۱
سه شنبه ۶ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۱۲
«مردم‌سالاری آنلاین» پیامدهای اجتماعی گسترش «مال»سازی را بررسی می کند:

بحرانی اجتماعی‌ که «مال‌»سازان می‌آفرینند

سوم شهریورماه، بنیاد مستضعفان در بخشنامه‌ای عنوان کرد که دیگر شرکتهای این بنیاد در ساخت‌وسازِ «مالها» سرمایه‌گذاری نخواهند کرد. در بخشی از این بخشنامه آمده است: «در راستای رعایتِ شأن و جایگاهِ بنیاد به عنوان نهادی انقلابی و در جهت پرهیز از رقابت با بخشِ خصوصی ترتیبی اتخاذ فرمایید تا از ورود و سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مجتمعِ تجاریِ لوکس و مالها در کلانشهرها که عمدتا با هدفِ عرضه‌ی برندهای خارجی مورد استفاده قرار می گیرد توسط شرکتهای بنیاد خودداری شود.»
مال ها اگر در کوتاه مدت فوایدی داشته باشند اما در درازمدت معایب متعددی خواهند داشت.
مال ها اگر در کوتاه مدت فوایدی داشته باشند اما در درازمدت معایب متعددی خواهند داشت.
سوم شهریورماه، بنیاد مستضعفان در بخشنامه‌ای عنوان کرد که دیگر شرکتهای این بنیاد در ساخت‌وسازِ «مالها» سرمایه‌گذاری نخواهند کرد. در بخشی از این بخشنامه آمده است: «در راستای رعایتِ شأن و جایگاهِ بنیاد به عنوان نهادی انقلابی و در جهت پرهیز از رقابت با بخشِ خصوصی ترتیبی اتخاذ فرمایید تا از ورود و سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مجتمعِ تجاریِ لوکس و مالها در کلانشهرها که عمدتا با هدفِ عرضه‌ی برندهای خارجی مورد استفاده قرار می گیرد توسط شرکتهای بنیاد خودداری شود.»
به گزارشِ «مردم‌سالاری آنلاین»، باید کنون این بخشنامه را به فالِ نیک گرفت و از این پرسش درگذشت که چرا تا کنون بنیادی که به نامِ «مستضعفان» است از سرمایه‌ی «مستضعفان» برای «غیرِ مستضعفان» مراکزِ خرید و سرگرمی می‌ساخته است؟!
 
شیک‌واژه‌ی «مال»
در زبان پارسی «مال» را یا به «هر آنچه در تملک کسی باشد» گویند یا به «ستوران» و «چهارپایان»! ولی خواستِ جماعت «مال»‌ساز از این واژه، واژه‌ی mall انگلیسی به معنیِ «بازارچه» است، و شاید از آنجا که واژه‌ی بازار یا بازارچه یا مرکزِ خرید بدان اندازه «شیک» نیست که به ذائقه‌ی این جماعت خوش آید و نیز از آنجا که خودِ ما نیز عاشقِ این واژه‌های فرنگی‌ایم، «مال» را به جای بازار یا بازارچه یا مرکزِ خرید یا واژه‌های همتای پارسی‌اش آسان‌تر
برپایه‌ی گزارشِ مرکزِ آمارِ ایران، تنها در سال ۱۳۹۲ نزدیکِ «۴۵۰» مجتمعِ تجاری در تهران ساخته شده که بیشترشان «مال» بوده‌اند.
به کار می‌بریم، حال در این میان، معنی‌ِ این دست واژه‌ها را بفهمیم یا نفهمیم، یا همتایی برای این واژه‌ها در زبانِ ما باشد یا نباشد، چه اهمیتی دارد؟! مهم این است که «مال» یا «شاپینگ‌سنتر» «شیک» است!
جالب اینکه، واژه‌ی «بازار» واژه‌ای است که از زبانِ پارسی به زبانهای دیگر همچون انگلیسی رفته و در این زبانها کاربردی فراگیر نیز دارد.
 
«مال‌سازان» وارد می‌شوند
در دهه‌های اخیر تهران چهره دگر کرده است؛ آن شهرِ چنار و جویهای روان به شهری آکنده از آسمانخراشهای نخراشیده بدل شده که در هر گوشه‌ای از این شهر همچون کوهی از بتن و آهن سر بلند کرده است.
از هشت سالِ پیش بدین‌سو، با دگرشدن شیوه‌ی پروانه‌دهیِ شهرداری، سازنده‌های بزرگ از «مسکونی‌سازی» رو به «مال‌سازی» آورده‌اند و چنین، از سالِ ۸۹ به این‌سو، برجهای چندکاربریِ غیرمسکونی در جای‌جای شهر رشدی قارچ‌گونه داشته‌اند. چراکه بیشتر پروانه‌هایی که در درازای این سالها برای تجاری‌سازی داده شده است برای مال‌سازی بوده است؛ آن‌گونه که، برپایه‌ی گزارشِ مرکزِ آمارِ ایران، تنها در سال ۱۳۹۲ نزدیکِ «۴۵۰» مجتمعِ تجاری در تهران ساخته شده که بیشترشان «مال» بوده‌اند.
 
آسیبهای اجتماعیِ «مال»ها
اگر روزگاری دکارت می‌گفت: «می‌اندیشم پس هستم»، انسانِ امروزی می‌گوید: «مصرف می‌کنم
اگر روزگاری دکارت می‌گفت: «می‌اندیشم پس هستم»، انسانِ امروزی می‌گوید: «مصرف می‌کنم پس هستم»! شاخصه‌ی جامعه‌ی امروزِ بشری همین «مصرف‌گرایی» لجام‌گسیخته است که نمادِ عینیِ آن‌هم «مال»ها هستند.
پس هستم»! شاخصه‌ی جامعه‌ی امروزِ بشری همین «مصرف‌گرایی» لجام‌گسیخته است که نمادِ عینیِ آن‌هم «مال»ها هستند.
جدای این، راه‌اندازی مراکزِ بزرگِ خرید بافت محله‌های شهری را یکسره دگرگون می‌کند. در هر محله‌ای از کلانشهری همچون تهران فروشگاههای گوناگون مشغولِ فعالیت‌اند از خواروبارفروشیها گرفته تا فروشگاههای پوشاک و بهداشتی و نوشت‌افزار و وسایل خانگی و ... که همه‌ی آنها به مرورِ زمان و در گذر سالها و برپایه‌ی نیازهای محله یک‌یک راه‌اندازی شده و شکل گرفته‌اند. اکنون، با ورود یک‌شبه‌ی مراکزِ بزرگِ تجاری، نه تنها این فروشگاههای محلی که از درآمدشان یک یا چند خانواده امرارِ معاش می‌کنند به تعطیلی کشانده می‌شوند و سودی بزرگ را روانه‌ی جیب سهامدارانِ این مراکز می‌کنند که بافت محله و در پیِ آن هویتِ اجتماعی ـ فرهنگی آن نیز دگرگون می‌شود.
از سویی دیگر، راه‌اندازیِ این مراکز به کاهشِ خدمات شهری در محله‌ها می‌انجامند. بررسیِ سرانه‌ی خدمات شهری در محله‌هایی که این مراکز راه‌اندازی شده‌اند نشان می‌دهد که سرانه‌ی بسیاری از خدمات شهری که پیش‌تر نیز برای جمعیت آن محله بسنده نبوده دچارِ مشکلاتِ جدی‌تر هم شده است؛ چراکه بخشی از فضای محله‌ها که می‌بایست به خدماتِ شهری همچون فضای سبز، فضاهای ورزشی و پارکینگ و ... اختصاص می‌یافت به راه‌اندازیِ این مراکز اختصاص
«مال»ها شاید در کوتاه‌مدت محاسنی را عاید جامعه کنند و منجر به صرفه‌جویی در زمانِ خریدکردن شهروندان شوند، ولی در درازمدت با از میان بردن بافتهای محلی و ارتباطاتِ انسانی و چرخه‌ی اقتصادی فروشگاههای محل، کاهشِ رفاه و آسایش اهالیِ محل و نمایش و تبلیغ مصرف‌گرایی، زیانهایی جبران‌ناپذیر به جامعه وارد کرده‌اند و خواهند کرد.
یافته و این فضاها دیگر نه تنها ویژه‌ی اهالی آن منطقه نیستند که مختصِ تامین منافعِ گروهی خاص هم شده‌اند. به دنبال کاهش خدماتِ رفاهی و شهری و افزایش جمعیت و بار ترافیکی محله‌ها ناخرسندی اهالی محله هم روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود.
راه‌اندازی این مراکز در جاهایی که بیشترِ ساکنانش از طبقات متوسط و پایین جامعه هستند به شکافهای طبقاتی دامن می‌زند؛ چراکه با گسترشِ اختلافهای طبقانی میانِ برخی از مشتریان این «مال»ها و کالاها و خدماتی که عرضه می‌کنند با سطح و شیوه‌ی زندگی اهالی محل، به کشاکشی جدی میان این «مال»ها و مردمِ محله در میان‌مدت می‌انجامد. چراکه حسرتی مدام میان اهالی این محله‌ها ایجاد می‌کند که توان خرید و مصرف امکانات و خدمات این مالها را ندارند؛ به ویژه آنکه مدیران و سهامداران این مراکز هم هیچ گونه راهبرد کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدتی برای ایجاد رابطه‌ با مردم محله و سودبردنِ این مردمان از این مراکز را هم برنامه‌ریزی نکرده‌اند.
«مال»ها شاید در کوتاه‌مدت محاسنی را عاید جامعه کنند و منجر به صرفه‌جویی در زمانِ خریدکردن شهروندان شوند، ولی در درازمدت با از میان بردن بافتهای محلی و ارتباطاتِ انسانی و چرخه‌ی اقتصادی فروشگاههای محل، کاهشِ رفاه و آسایش اهالیِ محل و نمایش و تبلیغ مصرف‌گرایی، زیانهایی جبران‌ناپذیر به جامعه وارد کرده‌اند و خواهند کرد.
 
 
کد مطلب: 92932
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *