۰
شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۱۴
آغاز دوره پیچیده برای دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران

سیاست خارجی دولت رئیسی، تعامل یا تقابل؟

با روی کار آمدن دولت رئیسی، نگرانی‌ها در آمریکا از تقابلی شدن سیاست در تهران تشدید شده است. همزمان، تهران علیرغم صحبت‌های رئیسی در روز تحلیف مبنی بر تلاش برای رفع تحریم‌ها نشانه‌هایی برای اعتماد نشان نداده است. در واقع به نظر می‌رسد پنجره فرصت برای "چانه زنی بزرگ" بین دو کشور به احتمال زیاد بسته شده باشد.
سیاست خارجی دولت رئیسی، تعامل یا تقابل؟
با روی کار آمدن دولت رئیسی، نگرانی‌ها در آمریکا از تقابلی شدن سیاست در تهران تشدید شده است. همزمان، تهران علیرغم صحبت‌های رئیسی در روز تحلیف مبنی بر تلاش برای رفع تحریم‌ها نشانه‌هایی برای اعتماد نشان نداده است. در واقع به نظر می‌رسد پنجره فرصت برای "چانه زنی بزرگ" بین دو کشور به احتمال زیاد بسته شده باشد.
روسای جمهور بعد از جنگ، همواره تلاش کرده‌اند که یک مسیر مستقل برای ارتباط با جهان باز کنند، اما محدودیت‌های داخلی و خارجی از انواع مختلف اجازه چنین کاری را به آنها نداده است. مرحوم هاشمی اولین تلاش‌ها برای رفع تنش بین ایران و غرب به رهبری ایالات متحده را انجام داد. یک فایل صوتی اخیرا منتشر شده که حاکی از تلاش‌های هاشمی (به عنوان رئیس جمهور وقت) و بحث‌های زیاد بین او و رهبری است. او تلاش می‌کرد با تقویت روابط با آمریکا و اروپا، اقتصاد از جنگ فارغ شده ایران را بازسازی کند. اما در نهایت موفق به ایجاد ارتباط کارآمد نشد. دوران محمد خاتمی هم علیرغم تلاش‌های زیاد به نتیجه نرسید و داستان حضور آقای خاتمی در سازمان ملل و تلاش بیل کلینتون برای ملاقات با وی بسیار زبانزد شد. در نهایت حضور جرج بوش و سخنرانی سالانه او که ایران، عراق و کره شمالی را محور شرارت می‌خواند، دست اصلاح‌طلبان را بست و زمینه را برای حضور محافظه‌کاران با کاندیداتوری احمدی نژاد آماده کرد. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد‌، فضای امنیتی جای فضای باز سیاسی را تدریجا گرفت، برنامه هسته‌ای تسریع شد و انزوای بین‌المللی حاکی از بی‌علاقگی اروپا به احمدی‌نژاد فضا را برای ایجاد تحریم‌های هسته‌ای که توسط اوباما ایجاد شده بود فراهم کرد. اما حتی احمدی نژاد هم سرانجام با محافظه‌کاران درگیر شد. او در دوره دوم ریاست جمهوری، موضع ضدآمریکایی خود را به نفع تلاش برای رسیدن به واشنگتن کنار گذاشت و شعارهای پیشین را با ناسیونالیسم ایرانی جایگزین کرد. او حتی در سال 89 به یک توافق اولیه در زمینه هسته‌ای رسید که سرانجام ناکام ماند. تحریم‌ها فشار اقتصادی را بالا برد و در نهایت روحانی با شعار مذاکره برد-برد و حمایت قاطع اصلاح‌طلبان به پیروز رسید.
 
تخریب برجام از داخل و خارج
تقریبا از روز به نتیجه رسیدن برجام، محافظه‌کاران به شکل‌های مختلف تلاش کردند، آن را تخریب کنند. شکست هیلاری کلینتون و پیروزی دونالد ترامپ بزرگترین هدیه‌ای بود که محافظه‌کاران توانستند دریافت کنند. ظریف در فایل صوتی که اخیرا افشا شد، گلایه‌های زیادی را در این زمینه از نیروهایی که برای تخریب برجام تلاش می‌کردند، عنوان کرده بود. او گفته بود گروهی کشور را به چاه هسته‌ای انداخته‌اند. ظریف در این فایل صوتی حتی روسیه را متهم به تخریب برجام کرد. بسیاری معتقدند پوتین، ایران را در نبرد سوریه همراهی کرد تا از نزدیکی تهران و واشنگتن جلوگیری کرده باشد.
حضور ترامپ فقط هدیه‌ برای محافظه‌کاران نبود. تحریم‌هایی که از آبان 97 بر ایران تحمیل شد، انتقادهای مردم و طبقه متوسط (به عنوان بدنه رای دهندگان به روحانی) را بالا برد. دولت روحانی اطمینان داده بود که لغو یکجانبه توافق هسته‌ای توسط ایالات متحده غیرممکن است، زیرا این یک توافق بین المللی بود که بین شش قدرت جهانی مذاکره شد و شورای امنیت سازمان ملل متحد آن را تأیید کرد. اما  هنگامی که ترامپ به طور رسمی از توافق خارج شد، فضا برای کاسبان تحریم آماده بود. به زودی عدم شفافیت به بهانه دور زدن تحریم فضا را برای رانت فراهم کرد. سیاستگذاری غلط دولت هم ارز ترجیحی را به جای تهیه کالا برای مردم به جیب سودجویان ریخت و کشور بیش از پیش با بحران اقتصادی روبرو شد. به گفته عبدالناصر همتی، تصاحب این معاملات مالی توسط دولت پنهان، 20 درصد کارمزد برای هر انتقال هزینه دارد. علاوه بر اینکه درآمدهای کشور به یک پنجم تقلیل داده شده بود. در واقع سیاست‌های ایالات متحده عملا دست محافظه‌کاران را برای گسترش قدرت خود به ضرر مردم‌سالاری باز گذاشت. ترامپ وجود اختلافات سیاسی در جمهوری اسلامی را رد کرد، اما در داخل کاخ سفید هیچ توافقی در مورد پایان کمپین وجود نداشت. در حالی که هدف ترامپ مجبور کردن ایران به مذاکره برای توافق جدید بود، مایک پمپئو وزیر خارجه وقت و جان بولتون مشاور امنیت ملی برای تغییر رژیم تلاش می‌کردند.
 
ترامپ و پیش‌گویی خودشکوفا
اصرار دولت ترامپ مبنی بر یکپارچه بودن نخبگان در ایران سیاست خارجی را به سوی سخت‌تر شدن سوق داد. سیاست‌های کاخ سفید به ایجاد یک توافق گسترده در درون ایران برای سخت‌تر شدن مقابله با آمریکا انجامید. ایران دیگر صبر استراتژیک نداشت و اقداماتی از جمله منهدم کردن پهپاد جاسوسی آمریکا را علنا اعلام کرد. علاوه بر اینکه مرحله به مرحله نیز تعهدات هسته‌ای خود را کاهش داد. همچنین در دی ماه 98، ایران در واکنش به ترور سردار سلیمانی پایگاه عین‌الاسد را هدف گرفت، اقدامی که در داخل ایران با مخالفت چندانی روبرو نشد و اگر اشتباه منجر به فاجعه هدف قرار گرفتن هواپیمای اکراینی اتفاق نیفتاده بود، بسیاری از معادلات در منطقه تغییر می‌کرد.
اما بخش دیگر ماجرا تورم چهل درصدی و نارضایتی‌های مختلف از دولت بود که زمینه را برای شکست اصلاح‌طلبان و میانه‌روها فراهم کرد. تغییر ناگهانی قیمت بنزین و هزینه‌های سنگین جانی و مالی تنش‌های پس از آن و ناکارآمدی دولت در تامین خواست‌های اولیه مردم و حتی تامین آب و برق وضعیت را هر چه بدتر کرده بود. در نهایت در قهر طبقه متوسط ایران با صندوق‌های رای، محافظه‌کاران در اسفند 98 مجلس را به دست آوردند و یک سال و چند ماه بعد، خیلی عجیب نبود که نماینده اصلی این طیف یعنی "سید ابراهیم رئیسی" برنده انتخابات ریاست جمهوری شود.
 
بازگشت از سیاست‌های روحانی
 
رئیسی بارها پیش و پس از پیروزی در انتخابات گفته بود که از تعامل با جهان حمایت می‌کند. وی همچنین تصریح کرد که به توافق هسته‌ای عمل خواهد کرد، اما باید تضمینی برای عدم خروج ایالات متحده از توافق وجود داشته باشد.
پس قاعدتا رئیسی تلاش خواهد کرد تا آرزوهای شکست خورده میانه‌روها را به منصه ظهور برساند، روسای جمهور قبلی به درستی به این باور رسیده بودند که بهترین راه برای ایجاد یک ایران مقتدر، بالا بردن رفاه اقتصادی از طریق ارتباط با جهان خواهد بود. اما رئیسی معتقد است که ایران قوی با اهرم داخلی می‌تواند به رفاه اقتصادی برسد، شعاری که در انتخابات بسیار مورد استفاده کمپین او قرار گرفت، اما جزئیاتی از آن وجود ندارد و همین موضوع نگرانی‌ها را از سیاست اقتصادی دولت رئیسی افزایش داده است. اما در سیاست خارجی برخلاف دولت روحانی که همیشه متهم به کم محلی به متحدان منطقه‌ای بود، به نظر می‌رسد تقویت نیروهای نیابتی در عراق، لبنان، یمن و... در دستور کار دولت جدید ایران قرار گیرد. جای نشستن نمایندگان جبهه مقاومت در روز تحلیف، در مقابل نمایندگان اروپایی به خوبی نشانگر این موضوع بود.
دولت جدید رئیسی همچنین به احتمال زیاد روابط امنیتی و اقتصادی با چین و روسیه را تقویت خواهد کرد. پوتین یکی از اولین و صمیمانه‌ترین تبریکات را به رئیس جمهور جدید صادر کرد و ابراز اطمینان کرد که انتخاب رئیسی منجر به "توسعه بیشتر همکاری های سازنده دوجانبه" خواهد شد. نهایی شدن سند همکاری 25 ساله با چین نیز در غیاب اروپا و ایالات متحده سرعت بیشتری خواهد یافت. در حال حاضر کلیه نیروهای حاضر در صحنه سیاسی ایران علاقمند به تغییر وضعیت ایران-آمریکا نیستند و احتمال نزدیکی بین دو کشور تقریبا صفر خواهد بود. وضعیتی که به نظر می‌رسد در واشنگتن هم در نهایت به اجماع برسد. یعنی حتی در صورت بازگشت ایالات متحده به برجام تکلیف بسیاری از تحریم‌های دوران ترامپ نامشخص خواهد بود، علاوه بر اینکه دولت ایالات متحده این بار آمادگی بیشتری برای به هم زدن برجام خواهد داشت. همین موضوع موقعیت چانه زنی ایران در مذاکرات جاری را نیز سخت کرده است.
 
گره سخت مشکلات داخلی و خارجی
رئیسی برای مقابله با مشکلات داخلی نیاز به موفقیت دیپلماتیک در جبهه هسته‌ای دارد. اما برخلاف روحانی، او همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد برجام نخواهد گذاشت. تیم سیاست خارجی او ایالات متحده را متعهد به نابودی جمهوری اسلامی می‌دانند و پیش‌فرض فعلی دولت بر این است که واشنگتن سعی خواهد کرد از هر گونه توافق برای برداشتن تحریم‌ها جلوگیری کند. اما نکته اینجاست که اقدامات تلافی‌جویانه ایران در مقابل ایالات متحده سقف دارد. چرا که براساس گفته‌های مقامات ایران و ارجاع به فتوای هسته‌ای رهبر انقلاب، ساخت بمب هسته‌ای در دستور کار ایران نیست و ایران نمی‌تواند از این کارت در بازی با ایالات متحده استفاده کند، این در حالی است که آمریکا برای بازی کردن با کارت‌های متعدد مانع و محدودیتی نخواهد داشت. علاوه بر اینکه مواضع خصمانه و تهدیدات متعدد اسرائیل برای حمله به ایران و کارشکنی‌های عربستان سعودی، بازوهای مهم منطقه‌ای ایالات متحده علیه ایران خواهند بود و همین موضوع کار را برای تهران بسیار پیچیده کرده است.
در نهایت به نظر نمی‌رسد که چشم‌انداز فعلی روابط بین ایالات متحده و ایران، به روشنی سالهای 93-94 باشد. نقطه مشترک هر دو کشور (یعنی برجام) مدتهاست که فقط روی کاغذ مانده و تلاش‌های اروپا به عنوان طرف علاقمند به برجام با از دست رفتن دولت میانه‌رو در ایران نیز دیگر مفید فایده نخواهد بود و جبهه اروپا را با ایالات متحده یکی خواهد کرد. ایران نیز لاجرم به جبهه چین و روسیه خواهد گرایید. جایی که طبعا کارت‌های کمتری برای بازی وجود دارد. کارت‌هایی که البته برای برون رفت از وضعیت فعلی کافی است. باید دید بازیگران دولت جدید در ایران چقدر در بازی با کارت‌های روی میز تبحر دارند.

موسی حسن‌وند
 
کد مطلب: 154562
برچسب ها: دولت رئیسی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *