۰
چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۳۰

از عسلویه و آبادان تا تهران

ما پیمانکاری‌ها از یکسری امتیازات رسمی‌ها مثل «نفت کارت»، مزایای موردی و خدمات رفاهی مثل باشگاه‌های مختلف و فضاها محرومیم؛ حتی در سفرها نمی‌توانیم از مهمانسراهای وزارت نفت استفاده کنیم؛ البته حقوق‌مان هم نصف رسمی‌هاست. این تبعیض‌ها بیش از هر چیزِ دیگر ارکان ثالثی‌ها را آزار می‌دهد و آن‌ها را بی‌انگیزه کرده است.
از عسلویه و آبادان تا تهران

هفدهم تیرماه، کارگران ارکان ثالث نفت مقابل دفتر ریاست جمهوری در تهران جمع شدند. آنها که سال‌های متوالی از تبعیض و عدم امنیت شغلی رنج برده‌اند، حالا خواستار تغییر بنیادین شرایط هستند. از یک طرف، پیمانکاران باید حذف شوند و نیروها قرارداد مستقیم شوند که این مطالبه، به تصویب طرح ساماندهی در مجلس بازمی‌گردد و از سوی دیگر، وزارت نفت نظام طبقاتی و تبعیض‌گرای این وزارتخانه را به نفع حدود صد هزار کارگر پیمانکاری و ارکان ثالثِ بدنه‌ی خود اصلاح کند.

روزگاری کار کردن در زیرمجموعه‌ی نفت به معنایِ «نان در روغن افتادن» بود، در دهه‌های خیلی دور اگر فردی می‌توانست در یکی از سایت‌های عظیم نفتی مثلاً در پالایشگاه آبادان استخدام شود، دیگر همه چیز بر وفق مراد بود؛ آن روزها زندگی در «بریم» یا «بوارده» در آبادان برای متخصصان نفتی، رسیدن به تمام آرزوهای شغلی محسوب می‌شد اما امروز هستند مهندسان و متخصصانی که در همان پالایشگاه‌ها کار می‌کنند اما نه تنها از امکانات آن چنانی محرومند، بلکه ارکان ثالث و پیمانکاری هستند و امیدی به فردا ندارند.

زندگی با حقوق حداقلی در گرمای جنوب، از مشکلاتی‌ست که امروز گریبانگیر هزاران کارگر ارکان ثالث نفت است؛ علیرغم گسترش ابعاد صنعت نفت در دهه‌های اخیر، وضعیت شغلی و زیستی نیروی انسانی شاغل در این صنعت، رو به افول رفته است؛ تا جاییکه کارگران ارکان ثالث نفت بعد از دو سال انتظار برای تصویب طرح ساماندهی و حذف پیمانکاران مجبور شدند به تهران بیایند و در خیابان پاستورِ پایتخت تجمع اعتراضی ترتیب دهند.

مهران ربانی (نماینده بخشی از کارگران ارکان ثالث نفت) در ابتدای گفتگو به خواسته‌های اساسی خود و همکارانش اشاره می‌کند: ما زیاده‌خواه نیستیم؛ خواسته‌ی ما تحقق وعده‌های مسئولان است، به آنچه بارها گفته‌اند عمل کنند.

به گفته‌ی ربانی، در روز جهانی کارگر در دو سال متوالی (۱۴۰۱ و ۱۴۰۲) رئیس جمهور وعده داد بساط شرکت‌های پیمانکاری و تامین نیروی انسانی برچیده می‌شود اما در این دو سال هیچ اصلاحاتی صورت نگرفت، پیمانکاران همچنان سرجای خودشان نشسته‌اند هرچند در مجلس نیز طرح ساماندهی استخدام بیش از دو سال است مطرح شده.

این فعال کارگری، با بیان اینکه ما کارگران آنچه می‌شنویم دیگر باور نداریم چون رئیس جمهور وعده می‌دهد ولی وزیر کار و رئیس سازمان امور استخدامی در مسیری متضاد با این وعده‌ها حرکت می‌کنند و توجهی به قول‌های داده شده ندارند؛ اضافه می‌کند: نه تنها وعده‌ی رئیس جمهور محقق نشده بلکه دولتی‌ها با طرح ساماندهی مجلس نیز مخالفت می‌کنند.

او تاکید می‌کند: مهم‌ترین مطالبه‌ی ارکان ثالثی‌های نفت، حذف پیمانکار و عقد قرارداد مستقیم است. این خواسته در سطح کلان مطرح است و دولت و مجلس باید در جهت تحقق این خواسته اقدامات عملی انجام دهند؛ از وعده و ابراز امیدواری خسته شده‌ایم چون از اینها کاری برنمی‌آید!

بخشی دیگر از خواسته‌های ارکان ثالث نفت، درون‌سازمانی‌ست و به وزارتخانه مربوط می‌شود؛ آنجا که امکانات و مزایا از زحمتکشانِ پیمانکاری دریغ می‌شود، پای مناسباتِ درون وزارت نفت در میان است، این مناسبات بدون تردید باید تغییر کند.

ربانی در ارتباط با این بخش از خواسته‌ها می‌گوید: وزارت نفت می‌تواند «عدالت در پرداخت» را با تغییر شرایط و مناسبات در سطح وسیع محقق سازد. مگر رئیس جمهور نگفت نباید در یک اتاق دو نفر نشسته باشند که دو حقوق متفاوت بگیرند؟ در وزارت نفت همین شرایط حاکم است، سال‌هاست که حاکم است و هیچ تغییری نکرده.

او به چند مصداق عینی تبعیض اشاره می‌کند: ما پیمانکاری‌ها از یکسری امتیازات رسمی‌ها مثل «نفت کارت»، مزایای موردی و خدمات رفاهی مثل باشگاه‌های مختلف و فضاها محرومیم؛ حتی در سفرها نمی‌توانیم از مهمانسراهای وزارت نفت استفاده کنیم؛ البته حقوق‌مان هم نصف رسمی‌هاست. این تبعیض‌ها بیش از هر چیزِ دیگر ارکان ثالثی‌ها را آزار می‌دهد و آن‌ها را بی‌انگیزه کرده است.

همین «بی‌انگیزگی» عاملی‌ست برای مهاجرت کارگران فنی و متخصص نفت، اگر یک نیروی متخصص که اینجا پیمانکاری‌ست و ماهی ده یا پانزده میلیون تومان حقوق می‌گیرد بتواند برای کار به یکی از کشورهای عربی منطقه مثل قطر یا کویت مهاجرت کند و روی سکوهای نفتی آنجا‌ها مشغول شود، حقوقی که ماهانه می‌گیرد، از ده برابر حقوقِ او در آبادان و عسلویه و خارک بیشتر است. کارگران متخصص نفتیِ بسیاری این روزها به دنبال فرصت‌های مهاجرت شغلی هستند، در واقع با پدیده‌ای به نامِ «فرار دست‌های ماهر» مواجهیم؛ هرچه مهارت در سکوهای نفتی ایران به دست آمده، نصیب کشورهای منطقه می‌شود!

«در چنین شرایطی ما به تهران آمدیم تا یک بار دیگر صدایمان را به گوش عالی‌ترین مقام اجرایی کشور برسانیم» ربانی معتقد است که اگر شرایط تغییر نکند، انگیزه‌ای برای نیروها باقی نمی‌ماند، نیروهایی که تعدادشان به گفته‌ی او قبل از تبدیل وضعیت ایثارگران ۱۲۰ هزار نفر بوده، ولی بعد از قرارداد مستقیم شدن ۳۰ هزار ایثارگر، امروز حدود ۹۰ هزار نفر هستند.

او می‌گوید: گفتند نامه بنویسید و خواسته‌های خود را مطرح کنید؛ هرچند خواسته‌های ما قبلاً بارها مطرح شده و اظهر من‌الشمس است اما بازهم نوشتیم؛ گفتند بخشی از این خواسته‌ها به رئیس جمهور و سازمان امور استخدامی مربوط است و بخشی دیگر به وزارت نفت برمی‌گردد، گفتند پیگیری می‌کنیم...

«پیگیری می‌کنیم» یک عبارتِ کلیدیِ تکراری‌ست که از بس این سال‌ها تکرار شده، معنای واقعی خود را از دست داده؛ وقتی بیش از ۹۰ هزار کارگر متخصص نفت، اتحادیه‌ی مستقل و قدرتمند ندارند تا بتوانند حقوق خود را مطالبه کنند و وقتی در حمایتِ سنگین از پیمانکاران، دست سودجویان و مافیا در میان است، «پیگیری می‌کنیم» به کجا ختم می‌شود؟ ربانی می‌گوید: «ما بازهم پیگیر می‌شویم تا پیگیری کنند، اما شرایطمان اصلاً خوب نیست....»

کد مطلب: 199036
برچسب ها: عسلویه
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *