۰
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۴۷

رياست جديد مجلس و ضعف کار حزبي در سياست

مهدي مال‌مير
انتخاب علي لاريجاني به سمت رياست مجلس، از جمله رويدادهايي بود که در چند روز گذشته، به بحث‌ها وجدل‌هاي چندي در سياست ميدان داد.
رياست جديد مجلس و ضعف کار حزبي در سياست

انتخاب علي لاريجاني به سمت رياست مجلس، از جمله رويدادهايي بود که در چند روز گذشته، به بحث‌ها وجدل‌هاي چندي در سياست ميدان داد. با نظر به پيروزي بي‌چون وچراي ليست اميد در تهران که نام محمدرضا عارف در صدر آن مي‌درخشيد، بسياري به حق در اين انتظار بودند که دکتر عارف به عنوان سر ليست فهرست پيروز در انتخابات اخير مجلس با راي اعضاي ليست اميد و اعتداليون بر کرسي رياست مجلس دهم بنشيند و کار اصلاح‌طلبان و اعتداليون را در مسير دشواري که در پيش رو دارند، هموار‌تر سازد.

اما به رغم پيش‌بيني‌ها و گمانه‌زني‌ها اين علي لاريجاني بود که اين بار نيز گوي سبقت را از رقيب شناخته شده‌اش در ربود و بر رياست مجلس تکيه زد.

در اين جا بحث بر سر اين نيست که رياست عارف يا لاريجاني چه تاثيري بر روند سياست‌ورزي خواهد داشت‌ بلکه حرف در اين است که چرا هنوز هم کار جمعي در سياست ما اينچنين با سهل‌انگاري برگزار مي‌شود و افرادي که پيروزي‌شان را در مجلس مديون ليست اميد وحمايت ضمني و تلويحي اصلاح‌طلبان بودند، به اصول حاکم بر ليست اميد پابرجا نماندند وبنا به تشخيص شخصي و فردي خود عمل کردند و راي تعيين‌کننده خود را به نفع فردي خارج از ليست اميد به صندوق ريختند!

به يک اعتبار، رويداد اخير نمونه اعلاي ضعف کار گروهي و سازماني در سياست ما را بار ديگر در برابر چشمان‌مان قرار داد.

شايد در سال‌هاي گذشته هيچ رويدادي به اندازه جلوس دکتر لاريجاني بر رياست مجلس دهم، ضعف کار حزبي وسازماني را در پهنه سياست ما آشکار نکرده بود. در حالي که در ساير کشورهايي که در آن‌ها کار سياسي بدون عضويت در حزب معنايي ندارد، در کشورما هنوز تمام توجه و تمرکز بر روي اسم‌ها ونام‌هاي سياستمداران است وکمتر سياستمداري را مي‌توان در پهنه سياست ما سراغ گرفت که نام ونشان‌اش با نام حزب وکار حزبي گره خورده باشد.

در کشورهايي که در آن‌ها سرنوشت سياست را احزاب استخواندار رقم مي‌زنند، راي دهندگان نه به شخص بلکه به کارنامه کاري حزب در ميدان سياست و اصول شناخته شده احزاب جلب مي‌شوند و راي‌ها بر‌اساس پرنسيب احزاب برانگيخته مي‌شود.اما در سياست ما هنوز هم نام‌ها و کاراکتر سياستمداران است که رغبت راي‌دهندگان را براي رفتن به پاي صندوق بيدار مي‌کند. و دقيقا از اين رو است که ما هر از چند گاهي در ميدان سياست محکوم به غافلگيري از رفتارهاي به دور از انتظار اين سياستمدار وآن نماينده هستيم! در حالي که اگر نمايندگان از سوي احزاب به عرصه رقابت سياسي معرفي شوند، کمتر پيش مي‌آيد که نماينده‌اي برخلاف اصول پيش دانسته حزب اش عمل کند و تا حدود بسيار زيادي رفتار سياستمداران حزبي، عقايد و اصول شان پيش بيني پذير مي‌شود.

باري، پيروزي دکتر لاريجاني بر محمد رضا عارف، اگرچه با رعايت اخلاق از سوي هر دو طرف همراه بود اما، ضعف کار حزبي در کشور ما و جاي خالي احزاب و صد البته کار سازماني را آشکارتر ساخت. امروز در سياست مدرن بيش از آنکه افراد و کاراکتر سياستمداران تعيين کننده سرنوشت سياسي باشد، اين احزاب هستند که حرف اول وآخر را در فراز وفرود‌هاي سياسي مي‌زنند واشخاص اگر نام ونشاني هم در ميدان سياست دست وپا مي‌کنند، مرهون تلاش و پشتکارشان در احزاب سياسي شناخته شده هستند. افراد در سياست عمر محدودي دارند اما احزاب مي‌توانند تا سال‌ها وبسا قرن‌ها در ميدان سياست برقرار بمانند. نمونه آن هم احزابي است که در برخي کشورها سابقه چند صد ساله دارند. احزابي که با اصول و استراتژي‌هاي‌شان در سياست شناخته مي‌شوند ونه با اعضاي‌شان!

کد مطلب: 56643
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *