دریغ از یک تصمیم‌گیری ساده

گروه ورزشی - محمدحسین یزدی: یک هفته بعد از برکناری پرحاشیه دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، حالا دوباره اعلام شده که وی سرمربی تیم ملی است اما معلوم نیست در جام جهانی هم سرمربی این تیم باشد. در آستانه جام جهانی این داستان وضعیتی را برای تیم ملی ایران رقم زده که نه تنها در جهان نظیر ندارد، بلکه بیشتر به شوخی شبیه است تا واقعیت!
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،در حالی که این روزها همه کشورهایی که به مرحله نهایی جام جهانی رسیده اند در حال برگزاری آخرین دیدارهای تدارکاتی و برنامه ریزی برای حضور موفق تر در قطر هستند، ایرانی‌ها حتی نمی‌دانند مربی تیم شان در جام جهانی کیست! به این ترتیب بی ثباتی و سوء مدیریتی که این روزها در کشور به چشم می‌خورد در حوزه فوتبال به اوج خود رسیده است؛ این در حالی است که در روزهایی که فدراسیون فوتبال ایران رئیس ندارد، مسئولان سعی دارند جوری وانمود کنند که گویی کسی در کار تیم ملی دخالت نمی‌کند و همه تصمیم‌ها را کمیته فنی این فدراسیون می‌گیرد. اما یک هفته بعد از تصمیم کمیته فنی (یا در واقع تائید برکناری اسکوچیچ توسط دگران توسط این کمیته) هیات مدیره فدراسیون فوتبال، نظر کمیته فنی را رد کرد و یکبار دیگر اسکوچیچ را سرمربی تیم اعلام کرد.
جالب اینکه در روزهای اخیر نام سه سرمربی ایرانی، علی دایی، جواد نکونام و امیر‌ قلعه‌نویی، به عنوان سرمربی بعدی تیم ایران مطرح شده بود و به خصوص در 24 ساعت گذشته، از قلعه‌نویی به عنوان گزینه نهایی نام برده می‎شد و حتی فدراسیون به صورت رسمی، گزینه بودن وی را تائید کرده بود. این تصمیم البته خیلی ساده و بدون حاشیه گرفته نشد. این تصمیم در جلسه‌ مشترک کمیته فنی و هیات رئیسه و پس از چند ساعتِ همراه با بحث، اختلاف نظر، قهر و ... گرفته شد! . پس از آن اعضای کمیته فنی وقتی دیدند تصمیمشان برای هیئت رئیسه اهمیتی نداشت و آن‌ها اسکوچیچ را ابقا کردند، ناراحت شدند و حتی پرویز مظلومی با قهر کردن جلسه را ترک کرد. البته احسان اصولی با رد این اتفاق گفت: مظلومی قهر نکرد و به دلیل خستگی از جلسه بیرون آمد.
بی‌اعتبار شدن تصمیم کمیته فنی فدراسیون فوتبال که تازه چند ماه از تاسیس اش می‌گذرد، در رسانه‌های داخلی هم بازتاب داشت. چند رسانه داخلی در واکنش به این اتفاق تیتر زدند: «کمیته فنی یعنی کشک». تیتر جالبی که به جمله معروف علی پروین اشاره دارد. پروین سال‌ها قبل برای پست مدیر فنی چنین اصطلاحی را به کار برده بود و حالا به نظر این رسانه‌ها، کمیته فنی فدراسیون فوتبال هم همین نقش را در فوتبال ملی دارد.
پرویز مظلومی، مرتضی محصص، ابراهیم قاسمپور، حمید استیلی، نادر عزت اللهی و علی اصغر مدیرروستا پس از خروج از این جلسه صحبتی با رسانه‌ها نکردند و شدت عصبانیت اعضای کمیته فنی به حدی بوده که در پایان جلسه برخی نفرات قصد استعفا از سمت خود را داشتند، اما ظاهرا برخی اعضای کمیته به این دلیل که میرشاد ماجدی آن‌ها را به عضویت کمیته درآورده، برای خارج شدن سرپرست فدراسیون از فشار موقتا از سایر نفرات درخواست کرده‌اند تا چند روزی در این مورد دست نگه داشته و سپس تصمیم نهایی خود را اتخاذ کنند. علی رغم این انتصاب، خبرگزاری دولتی ایرنا ( که از طرفداران برکناری اسکوچیچ است) ادعا کرد که معلوم نیست اسکوچیچ در جام جهانی هم سرمربی تیم ملی باشد؛ چون در روز هشتم شهریور انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار می‌شود و اگر در آن انتخابات میرشاد ماجدی، سرپرست فعلی این فدراسیون برنده شود اسکوچیچ ماندنی خواهد شد و اگر یکی از نامزدهای رقیب پیروز شوند، اسکوچیچ رفتنی است!
همه این حاشیه سازی‌ها و ناتوانی‌ها در تصمیم گیری در حالی اتخاذ می‌شود که معلوم نیست برکناری سرمربی تیم ملی که از 18 بازی فقط دو باخت داشته و تیم ملی را به جام جهانی رسانده، بر اساس کدام معیار صورت گرفته است: بعضی از بازیکن سالاری در تیم ملی می‌گویند و اینکه بازیکنان کلیدی با اسکوچیچ مخالف بودند و توانستند به نتیجه دلخواه خود برسند، بعضی از پشت پرده‌هایی می‌گوید که مافیای فوتبال راه انداخته اند و بعضی از دخالت‌های دولتی می‌گویند و اینکه رویارویی ورزشی ایران با آمریکا و انگلیس، نوعی رویارویی سیاسی هم تلقی می‌شود و برای همین دولت می‌خواهد دست به تغییر سرمربی تیم ملی زده است و... . اگر چه چند روز پیش سخنگیو دولت، دخالت دولتمردان در ماجراهیا تیم ملی را شدیدا تکذیب کرد، اما همزمان با اباقای اسکوچیچ خبرهایی درباره حضور پسر مخبر معاون اول رئیس جمهور در اردوی تیم ملی منتشر شده که شبهه برانگیز است.
مهدی طارمی در گفت‌وگویی با عادل فردوسی‌پور می‌گوید، پیش از اردوی قطر، پسر محمد مخبر، معاون اول رئیس‌جمهور، به اردوی تیم ملی آمده و وعده‌هایی داده است. انتشار این ویدیو باعث شد که رسانه‌ها این سوال را مطرح کنند که پسر مخبر چکاره است که به اردوی تیم ملی می‌رود و قول هدیه می‌دهد؟! هرچه هست، کل ماجرا نشان از بی ثباتی مدیریتی، ناتوانی تصمیم گیری و مهم نبودن موفقیت تیم ملی برای کسانی است که این روزها تصمیم گیرنده هستند ولی در واقع از اتخاذ یک تصمیم ساده ولی مقتدرانه ناتوانند!