاوز به کشور خود تقدیم کردند. به همان اندازه که ۲۸ مرداد مردم را منفعل و در خانه ها محبوس کرد، ۱۳ آبان شور آفرید و شهروندان را به اجتماعات کشاند. در یک کلام می توان ادعا و اذعان نمود که عملیات غیرقانونی و غیرملی ۲۸ مرداد بود که زمینه های اقدام غیرقانونی اما ملی، مکتبی و ارزشی ۱۳ آبان را پدید آورد.

کد مطلب: 12641
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


محمد رضایی
تنها پاسخ در مقابل کسانی که می گویند: آنهایی که در سال 58 سفارت آمریکا را مورد تسخیر قرار دادند امروز چه شده است که اکثرشان حامی برقراری رابطه با آمریکا هستند؟! این است که به قول امام علی: فرزند زمان خود باشید...
Iran, Islamic Republic of
از مثالت خنده آمد خلق را...
"تنها" رو خوب اومدی