۱
پنجشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۲۳
نگاهی به نمایشگاه آثار نقاشی طوبی کهندانی در گالری موسسه هوم

دعوت به نگاهی زنانه تر از روایت غالب

نمایشگاهی از تابلوهای نقاشی طوبی کهندانی با عنوان «کورا، بدن تو صحنه نبرد است» از 26 مرداد تا یازدهم شهریور ماه در گالری موسسه هوم واقع در خیابان چهارم قائم مقام فراهانی در حال برگزاری است. نقاشی های این مجموعه عمدتا متمرکز بر "مفهوم مادری و بارداری مادر" گردآوری شده اند و البته نگاهی زنانه تر از روایت غالب را دنبال می کنند.
دعوت به نگاهی زنانه تر از روایت غالب
نمایشگاهی از تابلوهای نقاشی طوبی کهندانی با عنوان «کورا، بدن تو صحنه نبرد است» از 26 مرداد تا یازدهم شهریور ماه در گالری موسسه هوم واقع در خیابان چهارم قائم مقام فراهانی در حال برگزاری است. نقاشی های این مجموعه عمدتا متمرکز بر "مفهوم مادری و بارداری مادر" گردآوری شده اند و البته نگاهی زنانه تر از روایت غالب را دنبال می کنند.
 
تردیدی نیست که صورت بندی کلیشه های جنسیتی از مفهوم «مادری» همواره متاثر و متعین از اراده مذکر هستند و مواجهه هنرمندانی که فراتر رفتن از کلیشه ها و فرهنگ غالب به سمت "برداشتی انسانی تر" را پی می گیرند با این صورت بندی یک چالش ذهنی عمیق را می سازد. طرح بندی این چالش در هنرهای تجسمی و بخصوص نقاشی و عکاسی عموما با گشودن روزنه دید مخاطب و دعوت او به متفاوت نگاه کردن آغاز می شود، چنان که برای مثال رویکرد باربارا کروگر طی نیمه دوم قرن بیستم در به تصویر کشیدن زنان متمرکز بر همین "دعوت به متفاوت نگاه کردن" شکل گرفت. افزون بر این، در نقاشی و طراحی نیز با جا به جایی آرام و معنادار طیف رنگ ها و «طرح مساله به مدد کنتراست» تجربه های بسیار نابی را پیش روی نقاشان آوانگارد اروپایی قرار داده است. استفاده از این تکنیک در بستر نقاشی که هم اسلوب کلاسیک و هم فتورئالیسم را مدنظر قرار بدهد می تواند تجربه متاسب و بدیعی در فضای فکری و هنری امروز جامعه ایران باشد، بخصوص اگر نقاش از هنرمندان متولد دهه 70 باشد که بستر مهیاتری نسبت به نسل های قبل از خود برای سخن گفتن و اندیشه ورزی دارند.
در نخستین معرفی نمایشگاه و استیتمنت آن اشاره ای به عنوان و مفهوم «کورا» در فرهنگ یونانی قرار گرفته که می تواند مدخل و کلید مناسبی برای ادراک جهت گیری کلی آثار طوبی کهندانی باشد: «کلمه کورا از رساله " تیمائوس افلاطون" و توسط کریستوا نشانه شناس فرانسوی  اخذ شده است  که منظور آن ظرف یا آوندی است که تن مادر تجسم آن میشود. این آوند یا کورا  نام ناپذیر و مقدم بر یک و پیش از پدر است.  کریستوا آن را مقدم بر زبان منطق و تثبیت هویت و وضعیت سوژه میداند .رابطه عمیق مادرو فرزند ذاتی ترین  رابطه بشر است. که نظم و قانون اجتماعی حاکم بر آن است . اما در جهان معاصر مادر میتواند جایگاه خود را انتخاب یا انکار کند ...».
نقاش اما در ترسیم وضعیت سوژه متعین شده، کنتراست و تداعی مساله را بسیار ظریف شروع کرده و چهره و هم بدن را در روایتی شهودی برابر دیده مخاطب قرار می دهد. گزینش رنگ ها عمدتا با نشانگان دو رنگ سرخ و همین قهوه ای در آثار این نمایشگاه قابل توجه است؛ دو رنگی که در ارجاعات فرهنگ غالب می توانند یادآور نوعی صورت بندی و جهت دهی غالب به مغلوب باشند، اما در عین حال فهم متفاوت و ارجاعات برون متنی نیمه دیگر جامعه از زیست انسانی نیز در طیف ملایم تر همین دو رنگ معنا پیدا می کند.
ترجیح قوس و کمان به زاویه و همین طور استفاده از خطوط غیر شکسته برای ترسیم پیکره و تداعی آناتومی در سه تابلو از آثار طوبی کهندانی در این مجموعه نیز، به بیانی دیگر تعدیل و تلطیف اراده مسلط نسبت به زن و امکان مادر شدن و مادر بودن را یادآوری می کنند.
طوبی کهندانی برای نیل به هدف و بستر مطلوب در پیام خود در بیشتر تابلوهای این نمایشگاه کنتراست و تضاد مفهومی میان رنگ ها را برجسته ساخته و البته نوع مواجهه او با ترسیم چهره و بدن زن در روایت ها نوعی تکثر روایت را با خود دارد؛ تکثری که امکان حصول به «مفهوم مادری» و حیات را فراهم بیاورد.
شایان ذکر است که اگرچه نقاش از تقابل مستقیم با ایستارهای ارزشی و ایستارهای حسی-روانی مورد تایید و ترویج کلانروایت غالب پرهیز کرده و «تمهید ادراک بصری و ذهنی مساله» را دست کم در تابلوهای مجموعه «کورا ...» بیشتر مدنظر قرار داده اما رویکرد فتورئالیسم او مختصات طراحی و رنگ را نمی تواند به طور کامل از دست اندازی قلم و ذهن مذکر رها کند که در نتیجه، گزاره انتقادی فدریکو فلینی به هنرمندان و فعالین فمینیست موج اول و دوم درباره واکنشی و رفلکسیو شدن نسبت به گزاره های فرهنگ مذکر که آنها را از بیان موضع ایجابی برای تحقق خواست خود دور می کرد، تا حدودی درباره تابلوهای کهندانی نیز می تواند مصداق پیدا کند.  بنابراین اگر مخاطب انتظار ادراک انسان به ما هوانسان و به مثابه داشتن ابعادی از حیات ذهنی و به تبع آن کنش و انتخاب گری مستقل از برساخت اجتماعی و کلیشه های جنسیتی را داشته باشد، در دلالت شناسی رنگ و فرم می تواند میانگین این فهم مستقل را پیدا کند.
به یک اعتبار، می توان در پس زمینه تابلوها و خطوطی که چهره و آناتومی را در این مجموعه ترسیم کرده کرده اند دریافت که اهمیت دادن «ادراک Comperhension» او را ناگزیر از تنفس در اتمسفر مفهومی مسلط ساخته است. تنفس در اتمسفر مذکر و مجموعه برداشت ها و برساخت های مذکر از « تصویر زن و مادر » در ترسیم و رنگ بندی آثاری به هر روی، نخستین نمایشگاه طوبی کهندانی را از تحقق ایده آل دور می کند، اما به مثابه نخستین تجربه و حضور او می تواند نویدبخش طیفی از احتمالات در باب آثار آتی او نیز باشد.
احمد عسگری
 
کد مطلب: 92983
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *