۲
۶
شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۵۱

فاتحه احزاب را در کشور بخوانید

جواد قربانی
فاتحه احزاب را در کشور بخوانید
بیش از سه دهه است از انتخاب شیوه حکومت جمهوری اسلامی توسط مردم در ایران می گذرد. شیوه حکومتی که یک رکن آن اسلامیت است، به آن معنا که چارچوب ها در این کشور مبتنی بر شریعت اسلامی می بایست باشد و رکن دیگر آن جمهوریت است به این معنا که در درون این چارچوب، این مردم هستند که تصمیم می گیرند و حرف آخر را می زنند. چنانکه در طی این سال ها مداوما تکرار شده است؛ میزان رای ملت است. حال به شکل این حکومت چه جمهوری اطلاق شود، چه دموکراسی یا هر چیز دیگر، این حکومتی است مبتنی بر اراده مردم و مبتنی بر مردم سالاری. برای بیش از یک قرن است که در تمام دموکراسی ها پذیرفته شده است که مردم سالاری تام به واقع ممکن نیست و نمی توان تحت هیچ شرایطی اراده و خواست تمام مردم را در حکومت محقق کرد، و رابطه میان جامعه و حکومت برقرار نمی شود مگر به واسطه جامعه مدنی و جمع شدن حداکثر سلایق موجود در جامعه در احزاب مختلف. در واقع احزاب پل ارتباطی میان جامعه و حکومت هستند. احزاب با داشتن ایدئولوژی و برنامه های مشخص تلاش می کنند تا بخشی از سلیقه موجود در جامعه را نمایندگی کنند و بر اساس همین سلایق نخبگانی را برای اداره حکومت تربیت کنند. در هر انتخابات هم مردم تکلیف خود را می دانند و بر اساس برنامه های مشخص احزاب، دست به انتخاب می زنند.
اما آنچه که در ایران شاهد هستیم، دقیقا عکس این واقعیت است. در ایران در آستانه هر انتخاباتی، تعداد زیادی خود را کاندیدا می کنند و
جدای از اینکه حزب مردم سالاری چه برنامه ای دارد و نفیاً و اثباتاً به ارزشگزاری در مورد آن بپردازیم، این حزب، تنها حزبی بود که با برنامه ای مشخص پا به عرصه انتخابات گذاشته بود
در همین مدت به طرح برنامه هایی عجولانه و اغلب مردم پسند می پردازند. و از آنجایی که این برنامه ها بیشتر به هدف جلب حداکثر آراء طرح ریزی شده اند، عمدتا بطئی، متناقض و گاه غیر عملی هستند. چنانکه پس از انتخاب شدن، بسیاری از این برنامه ها یا اصلا قابلیت اجرا ندارند یا به دست فراموش سپرده می شوند و هیچ مکانیزمی هم برای الزام به پاسخگویی وجود ندارد. در واقع در ایران مردم ناچارند تا به اشخاص رای دهند نه به برنامه های آنها. این مسئله هزینه های بسیارِ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در پی دارد که گفتن آن جز بدیهه گویی نیست.
یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نیز از این قاعده مستثنی نشد. در این انتخابات نیز ابتدا تعداد زیادی، ثبت نام کردند که اکثریت قریب به اتفاق ایشان مشخصاً نماینده حزبی نبودند تا بر اساس برنامه های حزبی پا به عرصه رقابت ها بگذارند. پس از مشخص شدند رای نهایی شورای نگهبان نیز اتفاق عجیبی افتاد؛ آقای مصطفی کواکبیان، که از جانب حزب مردم سالاری در انتخابات کاندیدا شده و به عنوان تنها نامزد حزبی در این انتخابات حضور به هم رسانده بود، احراز صلاحیت نشد. جدای از اینکه حزب مردم سالاری چه برنامه ای دارد و نفیاً و اثباتاً به ارزشگزاری در مورد آن بپردازیم، این حزب، تنها حزبی بود که با برنامه ای مشخص پا به عرصه انتخابات گذاشته بود. شاید گفته شود کاندیداهای باقی مانده نیز هر کدام به جریانی منتسب هستند. اما این با این ادعا از حقیقت
به نظر می رسد در انتخابات پیش رو هم باید شاهد آن باشیم که عده ای بر روی دریای مواج مشکلات مردم بر روی تخته وعده و وعید موج سواری کنند و پس از رسیدن به ساحل امن صندلی ریاست جمهوری، مردم را با طوفان مشکلات به حال خود رها کنند
گریزی نیست. اولا سه تن از این کاندیداها خود را مستقل اعلام کرده اند و ثانیا، ۵ تن دیگر هر کدام به جریان های اصلاح طلبی یا اصولگرایی منتسب شده اند، که هر کدام از این جریان ها در طیف گسترده ای تعریف می شوند که اختلاف سلایق فاحشی دارند و به هیچ وجه نگاه یا ایدئولوژی مشخصی را نمایندگی نمی کنند. همین که از هر طیف بیش از یک نماینده در انتخابات حضور دارند، حاکی از عدم اجماع و اختلاف نظر در آنها است. از آنجایی که کاندیداها احتمالا هیچ کدام از تایید صلاحیت خود اطمینان نداشته اند، ناچارند تا در برهه زمانی کوتاه باقی مانده تا انتخابات به تدوین برنامه بپردازند. حال با عدم حضور احزاب در انتخابات و رد صلاحیت تنها نامزد حزبی، مردم باید در عرض حدود ۲۰ روز، یک به یک کاندیداها را بشناسند، برنامه هایشان را بررسی کنند و اصلح را از میانشان برگزینند. پرواضح است که برنامه ای که در این مدت تدوین شود و انتخابی که با این شناخت صورت گیرد، چه حاصلی در بر خواهد داشت. به نظر می رسد در انتخابات پیش رو هم باید شاهد آن باشیم که عده ای بر روی دریای مواج مشکلات مردم بر روی تخته وعده و وعید موج سواری کنند و پس از رسیدن به ساحل امن صندلی ریاست جمهوری، مردم را با طوفان مشکلات به حال خود رها کنند. پس اگر شنیدم که دوباره کسی قرار است نفت به سفره ما بیاورد نباید تعجب کرد و بعد اگر گفت که با آمدن نفت به سفره مان نان مان بوی نفت می گیرد نباید گله گزاری کرد.
کد مطلب: 31206
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


کیارش
در این کشور از فعالیتهای حزبی با عنوان حزب بازی یاد می شود تا آن را امری مذموم جلوه دهند. متأسفانه یکی از عوامل عدم توسعه یافتگی سیاسی ما همین امر است و نگارنده ی محترم به نکته ی مهمی اشاره کرده اند.
زهرا فرمانی
با تشکر از نگارنده مقاله جناب آقای قربانی
و توجه ایشان به نکته مهم در مورد یکی از شاخصه های اصلی دموکراسی ( وجود احزاب ) ، باید گفت ، در جامعه ای که عدم حضور احزاب مشاهده میشود ، انتظار برقراری دموکراسی ، بسیار بعید و دور از انتظار میباشد ،و در مقابل آن ، در جوامع پیشرفته ، حکومت توسط نخبگانی که احزاب معرفی میکنند اداره میشود و این قضیه اعتماد مردم را در حاکم بودن دموکراسی جلب نموده و حضورشان را در صحنه های تصمیم گیری تضمین می نماید !