۰
جمعه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۹
در گفتگو با ‌هانس‌یورگ دیلگر، انسان‌شناس فرهنگی و اجتماعی مطرح شد:

همه‌گیری کرونا، آیینه‌ای از نابرابری‌های ناشی از جهانی‌شدن

آلمان می‌تواند برای غلبه بر بیماری‌های همه‌گیر از مدل کشورهای درحال توسعه هم استفاده کند
همه‌گیری ویروس کرونا چه تغییراتی را با خود به همراه آورده است؟ چگونه زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است؟ چه تأثیراتی بر روی سیاست، جامعه، اقتصاد، تحقیقات و فرهنگ  داشته است؟
هانس‌یورگ دیلگر، استاد انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی دانشگاه فری برلین
هانس‌یورگ دیلگر، استاد انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی دانشگاه فری برلین
همه‌گیری ویروس کرونا چه تغییراتی را با خود به همراه آورده است؟ چگونه زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است؟ چه تأثیراتی بر روی سیاست، جامعه، اقتصاد، تحقیقات و فرهنگ  داشته است؟ در مصاحبه با ‌هانس‌یورگ دیلگر استاد انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی دانشگاه فری برلین، این موضوع بررسی شده که جهان شمال از اختلاف‌هایی که در زمینه آمادگی برای مقابله با بیماری‌های همه‌گیر با جهان جنوب دارد، چه چیزهایی می‌تواند بیاموزد؟ از نظر او جامعه جهانی در آینده در سطح فردی و جهانی از نظر نحوه برخورد با اصول اخلاقی و بشردوستانه در دوران بحران سنجیده خواهد شد. این گفتگو را بخوانید:
 
پروفسور دیلگر! آلمان چقدر برای مواجهه با بحران‌هایی مانند ویروس كرونا آماده است؟ یا به‌عبارت‌دیگر؛ چگونه جامعه‌ای مانند جامعه ما که تجربه کمی‌ در زمینه فاجعه‌های طبیعی دارد و چیزهایی مانند آزادی، رفاه و سایر دستاوردهای فرهنگی برای آن دارای اهمیت است، به وضعیت کنونی پاسخ می‌دهد؟
وضعیتی که اکنون در آلمان وجود دارد تا چند هفته قبل به‌سختی قابل‌تصور بود. متخصصان چندین بار درباره یک همه‌گیری جهانی به مردم هشدار دادند. اما در نظر مردم آلمان؛ بیماری‌هایی مانند سارس، ابولا، آنفولانزای مرغی، آنفولانزای خوکی و دیگر بیماری‌های همه‌گیر، بیماری‌هایی مختص جهان سوم و جهان جنوب است. ویروس کرونا به ما نشان داد که کشورهای توسعه‌یافته و به عبارتی جهان شمال برای مقابله با چنین شرایطی آماده نشده‌اند. جامعه ما در مقابل میزان گستردگی و سرعت شیوع این بیماری بسیار آسیب‌پذیر است.
 
چه عواملی تعیین‌کننده نحوه برخورد و واکنش یک جامعه با بحران‌هاست؟
این موضوع به تجربه‌هایی که کشورها و جوامع در رابطه با بحران‌های همه‌گیر مشابه، در گذشته داشته‌اند، نوع حکومت آن‌ها و نیز منابعی که برای مقابله با بحران‌ها در اختیار دارند؛ بستگی دارد. در سال‌های 2002 و 2003، بیماری سارس که آن نیز از چین شروع شده بود؛ در آسیا شیوع پیدا کرد و، از طریق استفاده از ابزارهای اقتدارگرایانه تا حدودی کنترل و به آن رسیدگی شد. مردم نگران تأثیرات اجتماعی و جهانی این بیماری بودند که در درازمدت خود را نمایان سازد. در این راستا کشورهای منطقه به مردم این آگاهی را دادند که ممکن است در آینده بیماری‌های همه‌گیر دیگری نیز به وجود بیاید. همه‌گیری و شیوع فعلی در اروپا بسیار سریع بود و تعداد موارد ابتلای حاد به‌خصوص در ایتالیا و اسپانیا به‌شدت رشد بالایی داشته است. همچنین سیاست‌های ریاضت اقتصادی در اروپا که در پی بحران اقتصادی سال‌های 2008 و 2009 اجرا شد، منجر به کاهش تخصیص اعتبار به سیستم مراقبت‌های بهداشتی شد و این مسئله بار زیادی را به شهروندان تحمیل کرد. کشورهای اروپایی در ابتدا در استفاده از اقدامات سخت‌گیرانه تردید داشتند، اما پس از چندی به این نتیجه رسیدند که برای کنترل این بیماری به اعمال جدی مانند کنترل پلیس یا نظارت پهپادی مانند آنچه در اسپانیا اجرا شد، نیاز است. در مقایسه با دیگر کشورهای اروپا، گرچه آلمان در سال‌های اخیر به خصوصی‌سازی بیشتر پرداخته و سهم خود را در بخش‌های پرستاری و مراقبت‌های بهداشتی کاهش داده است، باز هم از آمادگی بهتری برخوردار بوده است.
 
نظر شما راجع به گفتمان سیاسی و اجتماعی که اکنون در پی این بیماری در آلمان وجود دارد، چیست؟
نکته جالب در مورد مباحث فعلی این است که وقتی‌که درباره بهداشت و سلامت عمومی‌ از منظر انتقاد اجتماعی سؤال و بحث می‌شود، دیگر مباحث اجتماعی فروکش می‌کنند. این امر را می‌توان از طریق محدودیت‌هایی که برای آزادی‌های ابتدایی اعمال می‌شود و شرایطی که برای گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه پیش می‌‌‎آید، اثبات کرد. ما باید درباره همبستگی بین‌المللی و جهانی و حفظ اصول بشردوستانه بیشتر صحبت کنیم. انسجام داخلی اروپا، همبستگی در بین کشورهای اروپایی به‌عنوان‌مثال در برخورد با قضیه پناه‌جویان در مرزهای اروپا یا سطح بالای میزان آسیب‌پذیری گروه‌های اجتماعی آسیب‌پذیر در کشورهای آفریقایی از همه‌گیری ویروس کرونا که تا حدی ناشی از نظم اقتصادی جهانی است؛ همه نیازمند توجه بیشتر به این مباحث است. این واقعیت که حفظ حیات و زندگی نسبت به دغدغه‌های اقتصادی، لااقل تاکنون؛ در اولویت بوده است، کاملاً صحیح است. درعین‌حال اولویت‌های اقتصادی چیزهایی هستند که گروه‌های ضعیف اجتماعی را آسیب‌پذیر می‌سازند و آن‌ها را در معرض ضرر قرار می‌دهند. این شرایط، یکی از مباحث مهم گفتمان انتقادی درباره پیامدهای سرمایه‌داری دیرهنگام در بستر جهانی‌شدن است، به‌عبارت‌دیگر جهانی‌شدن موجب عقب‌افتادگی اقتصادی بعضی از کشورها شده است.
 
آیا جامعه آلمان می‌تواند از کشورهایی که مجبور هستند به‌طور منظم با فجایع طبیعی یا بیماری‌های همه‌گیر مقابله کنند، چیزی بیاموزد؟ معمولاً این آلمان است كه به كشورهاي تازه صنعتي كمك مي‌كند؛ آيا نقش‌ها در اين مورد قابل‌جابه‌جایی است؟
بر اساس تحقیقاتم در شرق آفریقا، می‌دانم که جوامع در آنجا در مواجهه با بحران‌ها انعطاف‌پذیرتر هستند. از طریق اصلاحات ساختاری نئولیبرال، مردم به این واقعیت عادت کرده‌اند که دولت قادر به حل کامل بحران برای آن‌ها نخواهد بود و نیز می‌دانند که اقدامات اقتدارگرایانه به گروه‌های آسیب‌پذیر بسیار ضربه می‌زند. به‌عنوان‌مثال درباره ایدز و ویروس اچ‌آی‌وی در ساختارهای خانوادگی و اجتماعی شکاف رخ داد و بسیاری از مبتلایان یا طرد شدند یا در تنهایی جان باختند. البته در همین زمان، مردم در مقیاس‌های کوچک، طرح‌های حمایتی را در سطح جامعه، از طریق کلیساها یا سازمان‌های مردم‌نهاد اجرا کردند. در مورد شیوع و همه‌گیری ویروس کرونا نیز، مردم برای غلبه بر این بحران باید به همبستگی متقابل بین افراد جامعه اعتماد و اتکا کنند. اقدامات دولت اغلب ناكافی است و به‌ویژه برای گروه‌های آسیب‌پذیر اجتماعی عواقب ناگوار دارد و آن‌ها را تحت‌فشار قرار می‌دهد. نشان دادن همبستگی در زندگی روزمره امری است که آلمان می‌تواند از این کشورها بیاموزد. ما در حال حاضر شاهد شکل‌گیری پروژه‌های حمایتی متعددی در سطح فردی و اجتماعی هستیم. من شک ندارم که جهان شمالی و توسعه‌یافته در حوزه غلبه بر بیماری‌های همه‌گیر می‌تواند از مدل‌ها و تجربیات جهان جنوبی استفاده کند و یاد بگیرد. انسان شناسان به این موضوع توجه دارند که آینده جهانی‌شدن، ازجمله طرف تاریك و پیامدهای منفی آن، به کشورهای جهان جنوب (توسعه‌یافته یا درحال‌توسعه) بستگی خواهد داشت و آن‌ها نیز در این فرایند سهیم هستند. بحرانی مانند آنچه اکنون رخ داده است، می‌تواند فرصت‌هایی را فراهم کند. فرصت فراهم شده، امکان همکاری و مشارکت در حوزه بهداشت جهانی است، مانند سایر مشارکت‌های سیاسی به‌طورکلی؛ البته این مشارکت می‌تواند فراتر از مدل‌های همکاری باشد که تا به امروز در قالب سلسله‌مراتب پسا استعماری اجرا می‌شده است که در چهارچوب آن کمک در قبال وابستگی و از دست دادن استقلال کشورهای دریافت‌کننده کمک، ارائه می‌شده است. بااین‌حال، اجازه دهید که من در اینجا کاملاً شفاف باشم و بگویم که این بدان معنا نیست که هر کاری که کشورهای دارای تجربه بیشتر انجام داده‌اند می‌تواند یا باید مستقیماً در آلمان اعمال شود.
 
بر اساس تحقیقات و مطالعاتی که تاکنون داشته‌اید، آیا می‌توانید توصیه‌ها و راهکارهایی را برای شرایط کنونی ارائه دهید؟
نحوه برخورد و مواجهه با این بحران قرار است نشانه‌ و یادگاری ماندگار در آلمان بگذارد و در کنار پیامدهای شخصی و اقتصادی که داشته است، آگاهی ما در این زمینه را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد که اثرات منفی جهانی‌شدن می‌تواند به‌طور مستقیم و در حدی که تاکنون متوجه آن نبوده‌ایم، بر زندگی ما تأثیر بگذارد. امیدوارم که این آگاهی منجر به تغییر طولانی‌مدت در تفکر درباره نظم اجتماعی و جهانی کنونی شود.
 
نظر شما درباره آینده چیست؟
این بیماری همه‌گیر، نمایانگر و آیینه جهانی‌سازی و نابرابری‌های حاصل از آن است. پیامدهای همه‌گیری ویروس کرونا نمی‌تواند تنها شامل کاهش حقوق و دستمزد برخی از افراد و تعدیل نیروی کار باشد. بیشتر مشاغل انعطاف‌پذیر شده‌اند و کارمندان می‌توانند از راه دور کار کنند و بدین ترتیب نیروی کار ارزان‌تری فراهم شده است. هم‌اکنون زمان آن است که درباره موضوعاتی ازجمله حفاظت از آب‌وهوا و محیط‌زیست، نحوه کنترل فعالیت‌های اقتصادی نئولیبرال یا اصلاحات پایدار در سیستم مراقبت‌های بهداشتی بحث کرد. به‌طورکلی، من همبستگی را یک ارزش اساسی در شرایط فعلی می‌دانم. همه‌گیری‌ها چه در کوتاه‌مدت و چه میان‌مدت، همیشه بر کسانی که از نظر اجتماعی آسیب‌پذیر هستند، تأثیر می‌گذارد. در مورد ویروس کرونا، این بدان معناست که در یک جامعه معین، علاوه بر آن‌هایی که از نظر پزشکی بیشتر در مخاطره هستند؛ بی‌خانمان‌ها، پناهندگان و افرادی که در شرایط نابسامان ساختاری زندگی می‌کنند نیز در معرض خطر و آسیب هستند. در مقیاس بین‌المللی و جهانی، این مسئله بدان معنی است که کشورها و جوامعی که به دلیل تأثیرات منفی جهانی‌شدن اقتصادی، وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند نیز تحت‌فشار مضاعف قرار خواهند گرفت. تأکید بر اصول اخلاقی و بشردوستانه و در واقع زندگی بر اساس آن‌ها در شرایط بحرانی چیزی است که ما را به‌عنوان یک جامعه و نیز یک جامعه جهانی برای سال‌های طولانی تعریف خواهد کرد.
 
ترجمه: سمیه دالوند/مردم‌سالاری آنلاین
منبع: FREIE UNIVERSITÄT BERLIN
 
کد مطلب: 128971
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *