۰
شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۶

تاثیر رفتارهای منفی ما بر کودکان چیست؟

سید مهدی داودی
یکی ازکارهایی که اثرات جبران ناپذیری دارد، رفتار با کودکان طبق وضعیت والدینشان است، چه اینکه والدینشان حال و گذشته مطلوبی داشته‌ باشند چه اینکه وضعیت مناسبی نداشته‌باشند.
تاثیر رفتارهای منفی ما بر کودکان چیست؟
یکی ازکارهایی که اثرات جبران ناپذیری دارد، رفتار با کودکان طبق وضعیت والدینشان است، چه اینکه والدینشان حال و گذشته مطلوبی داشته‌ باشند چه اینکه وضعیت مناسبی نداشته‌باشند.
زمانی که کودک را به دلیل فقر والدین یا خلافی که در گذشته مرتکب شده‌اند، طرد و تحقیر کنیم، او را دچار مشکلات روانی بسیاری می‌کنیم که یا رفع نمی‌شوند یا به سختی رفع می‌شوند. کودکان به مقتضای طبیعتش، قدرت تمیز دادن مطالب از یکدیگر را ندارند و چیزی را که می‌شنوند باور می‌کنند و حک شدن مطالب منفی در ذهن و تکرار آن توسط بقیه باعث می‌شود که این حرف‌ها و صفات ناپسند در ناخودآگاه کودکان حک شود و تبدیل به خط فکری او می‌شود و از ذهنش بیرون نمی‌رود.
وقتی که چیزی مرتب در ذهنمان باشد طبق آن عمل می‌کنیم و ذهنی که مملو از تحقیر و توهین باشد معلوم است که به چه عملی ختم می‌شود. فروید در کتاب «نظریه روان کاوی» می‌گوید که اعمال ما سه منشا دارد: ژنتیک، خود و فرا‌خود. فراخود یعنی رفتار بر اساس عقاید پدر و مادرمان که در برخی تعبیرات دیگر به عنوان «والد» از آن نام می‌برند و خود یعنی تجربه گرا بودن که در تعبیرات دیگر «بالغ» نام دارد. کسانی که وضعیت والدین کودکان را بر سر کودکان می‌کوبند، به نوعی والدانه با آنها رفتار می‌کنند و رفتار بالغانه را برایشان دور از دسترس می‌کنند. این رفتارها سبب می‌شود که کودک و نوجوان به همان چیزی تبدیل شود که در ذهنش است.
تحقیر و توهین، از بین رفتن عزت و اعتماد به نفس را در پی  دارد و به علاوه مشکلاتی که طرح واره‌های حق طلبی و رها شدگی در پی دارد، باعث هر چه بیشتر فرو روفتن در مشکلات روحی و دوری از جامعه میشود. اگر این توهین‌ها باعث ترس شدید در کودک شود در مواردی ممکن است به تیک‌های عصبی هم منجر شود و جمع این موارد یعنی نقض حقوق کودکان و دزدیدن روزهای شیرین کودکی و به خطر انداختن آینده کودکان، مخصوصا اینکه با بالا رفتن سن می‌تواند به خصومت با والدین منجر شود و آن‌ها را از دنیای مطلوبشان بیرون کند و وضعیت روحیشان بدتر شود.
در طرف مقابل، احترام و علاقه مضاعف به کودکانی  که والدین سرشناس و متمولی دارند، عزت نفس کاذب را به آن کودکان وارد می‌کنند و چون توانایی دارا بودن هر چیزی را دارند، در صورت شکست در کارهایشان، از نظر ذهنی فرو می‌پاشند زیرا به دلیل تعریف و تمجیدهای بقیه تبدیل به طبلی تو خالی شده و خود را در نظر دیگران شکست خورده می‌دانند و نمی‌توانند از امکاناتی که دارند به نحو مطلوب استفاده کند و از نظر دیگران ممکن است برچسب « بی‌عرضه» بخورند.
اما این ظلم تنها در حق آن کودکان نیست و ما به جامعه ضربه می‌ زنیم. کودکی که به تدریج بزرگ می‌شود و افکار منفی در او کاملا نهادینه شده است، بیشترین قابلیت را برای رفتن در راه خلاف دارد زیرا ملکه ذهنی او شده است و ممکن است هر عمل نابهنجاری را انجام دهد. کودکی هم که اعتماد به نفس کاذبش، به شکستی خرد کننده می‌کشاند، با افزایش سن برای ایجاد حس خوش ممکن است به لذت‌های نامشروع پناه ببرد یا برای اثبات قدرت و شجاعت خود عملی غیر منطقی انجام دهد و به خود و بقیه آسیب بزند و تمام این‌ها در جامعه اثر منفی دارد، چه کم و چه زیاد.
پائولو کوئیلو می‌گوید: «بسیاری از ما وارد سال جدید می‌شویم اما عادات و اخلاق‌های زشت گذشته را کماکان با خود حمل می‌کنیم.» در آستانه سال جدید هستیم و فرصت خوبی است که در سال جدید، افقی جدید برای خود متصور شویم، مخصوصا آنکه دیگر خبری از مسافرت و دید و بازدیدهای نوروزی نیست و فرصت کافی برای خودشناسی داریم و با کمی تعمق و مطالعه می‌توانیم از خود شخصیت بهتری بسازیم و عیب‌های خود را بر طرف کنیم؛ مخصوصا آن که اگر الگوی خواهر و برادر کوچکترمان یا فرزندانمان باشیم، باید بیشتر مراقب رفتارهایمان باشیم زیرا منبع رفتاری آنها به مقتضای سنشان، دیدن رفتارهای دیگران مخصوصا اعضای خانواده شان است که بیشترین زمانشان با آن‌ها می‌گذرد.
نکته‌ای که نباید از یاد ببریم این است که هیچوقت برای تغییر دیر نیست و هم رفتار ما و هم شخصیت دیگران میت‌واند تغییر کند تا بتوانیم حال و آینده بهتر و شادتری داشته باشیم.
 
 
 
کد مطلب: 146380
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *