۰
دوشنبه ۵ تير ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۳۳

افراط و تفریط ایرانی در شورش واگنر

علی ودایع
افراط  و تفریط ایرانی در شورش واگنر

اوضاع مسکو ظاهرا آرام است. گویا هرگز «یوگنی پریگوژین» فرمان شورش علیه ارتش سرخ را صادر نکرده ‌است. کرملین می‌گوید که روی جبهه‌های جنگ با اوکراین متمرکز است و می‌خواهد صفوف خود را مقابل ائتلاف غرب منسجم‌تر از گذشته حفظ کند. 

فارغ از بازگشت شرایط عادی به روسیه، رسانه‌های جهان همچنان درباره دستپخت سرآشپز سابق کرملین بحث می‌کنند. آمریکا اگرچه مدعی پیش بینی شورش گروه واگنر است اما اعتراف می‌کند که سرعت پایان داستان برایش غیرقابل باور است. برخی می‌گویند که پریگوژین تاوان خیانت به «ولادیمیر پوتین» را خواهد پرداخت و برخی دیگر معتقدند که همه داستان یک نمایش بزرگ به کارگردانی کرملین بوده است. نکته جالب اینجاست که بنا به روایت واشنگتن، شخص پوتین از پیش در جریان شورش واگنر قرار گرفته بود اما طرفین به خوبی توانستند مانع یک جنگ داخلی بزرگ و خون‌ریزی شوند؛ واگنر، ارتش و گارد ملی روسیه هیچ‌کدام به سمت خشونت‌های متداول روسی در نافرمانی‌های تاریخی نرفتند. شاید پریگوژین از ابتدا هم بنا به یک جنگ تمام‌عیار نداشت. 

ناگفته نماند که اولیگارش محبوب پوتین هرگز علیه او موضع‌گیری صریح نکرد و آقای تزار را به شکل مستقیم به چالش نکشید. دعوای فرمانده واگنر و فرمانده ارتش روسیه، دعوای دو رقیب قدرتمند در خانواده و جاه‌طلبی آنها بود. تبعات و نتایج شورش واگنر نیازمند زمان است تا تاثیر خود را نشان دهد اما آنچه که می‌توان گفت این است که فعلا اوکراینی‌های سرخورده از ناکامی ضدحملات بهاره، دیگر با ظرف پاپ کورن شورش واگنر و تحولات روسیه را دنبال نمی‌کنند. بنیان‌های ریشه‌ای قدرت پوتین همچنان در جامعه، اقتصاد و نظام روسیه حفظ شده ‌است؛ البته او احتمالا برخی سیاست‌هایش را تغییر خواهد داد.

در این میان، واکنش افکار عمومی مردم و بعضا مقامات ایرانی نسبت به شورش واگنر یک رویکرد کاملا افراط و تفریط سیاه و سفید بود. گروهی که شیفتگان شرقی محسوب می‌شوند؛ با عتاب و خطاب گفتند که بازهم پای سازمان سیا و غرب در میان است در حالی که رسانه‌های منصوب به کرملین و شخص رئیس‌جمهوری روسیه هم هرگز چنین دیدگاهی نداشته است. دیدگاهی که ریشه همه مشکلات را در توطئه غرب و اقدامات تخاصم‌آمیز غرب می‌بیند تحلیل غلط از وضعیت روسیه ارائه کرده‌ است. رسانه‌های این گروه با نگاه کتمان به شورش نگاه کردند که غلط بود. 

گروهی که دشمنان شرقی محسوب می‌شوند؛ به گونه‌ای موضع‌گیری و تحلیل کردند که گویی هر لحظه کاخ کرملین به آتش کشیده و پوتین خیلی زود اعدام خواهد شد. این گروه که معتقدند کلید همه مشکلات در تعامل با غرب نهفته‌ است حرف از پیشروی سریع اوکراین در جبهه‌های جنگ با روسیه زدند. رسانه‌های اپوزیسیون‌نشین هم نشان دادند که در تفسیر میلی اوضاع رقیب سرسخت برخی رسانه‌های داخلی هستند. 

نکته بنیادین این است که تحلیل‌گران ایرانی هم در نگاه به وارثان تزاری دچار افراط و تفریط هستند در حالی که باید بپذیریم روسیه، روسیه است. کشوری قدرتمند با فرهنگ سیاسی خاص و پیچیدگی‌های منحصر به فرد که سیاست‌مداران چپ و راست ایرانی به آن اعتنایی نمی‌کنند. نگاه سیاه و سفید همیشگی تهران به مسکو مساله‌ای است که منافع ملی ایران را به مخاطره انداخته‌است.

مساله جالب‌تر در تحلیل واکنش جامعه ایرانی به شورش واگنر اینجاست که مخاطبان تنها خبرهایی که مطلوبشان بود را دنبال کردند. مخاطب ایرانی بعضا اطلاعاتی که خلاف باورهایش بود را نمی‌پذیرفت ؛ البته ما ردپای این رفتار را در موضوعات متنوع دیگر هم به خوبی می‌توانیم مشاهده کنیم. فقر سواد رسانه‌ای و سیاسی در جامعه ایرانی، رفتار یکجانبه رسانه‌ای در کنار نگاه سیاه و سفید همیشگی مسائلی است که بستر مناسبی برای هزینه‌سازی در کشورمان ایجاد می‌کند.

 

کد مطلب: 198147
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *