۰
جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۴

نیم قرن حسرت؛ چرا اینقدر اشتباه می‌کنیم؟

اعظم شیرویی
فوتبال ایران که آخرین بار در المپیک 1976 مونترال آخرین حضور در المپیک را تجربه کرد، با حذف از این مسابقات حسرتش برای حضور در المپیک 48 ساله شد تا فوتبال ایران نزدیک به نیم قرن حضور در المپیک را تجربه نکند.
نیم قرن حسرت؛ چرا اینقدر اشتباه می‌کنیم؟
فوتبال ایران که آخرین بار در المپیک 1976 مونترال آخرین حضور در المپیک را تجربه کرد، با حذف از این مسابقات حسرتش برای حضور در المپیک 48 ساله شد تا فوتبال ایران نزدیک به نیم قرن حضور در المپیک را تجربه نکند. تیم فوتبال امید کشورمان از رقابت های مقدماتی المپیک 2020 ژاپن حذف شد تا باز هم عده ای بگویند باید برای آینده برنامه ریزی کنیم و مشخص نیست این برنامه ریزی چه زمانی کلید می خورد!
حال که چند روزی از حذف تیم ملی امید  می‌گذرد بهتر می‌توان این شکست را تحلیل کرد. باخت در ورزشی مثل فوتبال هیچ وقت دور از انتظار نیست. بهترین تیم‌های دنیا هم باخت را تجربه می‌کنند، شاید در یک بازی 80 درصد بازی در اختیارت باشد ولی ببازی، همین چیزهاست که فوتبال را زیبا کرده یعنی پیش‌بینی ناپذیر بودن این ورزش زیبا، هرچند در دنیای مدرن با وجود علم، دانش و تحلیل‌ها و آنالیز کاملا حرفه‌ای شاید کمتر از این موارد ببینیم.
در مقابل تیم هایی باختیم که از چندین سال در همه رده‌های سنی برنامه ریزی کرده اند و با برنامه پیش رفته اند در حالی که ما برای تیم های پایه برنامه ریزی بلند مدت نداریم. پس شاید خیلی هم جایی برای شوکه شدن وجود نداشته باشد... اختلاف ما و آنها در همین برنامه‌ریزهای بلندمدت و هدف‌گذاری شده است.
اگر کمی درنگ کنیم در می‌یابیم که شاید ما  به خودمان باختیم؛ به نداشتن سیستم دوراندیشی در ورزش،  به زنانی که در این ورزش به حق‌شان نرسیده‌اند و آنان را بیرون از گود جا گذاشته‌ایم، به رسانه‌ها و مجریانی که در برخی مواقع کاملا غیر حرفه‌ای عمل می‌کنند، به مربیانی که با علم روز آموزش مربیگری پایه آشنا نیستند، به مدیرانی که نه قرادادبستن حرفه ای می دانند و نه برای رسیدن به هدف  برنامه ریزی سیستماتیک دارند .
دنیا در حال رسیدن‌ به قراردادهای اجتماعی و در حال برنامه‌ریزی‌های بلندمدت است. ما در چه وضعی هستیم؟ کانون «اشتباه نکردن» به ساختاری برمی‌گردد که در آن گردش اطلاعات، گردش فکر و... وجود داشته باشد. هدف از این گردش‌ها، یادگیری است.
سیستم‌ها وقتی یادگیری را متوقف می‌کنند، خود نیز متوقف می‌شوند و اشتباهات بر روی هم تلنبارمی‌شوند. ایجاد این سیستم یک تصمیم است. این تصمیم را ژاپن، قطر، کره و...  در ورزش خود در دهه‌های گذشته گرفته اند و اکنون حاصل آن را برداشت می‌کنند. اشتباه کردن مهم نیست. تعداد اشتباهات مهم است و البته تکرار اشتباهات مخرب است. به نظر می‌رسد تعدادی از اشتباهات را طی نیم قرن گذشته مرتب تکرار کرده‌ایم.
 ما یاد نگرفته ایم که پیشرفت ورزش، تابع مدیریت خصوصی و سیستم‌های منظم و قاعده‌مند است نه ریاست افراد؛ یاد نگرفته ایم که فهم حقیقت از طریق دیالوگ شکل می‌گیرد و در ذهن یک یا چند فرد نیست و بنابراین ضروری است که، یکدیگر را تحمل کنیم، برای یکدیگر جا بازکنیم، تفاوت‌های یکدیگر را به رسمیت بشناسیم و از خودخواهی‌های فکری بپرهیزیم. یاد نگرفته‌ایم که یک گزارشگر تلویزیون نمی‌تواند راحت نظر بدهد و به سادگی در رسانه ملی به تحلیل و بازی با احساسات مردم و اذهان عمومی بپردازد، چون لازمه آن دانش و تخصص است؛ یاد نگرفته‌ایم که توسعه ورزش، قبل از آنکه به سرمایه، فن آوری و تولید نیازمند باشد، به همکاری، هماهنگی، اعتماد و حمایت از یکدیگر محتاج است؛ یاد نگرفته ایم حرف منطقی را بپذیریم، یکدیگر را تخریب و تحریف و زخمی نکنیم و تلقی اینکه هر کدام، مرکز ثقل جهان هستیم را کنار بگذاریم.
 چرا نسل بعد از نسل، این اشتباهات را در تمام ورزشها تکرار می‌کنند؟ آیا دانش، علم و داده‌های ما کمبود دارند؟ آیا در برنامه‌ریزی، سیاست گذاری و تعیین اولویت‌ها ورزش مان مسئله داریم؟ آیا برای فهم دقیق مشکلات، مؤسسات پژوهشی نداریم؟ منابع انسانی نداریم؟ آیا ساختار سیاسی است؟ خلقیات است؟ فرهنگ است؟ ساختار تولید است؟ سبک زندگی است؟ و ...
مثل همیشه فقط می توانیم امیدوار باشیم برای چهار سال آینده...
 
کد مطلب: 122142
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *