۰
دوشنبه ۲۷ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۲۰

سفر بایدن و جدال ناگزیر سیاسی یا نظامی ایران

منصور انصاری
سفر بایدن و جدال ناگزیر سیاسی یا نظامی ایران
بسیاری سفر بایدن به خاورمیانه و دیدار با نخست وزیر موقت و پیشین ضد جمهوری اسلامی ایران، نتانیاهو و پرواز مستقیم از تل آویو به فرودگاه جده را در چارچوب آرایش قوا و صف بندی جدیدی در منطقه می دانند و چنین اظهار نظر می کنند که این یک حرکت تقابل جویانه با ایران بوده است.
این تحلیل و ارزیابی وقتی قوت می گیرد که موضوع سپر دفاعی موشکی متمرکز به نام گنبد آهنین که در بدو ورود «جوبایدن» مورد بازدید وی قرار گرفت و گفته می شود قبلا فقط در بخشی از آسمان سرزمین اشغالی عمل می کرد ، اینک قرار است در سطح منطقه گسترش یابد.
 حتی صاحب نظران بنا به گفته بایدن که نمی گذاریم آنچنان خلایی به وجود آید که امکان حضور یا جولان ایران روسیه و چین در منطقه فراهم شود، این دیدار چهار روزه متراکم و بازدید مستقیم بایدن در بدو ورود از مرکز دفاعی سپر آهنین و مذاکره برای ایجاد چنین راهبرد دفاعی در کشورهای منطقه را نوعی تدابیر امنیتی در مقابله با حملات موشکی ایران قلمداد می کنند، اما نباید از یک نکته غافل شویم که این تحرکات و برقراری مناسباتی که برای اولین بار در منطقه رخ می دهد، نشانه ای آشکار از برآمد قدرت نظامی و نفوذ سیاسی ایران است که آمریکا، اسرائیل و متحدان منطقه ای شان بر آن هستند در صورت هر گونه مناقشه یا درگیری نظامی، سامانه دفاعی خود را بخصوص در بخشی که آسیب پذیری دارند یعنی در برابر حملات موشکی ایران تقویت کنند.
 این سازمان دهی جدید منطقه ای برای تحکیم موقعیت خود، در یک کنفرانس با حضور 9 کشور منطقه، دو کشور عراق و مصر را نیز به میدان نبرد دیپلماتیک می آورد تا برای هر کدام از این دو کشور از جمله عراق که موفق به بهره گیری از توان برق عربستان شده، دستاوردهای قابل احصاء در جهت جلب همکاری آنها داشته باشد.
 گرچه چنین حرکت سازمان یافته ای با هدف همسویی نتوانست به سادگی از کنار مسئله فلسطین و ذکر چندین باره نام آن عبور کند، اما منجر به اتخاذ تصمیمی بازدارنده در مقابل اسرائیل، الا چند جمله که باید شهرک سازی ها متوقف شود و خطوط مرزی به سال های قبل از 1967 جنگ اعراب و اسرائیل بازگردد، نشد.
 لذا باید پذیرفت که منطقه وارد عرصه نوینی از مناسبات و روابط خود شده که تغییر دیپلماسی ایران را ناگزیر می کند و به دلیل همین اجماع منطقه ای که سمت و سوی اصلی آن مقابله با  ایران است ، ایران می باید بامی توان گفت ایران در اوج پتانسیل ژئواستراتژیک خود به سر می برد و درست در همین زمان باید یک مانور متفاوت و موفقیت آمیز در عرصه دیپلماسی به هر شکل و شیوه اتخاذ کند زیرا اگر چنین سامانه دفاعی و در سایه ونتیجه این دیدار ها به طور واقعی شکل بگیرد تغییرراهبرد نظامی ومناسبات و روابط دیپلما تیک با کشورهای منطقه الزاما به گونه دیگری خواهد بود زیرا ممکن است برتری ایران در یک مصاف نظامی ناخواسته و اجتناب ناپذیر در حوزه موشکی و دورزنی اهداف مورد نظر، کاهش یابد.
این تغییر دیپلماسی می تواند به طور موقت در تاکتیک باشد ولی با روند تحقق اهداف سفر بایدن و این حرکت سازمان یافته و گسترش آن در عرصه های اجرایی دیپلماسی خارجی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی از سوی کشورمانیز تغییر سیاست خارجی سمت و سوی راهبردی به خود بگیرد.
 چشم اسفندیار این دیپلماسی اتخاذ سیاستی است که بر محوریت مناسبات با عربستان سعودی می چرخد، یعنی اگر بخواهیم حرکتی عملی و تاثیرگذار برای رخنه و مقابله با این صف بندی وآرایش قوای  جدید منطقه ای داشته باشیم باید وارد مناسباتی جدی و کارآمد با عربستان سعودی شویم؛ مناسباتی که پیش از این هم وجود داشته است. گرچه عده ای که هنوز هم در قدرت و جزء مولفه های تصمیم گیر و تصمیم ساز سیاسی هستند با حمله به سفارت عربستان، روابط متعادل و متعارف پیشین را به هم زدند ولی یک دیپلماسی سیال پویا و زنده، نباید غار کهفی عمل کند و با برخوردهای دگم، ناکارآمد، منسوخ، حدت و شدت مقابله جویی بی سرانجام کشورمان را در منطقه حساس و شرایط ویژه کنونی، افزون سازد.
 باید یادآور شد؛ کمتر جنگی با طرح و نقشه و سازماندهی و ارادۀ از پیش تعیین شده، آن هم  در جهان امروز رخ داده است. جنگ و تقابل جویی نظامی محدود و موضعی یا گسترده و جبهه ای غالبا در اثر حوادثی ناخواسته و تصادفی و البته غیرقابل کنترل صورت می گیرد. دوری از این احتمال، شرط عقل و هوشمندی مدبرانه است.
در پایان، ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که ورای تمامی این رفت و آمدها و مذاکرات و پیمان های آشکار و پنهان، لازم است گفته شود جهان وارد عرصه ای از تحولات شگرف و متفاوت دیپلماسی شده که با سیاست قایق های توپدار پیشین و یا هویج و چماق بسیار تفاوت دارد، به گونه ای که بایدن به رغم تکرار شعارهای حقوق بشری پیشین و آنچه در تبلیغات انتخاباتی اش مداوم در مورد قتل خاشقچی و جنایتکار بودن محمد بن سلمان آل سعود ولیعهد عربستان می گفت، رخ در رخ و بدون پرده پوشی و یا دور از چشم دوربین های تلویزیونی و رسانه ها، به مذاکره نشست تا مگر شیر لوله های نفت و گاز عربستان را به سمت غرب بیش از پیش باز کند.
به عبارتی، تحولات دیپلماسی کنونی جهان که در سال های اول نیمه قرن بیستم و حتی سه دهه دوم این قرن بر مدار وابستگی کشورها به قدرت های بزرگ ذیل عنوان کشورهای مرکز و پیرامون می چرخید، دیری است به طور کامل از ژئواستراتژیک های مهم رخت بربسته است.
 حتی در وضعیت کنونی، صف بندی قوا در عرصه کلی دیپلماسی جهان دارد به تدریج از مرز قواعد و شرایط وابستگی متقابل که طی 4 دهه گذشته معیار مناسبات عمده روابط بین الملل و کشورها بود عبور می کند.
 پدیده حضور بایدن با آنچه اتفاق افتاد به خصوص پرواز سمبلیک ایشان از تل آویو به ریاض، نشانه هایی از عبور از تئوری وابستگی متقابل و تغییر الگوهای این تئوری بر محور حل معضلات اقتصادی جهان، فراتر از مناسبات متقابل این یا آن کشور در ژئوپلیتیک های عمده است.
 شاید بتوان شاخص های عمده این سفر را چنین تعریف و تفسیر کرد که مناسبات بین الملل و کشورهای قدرتمندی مانند آمریکا، در آستانه عبور از وابستگی متقابل اقتصادی و فرارویی به رویکردی نوین در حوزه رقابت های هژمونی و ژئوپلیتیک های مناطق حساس ژئواستراتژیک هستند.
درک خلاق تحولات پیش آمده در منطقه بر مبنای عبور  از وابستگی متقابل کشورهای منطقه با آمریکا و صف بندی جدید قوا در پهنه جهان بعد از جنگ اوکراین امکان پذیر است زیرا به نظر می رسد  تضادهای عمده  جهانی از  منطقه به  اروپا  انتقال یافته است که احتمال دارد ایران بدون توجه به آنها در صحنه رقابت های ناگزیر در جایگاهی ضعیف و آسیب به منافع ملی  خود قرار گیرد.
 
کد مطلب: 169026
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *