۱
جمعه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۰
نگاهی به سخنان وزير خارجه اسبق آمريکا درباره خاورميانه

تهران؛ مهمترين بازيگر سياسي منطقه

«آمريکا سال‌هاي متمادي با نزديک شدن به صدام از عراق بعنوان مجرا و مسيري براي مقابله با منافع ايران استفاده کرده و نتيجه اين رويکرد اين شد که اکنون تهران به يکي از مهمترين بازيگران سياسي در عراق تبديل شده است.» وزير خارجه بوش پدر با اين سخن خود از سياست هميشگي آمريکا در عراق سخن مي‌گويد.
تهران؛ مهمترين بازيگر سياسي منطقه

«آمريکا سال‌هاي متمادي با نزديک شدن به صدام از عراق بعنوان مجرا و مسيري براي مقابله با منافع ايران استفاده کرده و نتيجه اين رويکرد اين شد که اکنون تهران به يکي از مهمترين بازيگران سياسي در عراق تبديل شده است.» وزير خارجه بوش پدر با اين سخن خود از سياست هميشگي آمريکا در عراق سخن مي‌گويد. 
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، در واقع عراق براي آمريکا هميشه ‌يکي از کشورهاي هدف براي تحقق اهداف خود در خاورميانه بوده است. همانطور که در جنگ ايران و عراق، آمريکا عملا از عراق عليه ايران استفاده مي‌کرد به نوعي مي‌توان گفت عراق صدام نقش اين روزهاي سعودي‌ها را اجرا مي‌کرد زيرا آن روزها بغداد عهده دار جنگ نيابتي واشنگتن در خاورميانه بود و در اين دهه رياض همان نقش را اما اين‌بار در يمن ايفا مي‌کرد.کمک آمريکا به عراق در آن دوره نه به خاطر روابط حسنه با عراق بلکه به نيت تضعيف ايران بوداما آنچه آمريکا پيش بيني نمي‌کرد اين بود که روزي ايران به بازيگيري فعال در عراق تبديل شود! زيرا در آن زمان تئوريسين‌هاي ايالت متحده به هيچ عنوان نمي‌توانستند ماهيت جمهوري اسلامي‌ايران را قبول کنند و در خيال خود بدنبال نقشه‌هايي براي سرنگوني نظام نوپاي آن روزهاي ايران بودند اما با گذشت چند سال از آن روزها و تثبيت نظام جمهوري اسلامي‌ايران در داخل مرزهاي ايران و بازيابي قدرت منطقه اي خود واشنگتن مواضع خود را در قبال تهران بر اساس واقعيت‌هاي موجود لازم به تغيير داده است و اين تغييرات از دهه 60شمسي آغاز شده است بطوريکه پس از جنگ ايران، آمريکا بار ديگر منافع خود را به عراق وابسته ديد و به بهانه حفظ صلح اين کشور را مورد حمله نظامي‌قرار داد. اما هدف اصلي آمريکا در اين اشغال نظامي‌کنترل بيشتر خاورميانه بود. بوش در دوران زمامدارى خود سياست «خاورميانه بزرگ» را برگزيد.سياستي که غوغاسالاري رسانه اي آمريکا بصورت سازمان يافته اي بدنبال اجراي ان بود و اسلام هراسي يکي از رئوس اهداف اين سياست بود که هيچ گاه موفق نشد.حال اين سوال را بايد از مدعيان اين سياست پرسيد که چرا اين سياست به بن بست خورد اما سر آنها به سنگ نخورد؟! از آنجا که آمريکايي‌ها هيچ گاه به شرکاي خود وفا نمي‌کنند به صدام نيز که زماني جانشين آنها در خاورميانه بود نيز رحم نکردند،وقتي آخرين ادعاي بيکر را مرور مي‌کنيم به اينجا مي‌رسيم که رييس جمهوري اسبق آمريکا گفته بود ، نيروهاي صدام را از کويت بيرون خواهد راند و آن‌ها را شکست خواهد داد و اين تنها کاري بود که او کرد و حتي وارد بغداد هم نشد زيرا مي‌دانست که اين کار در دراز مدت به نفع آمريکا نخواهد بود. وزير خارجه اسبق آمريکا افزود :در زمان من و قبل از آن که ما وارد جنگ و حمله نظامي‌به عراق بشويم ما با عراق و صدام حسين همکاري نزديکي داشتيم و بتدريج از صدام بعنوان ابزاري براي مقابله با منافع ايران استفاده مي‌کرديم .

جيمز بيکر در نهايت بدون اشاره به تهاجم دوم آمريکا به عراق در زمان جرج بوش پسر، سرنگون کردن صدام را نادرست خواند و اين اقدام آمريکا را سبب قدرت گرفتن ايران در اين کشور دانست و گفت در نتيجه اين اقدام ، حالا ايران به کشوري تبديل شده که مهمترين نقش را در عراق دارد.اين سخنان وزير سابق آمريکا همه نشان از شکست سياست‌هاي آمريکا در خاورميانه دارد که البته غرور بسياري از سياسيون آمريکايي مانع از بيان اين واقعيت‌ها مي‌شود.

ايران، عنصر فعال سوريه

بعد از شکل گيري نظام جمهوري اسلامي‌ايران تمامي‌معادلات خاورميانه دچار دگرديسي‌هاي بزرگي شد و مبحثي تحت عنوان مقاومت در خاورميانه شکل گرفت که ايران طلايه دار آن سياست بود.ايران با توجه به موقعيت ژئو استراتژيک خاص خود توانست ايدئولوژي منحصربفردي را نيز در خاورميانه پيش بگيرد.از اين رو در اين سال‌ها توازن قدرت به نفع ايران تغيير کرد.به نوعي که وزير خارجه دوران جورج بوش پدر رييس جمهوري اسبق آمريکا در جلسه شنود کميته روابط خارجي سناي اين کشور در اعترافي جالب درباره قدرت نفوذ ايران در منطقه افزود: «تصور اين که آمريکا قادر باشد بدون حضور ايران و روسيه بحران 5 ساله سوريه را حل کند تصوري غير منطقي است و اين دو کشور بايد در حل اين بحران نقش داشته باشند. وي با ذکر اين که همه سياستمداران آمريکايي در اين مورد اتفاق نظر دارند، گفت که تلاش‌هاي فعلي جان کري وزير خارجه آمريکا نيز در همين راستا است».

جيمز بيکر ايران را يکي از مهم‌ترين قدرت‌هاي خاورميانه مي‌داند و تصور حل مشکلات منطقه بدون در نظر گرفتن ايران را تصوري غير‌منطقي و به دور از واقعيت مي‌داند. کسي که زماني تلاش دستگاه ديپلماسي خود براي تضعيف ايران به کار گرفته بود، حالا صراحتا از توان بالاي ايران در منطقه سخن مي‌گويد. اين امر به اين معنا است که ايران تابه اينجا سياست درستي را در منطقه اتخاذ کرد. هنگامي‌که حتي مقامات آمريکايي هم بر نقش موثر ايران در تحولات منطقه تاکيد دارند، يعني توازن قدرت در منطقه به سمت ايران است و آينده خاور ميانْه تا حدود زيادي به ايران بستگي دارد.

دخالت نظامي ‌هنوز مطرح است

بيکر همچنين به حمله نظامي ‌در صورت لزوم هم اشاره کرد و گفت: آمريکا بايد در هر قدمي‌که بر مي‌دارد اين دور انديشي داشته باشد مبني بر اين که اقداماتش در نهايت به چه سر انجامي‌منتهي خواهد شد. بيکر در صورت تهديد‌هاي حياتي و جدي عليه منافع کشورش، مداخله نظامي‌آمريکا در کشور‌هاي ديگر را دور از تصور ندانست اما تاکيد کرد که قبل از چنين اقدامي ‌اين کشور ابزار‌هاي ديگري از جمله سياسي‌، اقتصادي و ديپلماتيک را در دسترس دارد که بايد بکوشد ابتدا از آن‌ها کمک بگيرد.

وي رويکرد جرج بوش پدر رييس‌جمهوري اسبق آمريکا در مورد عراق را رويکردي موثر تر و بي خطر تر توصيف کرد و گفت که بوش در حالي که اکثريت هر دو بخش کنگره آمريکا را دموکرات‌ها در اختيار داشتند موضوع حمله به عراق را ابتدا به شوراي امنيت سازمان ملل برد و بعد از گرفتن مجوز اين شورا مداخله نظامي ‌در اين کشور را در کنگره کشورش مطرح کرد.
گزارش : علامه عزیزی

کد مطلب: 55781
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *