۰
يکشنبه ۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۶

انزواي عملي آمريکا

منصور فرزامی
حضور و شرکت مستقيم ايالات متحده در جنگ جهاني دوم و تاثير بي‌چون و چراي قدرت و ثروت و استراتژي اين کشور در پيروزي متفقين و نيز افول تدريجي قدرت بريتانياي کبير که روزگاري، آفتاب در اين امپراتوري غروب نمی‌کرد، موجبات سروري و يکه تازي قدرت نوظهوري به نام آمريکا فراهم شد و دنيا لاجرم پذيرفت که اين کشور بر جهان آقايي کند.
انزواي عملي آمريکا
حضور و شرکت مستقيم ايالات متحده در جنگ جهاني دوم و تاثير بي‌چون و چراي قدرت و ثروت و استراتژي اين کشور در پيروزي متفقين و نيز افول تدريجي قدرت بريتانياي کبير که روزگاري، آفتاب در اين امپراتوري غروب نمی‌کرد، موجبات سروري و يکه تازي قدرت نوظهوري به نام آمريکا فراهم شد و دنيا لاجرم پذيرفت که اين کشور بر جهان آقايي کند. پيدايي نهادهايي که اين کشور در ايجاد آنها دخالت مستقيم داشت و به تدريج «کريدورهاي» جولان و يکه‌تازي‌اش به شمار می‌آمدند، برتري بي‌چون و چراي اين دولت را رقم زدند آن چنان که دنيا خواه و ناخواه، هر اقدامش را مشروع تلقي کرد و در برابرش تمکين نمود حتي به بهانه‌هاي واهي به حداقل پنج کشور مستقل، تجاوز جنگي کرد و حضور خود را جهت تامين منافع ادعايي خويش مشروع دانست. اما از آنجا که افول هر قدرت و ابرقدرتي، روزي به دست خودش فراهم خواهد آمد و چنار از دل خود می‌سوزد و کرم از خود درخت است، در جريان مبارزات انتخاب چهل و ششمين رئيس جمهوري آمريکا، علي رغم همه نظرسنجي‌ها و پيش بيني‌ها، به لطف تفکر پوپوليستي و به قول خودمان عوامزدگي و عوامگرايي، تاجر و پيمانکار و بساز و بفروشي به نام «دونالد ترامپ» با انديشه‌ها و رويکرد‌هاي تازه و ضد هنجارهاي به رسميت شناخته شده و پذيرفتني جهاني، بر مسند رياست جمهوري نشست و به لطف قدرت و ثروت و برتري‌هاي علمي و نظامي و اقتصادي کشورش به دست و امر خود، همه آن نهادها و هنجارهاي مشروع جهاني را ناديده گرفت و از عضويت در آنها خارج شد به خيال اينکه موجد نظم جديدي خواهد بود، چيزي که دنيا نپذيرفت و به نزاع و مخالفت با آن برخاست. از جمله آنها خروج غيرقانوني از معاهده‌اي شد که دنيا سالها براي آن مذاکره کرد و جهت به نتيجه رسيدن آن به نام و اصطلاح «برجام» هزينه صرف نمود و معتقد هم بود که با اين توافق، دنيا امن‌تر و منطقه، عاري از سلاح‌هاي کشتار جمعي خواهد شد. 
اما آمريکا با ناديده گرفتن و خروج از اين توافق و بي‌اعتنايي به مفاد قطعنامه 2231 شوراي امنيت، با مخالفت جهاني روبه‌رو شد. حتي اتحاديه اروپا که خود از شرکاي ناتو و از متحدان سنتي آمريکا به شمار می‌آيد، به مخالفت با اين عهدشکني برخاستند و به راه خود رفتند و در برابر تحريم‌هاي نارواي کاخ سفيد، مقاومت کردند و در پي چاره برخاستند و هرگز به اجماعي که مورد نظر رئيس‌جمهور آمريکا بود، نپيوستند چرا که به دو امر اعتقاد داشتند، اول مرعي تفکر حقوقي اين اتحاديه که نبايد بيش از اين دنباله‌رو ترامپ بود و زمام استقلال خويش را به دست عوامگراي به مسند  نشسته‌اي به نام ترامپ داد و دوم امنيت حياتي خاورميانه و احتمال سيل مهاجرتي آتي که می‌تواند نظر و فرهنگ و هنجارهاي اين اتحاديه را سخت تحت تاثير قرار دهد و ضد منافع و مصالح اروپا باشد چرا که هم اکنون درگير معضلي به نام مهاجران در اتحاديه است.
ناگفته نماند که خروج آمريکا از برجام و آغاز تحريم‌هاي او اقتصاد بيمار و نامنسجم و غيرعلمي ما را آن چنان درهم ريخت و آن چنان فضاي رواني مخربي برجامعه ما عارض کرد که با وجود خيرانديشي‌ها و پيشنهادها و کوشش‌هايي که شد چون مسير ما از روز نخست درست نبوده است و راه را به اشتباه رفته‌ايم، معلوم نيست به کجا ختم خواهد شد. اما به هرحال به تعبير قرآن اگر بر ما رنجي رسيد به دشمن هم خواهد رسيد و نشانه‌اش چنين شد که در نشست اخير مجمع عمومي سازمان ملل، ترامپ و در پي آن آمريکا مورد تمسخر و مضحکه سران قرار گرفت عليرغم برخي همراهي‌ها و توافقات اضطراري، معلوم شد که راه دنيا و حتي متحدان سنتي‌اش همان مسيري نيست که ترامپ با سنت‌شکني و ناديده گرفتن نظام حقوقي جهان در پيش گرفته است. اوج اين فضاحت و انزوا در جلسه شوراي امنيت و با رياست دونالد ترامپ عينيت پيدا کرد و تير پيشنهاد و تاکيد «نيکي هيلي» بر سنگ نشست. چرا که آمريکا تنها شد و چهارده عضو دايمي شورا همه از مخالفت با ترامپ گفتند. حتي نماينده کويت که از جانب کشورهاي عربي منطقه سخن مي‌گفت نتوانست از مخالفت صريح با رئيس جمهور آمريکا چشم‌پوشي کند. نکته ظريفي که بايد از آن عبرت بگيريم و با درايت از موقعيت پيش آمده، استفاده کنيم و بدانيم که همواره در گفتار و عمل به سنت‌ها، هنجارها و نظام حقوقي جهان بر ما فرض است و نمی‌توانيم خلاف جهت شنا کنيم و از تعامل منطقي صرف‌نظر نماييم.
کد مطلب: 94913
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *