۱
يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۰۲
در نشست تخصصی "دانش بومی و چالش های آب در ایران" مطرح شد:

راهکارهای چهارگانه برای خروج از بحران آب

هشتمین نشست از سلسله نشست های توسعه محلی در ایران با عنوان نشست دانش بومی و چالش های آب در ایران در سالن خواجه نصیرالدین طوسی دانشگاه شریف توسط پژوهشکده سیاستگذاری این دانشگاه با شرکت و سخنرانی پژوهشگران و مسئولین برگزار شد.
راهکارهای چهارگانه برای خروج از بحران آب
هشتمین نشست از سلسله نشست های توسعه محلی در ایران با عنوان نشست دانش بومی و چالش های آب در ایران در سالن خواجه نصیرالدین طوسی دانشگاه شریف توسط پژوهشکده سیاستگذاری این دانشگاه با شرکت و سخنرانی پژوهشگران و مسئولین برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، نشست دانش بومی آب، ‌با هدف بررسی راه حل های خروج از بحرانِ آب در ایران بوسیله ی احیای فرهنگ بومی با همکاری دانشگاهیان در روز 25 بهمن ساعت 15 با حضور دانشجویان و اساتید آغاز شد.
از دانش و تجربه نیاکان خود استفاده کنیم
در ابتدای این همایش دکتر خدیجه رضوی مدیرعامل ‌موسسه توسعه پایدار سنستا در ‌ خصوص مورد کاوی سنت های بومی ایران در استفاده بهینه آب و آبخیزداری گفت:دانش بومی به معنای دانش و فناوریِ چندین هزار ساله کشور کهنسال ما در ارتباط با نظام های مدیریت یک قطره آب چگونه بوده است؟ سوال اینجاست که اگر این دانش مفید و خوبی بود چرا از بین رفته است؟ در گذشته نه چندان دور به دلیل اصلاحات ارضی، نظام های مدیریت منابع طبیعی کاملا تغییر کرد . وی با بیان اینکه دانش بومی ژرف ایران در ارتباط با نظام مدیریت آب در زمان قدیم دو رویکرد داشته گفت: اولی نظام مدیریت آب که با اصلاحات ارضی به فراموشی سپرده شد و دیگری دانش علم و فناوری چندین هزار ساله کشورِ کهنسال ما در ارتباط با نظام های مدیریت یک قطره آب؛ ‌باید در مورد اینکه چه چیزهایی را در مورد اول از دست داده ایم فکر کنیم .
وی با بیان این سوال که چرا امروز به این بحران شدید آب رسیدیم گفت:نادیده گرفتن اثرات نامطلوب نظام های مدیریتی وارداتی و استفاده کردن از آنها بدون ارزیابی های ژرف زیست محیطیِ مشارکتی یکی از دلایل آن است. در زمان ایران قدیم ٰ، مثلا دوهزار سال پیش در شوشتر و سیراف که هنوز کشورهای غربی وجود نداشتند که ما برای بهره برداری آب از آنها الگوبرداری کنیم ؛‌ چطور این شهرها با مهندسی و تکنولوژی خودشان آب را مدیریت می¬کردند؟ این شهرها مانند شوشتر دارای سازه های آبی و مجموعه ای به هم پیوسته بوده که شامل پل،‌ بند، ‌آسیاب، ‌آبشار، ‌کانال ها و تونل های عظیم هدایت بوده است. این همه سازه با تفکر و علم ساخته شده است.دوم نادیده گرفتن گذشته تکنولوژیک و تاریخی کشورمان، ‌ما را به این سرآسیمگی رسانده است،‌ که متاسفانه نه تنها حلش نمی¬کنیم که بیشتر در بحران فرو می¬رویم.
وی افزود : در بندرعباس ماهها آب نبود تا همین اواخر که سیل بزرگی در آنجا جاری شد و تمام بذرها و نخل ها را برد؛ در قدیم راه حل گرفتن سیلاب ها وجود داشته است مثلا در بندر سیراف (‌مهمترین بندر جنوب ایران در قدیم ) سازه های سنگی وجود داشت که با درایت همه سیلابی که در این منطقه جاری می¬شد را در خود نگه می¬داشت تا به مرور به مصرف برسد همچنین چاههایی که زیر این سازه ها ساخته شده بوده جلوی تبخیر آب در گرمای این منطقه را می¬گرفته است.
او با تاکید بر اینکه آب انبار ها نقش مهمی در این خصوص داشته اند گفت : مردم در منطقه لار فارس دارند دوباره به همان روش سنتی آب انبارها برمی¬گردند چون به این نتیجه رسیده اند که دانش بومی کاملا منطبق بر محیط زیست منطقه اشان است همچنین در بحث بهداشت آب انبارها به دلیل عمق و تاریک محضی که وجود داشته، میکروب های هوازی که برای رشد و نمو نیاز به نور دارند در این مکان از بین می¬رفتند. املاح و ذرات آب به واسطه ی جاذبه ته نشین می¬شد و روی آب هم نمک و آهک می¬ریختند تا مانند کلر امروز باکتری ها را در آب از بین ببرد و بنابراین تصفیه آب هم از طریق فیزیکی و هم شیمیایی صورت می-گرفت. این نوع از ابنیه سنتی و تاریخی،‌ از شاهکارهای فن معماری آبی جهان به شمار می-رود و ابتکارهایی است که پاسخ به طبیعت سخت و بهره جستن هرچه بیشتر از منابع طبیعی آب و تلاش در هدر ندادن آب ابداع شده است. پس نمی¬توانیم دانش بومی را نادیده بگیریم چون با نادیده گرفتن این دانش و عمل کردن به مدرنیته نه دیگر دریاچه ای و نه رودخانه و نه تالابی باقی می ماند. آب مایه حرمت ایرانیان قدیم بوده است و امروز می¬بینیم که در کلانشهر وحشتناکی که برای خودمان ساخته ایم هیچ کس اهمیت چندانی برای آب قایل نیست و با اینکه کشوری مانند ژاپن آب دارد 25 بار آب را بازیافت می کنند ما آب را بدون تفکر هدر می دهیم زیرا حرمت آب در ایران از بین رفته است بعد می¬بینیم که چهار رودخانه بزرگ و اصلی که دهها روستا را تغذیه می کرد حالا آپارتمانهای ما را باید سیراب کند.
وی با تاکید بر اینکه هر روش مدیریت آب منطبق با ایران نیست تاکید کرد: تجربه و مقایسه توسعه پایدار طبیعت و محیط زیست کشور ما در مقوله ی آب ، نشانگر راه غلط غربزدگی است. هر علم تکنیکی الزاما مناسب ما نیست. پشت سرمان هزاران سال تجربه مدیریت آب را داشتیم ولی جلوی ضرر را از هر جا بگیریم منفعت است. مادامی که توسعه ی پایدار خود را براساس هویت خودمان پایه گذاری نکنیم سراسیمه خواهیم بود. ما با الگوهای نامناسبِ سرزمینمان، کارون و زاینده رود را نابود کردیم. تبخیر، ‌تسریع در روند بیابان زایی، ‌خشکی رودها، و خشکی تالاب ها ماحصل این نوع مدیریت است.
دکتر خدیجه رضوی در نهایت پیشنهادهایی را در خصوص حل مشکلات بحران آب مطرح کرد: پیشنهادهای من در این خصوص این است که با احیا و به روز کردن دانش بومی،‌ مدیریت سامانه های آب، ‌مدیریت آب ؛ براساس هویت خودمان از آب برداشت کنیم و با ارزیابی درست تکنولوژی را وارد کنیم ، دروس دانش بومی نیاکان برای برنامه ریزی درست برای آینده در دروس گنجانده شود و مدیریت نظام حقابه دوباره باید احیا شود.
واقعیت ها به خاطر مصلحت های بخشی،‌ را ذبح کردیم
در ادامه ی همایش؛ محمد درویش ‌مدیر کل مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست در خصوص مشارکتهای مدنی حوزه آب در فرهنگ بومی گفت:خوشحالم که در یکی از معتبرترین دانشگاههای کشور هستم. دانشگاهی که اغلب فن سالاران صنعت آب فارغ التحصیل این دانشگاه هستند. امروز شاهد این هستیم که چهره طبیعت ایران دچار آلام فراوانی شده است که اگر خیلی زودتر دانشگاهیان وارد اصلاح این حوزه می شدند شاهد این اتفاقات نبودیم.
وی با انتقاد از سد سازی های غلط اضافه کرد : سیل ها در طی میلیونها سال دشت های مسطح ایران را تغذیه و زمینه را برای توسعه پایدار کشاورزی فراهم می کرد اما مسئولین معتقدند که تعداد سد ها برای مهار این سیل ها کم است و اگر بیشتر می¬بود حجم زیادی از آب را از دست نمی¬دادیم که این صحبت بسیار جای تعجب دارد.
وی در خصوص تکنولوژی منحصر بفردی که در کشاورزی بومی و قدیمی در مناطقی مانند شرق کشور استفاده می شد گفت : در این مناطق از کشت های بسیار جالبی مانند "گیر ماسه" استفاده می¬کردند که کاملا منطبق با توان آب منطقه بود. در بالادست آب را گل آلود می¬کردند تا هم کمتر تبخیر شود و هم مواد غذایی وارد کشتزارهایشان شود که موجب می¬شد تا نیاز به کود کمتر شود و محصول هم با کیفیت تر باشد. حالا ما حدود 1000 سد ساخته ایم و ده ها طرح انتقال آب انجام داده ایم تا همان کارها را انجام دهیم؟ و بخواهیم کشاورزی را تقویت کنیم؟ آمارها نشاندهنده افت حاصلخیزی خاک است. ‌یک مشکل دیگر زلال شدن آب هاست که نیاز به کود دهی و تقویت خاک را بالا می برد .
وی افزود : به فعالان محیط زیست انتقاد می¬شود که شما مانع کشاورزی هستید! در حالیکه ما مخالفتی با کشاورزی نداریم اتفاقا کشاورزی که پدران ما انجام می¬دادند سند گویای کشاورزی هوشمندشان بوده است. ایران یکی از کهن ترین جوامعی است که توانسته تمدن را با افتخار به ثبت برساند. ما می¬توانیم با استفاده از واقعیت های اکولوژیک ایران کشاورزی پایدار را همچنان ادامه دهیم. ما در شوشتر و چغازنبیل سازه های آبی غرور آفرینی را داریم. اما اصول توپوگرافی را به رسمیت نشناختیم. ما به توان مهندسی امان غره شدیم؛ ‌در حریم رودخانه ساخت و ساز کردیم و برای حفاظت از این ساخت و سازها سد زدیم. جلگه ی خوزستان را از سیلاب محروم کردیم در حالیکه یک میلیون نفر از نخلستان های منطقه ی بهمنشیر و اروندکنار نابود شدند. دبی رودخانه ی کارون 60000 متر مکعب بر ثانیه بوده است که درحال حاضر به 170 متر مکعب بر ثانیه رسیده است و به همین دلیل آب خلیج فارس در هنگام مد به داخل نخلستانها راه پیدا می¬کند و نخل ها را از بین می¬برد .
وی در ادامه گفت : ما به خاطر مصلحت های بخشی،‌ واقعیت ها را ذبح کردیم . اگر به سراغ مزیت های اصلی سرزمین مان برویم کشورمان فقیر نمی¬شود و برخی از شغل هایی که به صورت قارچی رشد کرده اند از بین می¬روند. ما می¬توانیم با نگاه کردن به پشتوانه غرور آفرین سرزمین و همچنین نگاه به محصولاتی که متوازن با توان اکولوژیک سرزمین است و مهمتر از همه جهت گیری آن به سمت کاهش وابستگی معیشتی به آب و خاک،‌ معرفی کسب و کارهای سبز یک کشور قدرتمند در منطقه باشد . ما باید این جامعه را جراحی کنیم. ممکن است در این جراحی خونی ریخته شود اما در نهایت منجر به زنده ماندن آن بیمار خواهد شد. جراح باید حاذق و شجاع باشد و مهمتر از همه آن بیمار باید به جراح اعتماد داشته باشد.
در استان فارس همه تالابهای ما خشک شده است،‌ پریشان، ‌مهارلو، ‌ارژن و ‌بختگان از بین رفته اند و از آنها فقط "کمجان" باقیمانده است که بخاطر حضور جامعه ی محلی هنوز آب دارد. همینطور موارد دیگری در سراسر ایران کسانی هستند که با اتکا به عشق به سرزمین و تجربیات گذشته اشان چند نوع از گونه های گیاهی و جانوری را احیا کرده اند مردم در مناطق مختلف کشور برای حفظ تالاب و گیاهان بومی سرمایه گذاری می¬کنند تا قرقبان داشته باشند و کسی به منابع طبیعی اشان دست درازی نکند .
مهندس درویش از مردم ایران برای حمایت از گنجه پشتیبان زیستبوم تشکر کرد و گفت : باید به جامعه محلی احترام بگذاریم و از شعار فاصله بگیریم و خودمان الگوی خوبی برای مردم باشیم.
تالابها را با سدسازی بی رویه به مخاطره انداخته ایم
در ادامه فاطمه ظفر نژاد ‌پژوهشگر آب و توسعه پایدار در خصوص حکمرانی آب گفت : باید با ریشه یابی و آسیب شناسی به جراحی بزرگی که آقای درویشی گفتند برسیم. وضعیت کنونی جهان به سمت مصرف گرایی و رونق اقتصادی است. وضعیت اقتصاد و کار، جهان را سمت نابودی آبهای جهان، ‌بالا آمدن آب دریاها، ‌پیدایش قاره هفتم (‌متشکل از زباله ها در اقیانوس )‌ شده است که اگر به همین ترتیب به پیش برود،‌ ششمین انقراض گسترده نسل روی کره زمین اتفاق می افتد. کلانشهرها الگوی مصرف غربزده ای دارند که همین شیوه زندگی باعث مشکلات بسیاری شده است .
وی در ادامه گفت : تمدن مجموعه ای به هم پیچیده از رابطه حکمرانی، ‌باورها،‌ ارزش ها و دانش ها و سامانه های تولید و هنرها و اخلاقیات و آداب و رسوم است که در هماهنگی با ویژگی های بوم شناختی و اکولوژی در یک سرزمین زندگی می¬کنند. اما در دنیای مدرن گفته شد که باور به ارزش ها خرافات است و سازگاری با ویژگی های بوم شناختی لازم نیست. آنها عقیده داشتند که باید به طبیعت چیره شد. این ها اشکالات عصر مدرن است در حالیکه تمدن های جهان بر اساس بوم خودشان شکل گرفته اند و برای همین هزاران هزار سال پایدار مانده اند. دانشگاههای ایران در همان اوایل تاسیس فرهنگ بومی را بطور کل کنار گذاشتند و تبدیل به دارالترجمه منابع علمی سایر کشورها بدون توجه به دانش بومی شدند .
ظفرنژاد، ‌پژوهشگر آب در توضیح عملکردهایی که باعث تهدید امنیت آبی ایران شده است گفت : ما در کشور6 حوضه ی آبخیز اصلی و حدود 36 حوضه ی آبریز کوچکتر و فرعی داریم که با وجود سد سازی های بی رویه آنها را به مخاطره انداخته ایم و تالاب ها و دریاچه ها و رودخانه ها را به خشکی کشانده ایم. در حالی که در تمدن قدیم ایران مدیریتی درخشان و هوشمندانه داشته ایم. سیستم های برداشت آب در دو سوی رشته کوههای البرز و زاگرس، ‌قنات ها درحاشیه کویر، ‌آب بندان در شمال کشور،‌ گردآوری سیلاب ها در حاشیه خلیج فارس و با همین سیستم های برداشت آب که کاملا سازگار با مدیریت بومی بود کشاورزی پایداری هم داشتیم. وی با انتقاد از نحوه عملکرد وزارت نیرو برای احداث سدها گفت : به طور مثال تهران قدیم با وجود پانصد قنات به خوبی جوابگوی نیازهای شهر بوده است که ما بر روی چند رودخانه اطراف تهران سد زدیم و با انتقال آب برای آپارتمانها ،‌استخرها و... باعث خشکی رودخانه ها و دریاچه نمک شدیم که حاصل آن و خیلی اشتباهات دیگر افزایش دمای 5 درجه ای شهر تهران است .
ظفرنژاد در آخر برای خروج از بحران آب راهکارهای چهارگانه ای را ارائه داد از جمله : 1-بازبینی آموزشهای منابع طبیعی در دانشگاهها با برگشتن به آنچه که خود بودیم (‌فرهنگ بومی ) ،‌2 - کوچک سازی دولت و حذف برخی دستگاهای اجرایی (‌تغییر نقش دولت از مجری به پایش گری، ‌تقویت جوامع بومی ،‌تقویت خبرگان جامعه روستایی و تشکیل خبرگان محلی برای حوضه های آبریز)،3- ‌بازبینی قوه ی مقننه (بسیاری از سدها با فشار نمایندگان ساخته شده اند)‌‌ و ورود خبرگان محلی به مجلس ،‌4- بازبینی نظام شهری از لحاظ الگوی مصرف و مصرف زدگی .
در پایان این نشست نیز پرسش و پاسخی نیز بین سخنرانها و حاضرین صورت گرفت.
گزارش : ساغر شمسی
کد مطلب: 66948
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *