۰
سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۴۵

عربستان؛ سیستم توتالیتر و بحران قدرت

سید قائم موسوی
رایج ترین تعریف از علم سیاست در دستگاه فکری غرب عبارت است از: علم مطالعه قدرت. یعنی چگونکی کسب قدرت، اعمالِ قدرت و حفظ قدرت. تا قبل از امواج سه گانه ی دموکراسی، دگردیسی بنیادین پیرامون دموکراسی و اقبال جوامع نسبت به آن، مهمترین ابزار پروسه ی قدرت؛ زور عریان مبتنی بر شمشیر بود.
عربستان؛ سیستم توتالیتر و بحران قدرت
رایج ترین تعریف از علم سیاست در دستگاه فکری غرب عبارت است از: علم مطالعه قدرت. یعنی چگونکی کسب قدرت، اعمالِ قدرت و حفظ قدرت. تا قبل از امواج سه گانه ی دموکراسی، دگردیسی بنیادین پیرامون دموکراسی و اقبال جوامع نسبت به آن، مهمترین ابزار پروسه ی قدرت؛ زور عریان مبتنی بر شمشیر بود. هر کس قادر بود قدرت را قبضه کند، به صورت اتوماتیک مقبولیت و مشروعیت اعمال آن را نیز کسب می کرد. این مشروعیت مادامیکه قدرت اعمال قدرت را داشته استمرار پیدا می کرد. به محض ازدست دادن قدرت، به همان روال کسب مشروعیت ناشی ار قدرت، مشروعیت را نیز از دست می داد(حکومت های مطلقه و توتالیتر).
استقرار مسیحیت و تئوری هایی مانند شهر آسمانی-شهر زمینی متضمن مشروعیت دوگانه قدرت میان پادشاهان و کلیسا بود. تقسیم قدرت میان کلیسا و شاه آنقدر به نفع کلیسا پیش رفت که کلیسا دائرمدار تمام جامعه شد و قرون وسطا را برجامعه ی غربی حاکم کرد.
قد کشیدن علم و اختراعات بشری،جنبش هایی مانند رنسانس و هژمونی عصر روشنگری بعلاوه انقلاب های روشنگری مانند انقلاب شکوهمند بریتانیا، انقلاب فرانسه و انقلاب آمریکا با نقش آفرینی اندیشمندان بزرگی مانند گالیله، بیکن، روسو، جان لاک، ماکس وبر، ماکیاولی، مونتسکیو، هگل، برتراند راسل، مارکس، کالون، لوتر و دستگاههای فکری مانند حلقه وین و فرانکفورت و غیره دوگانه ی قدرت را در غرب زدود و برای مقطع کوتاهی عصر دولتهای مطلقه زمینه گذار این جوامع به عصر دموکراسی شد.
دموکراسی که در یونان باستان حکومت نادانان و تهیدستان بود یکباره به کم هزینه ترین روش و منش حکومت و زندگی تبدیل شد.
موافقان دموکراسی با اذعان به معایبش آنرا بهترین نوع حکومت می دانند. ابتدایی ترین ادعایشان این است که اگر مخالفانش سیستم کم هزینه تری سراغ دارند، معرفی کنند. دموکراسی با نحله های مختلفش آنقدر در جهان کنونی جا باز کرد که مخالفانش نیز ناچار به پوشیدن لباس های عاریتی آن هستند. عمده ی نظام هایی که دموکراتیک نیستند برای موجه جلوه دادن خود ناچار به برگزاری انتخابات و حداقل در ظاهر لحاظ کردن ضوابط، چارچوب و ساختارهای دموکراسی هستند. مجلس، انتخابات و سایر نهادهایی که با رای مردم انتخاب می شوند از این جمله اند.
دموکراسی سوای آبشخورهای معرفتی جریانهای سیاسی، پروسه ی سیر حکومت و کسب قدرت و چرخش نخبگان را از آسمان به زمین انتقال داد. هر کسی هستی و هر ایده ای داری اگر بنا به حکومت بر مردم داری باید خود را بر مردم عرضه کنی، اگر آنها پذیرفتند مشروعیت حکومت دارید در غیر این صورت فاقد مشروعیت و مقبولیت هستید.
این پروسه، چرخش نخبگان و تبادل قدرت در یک سیکل مسالمت آمیز در بازه ی کوتاه مدت هنوز که هنوز است در بخشی از جهان دوران طفولیت خود را می گذارند. آنچه امروزه در عربستان سعودی ساری و جاری است دقیقاً فقدان ساز و کار دموکراتیک قدرت را نشان می دهد. یعنی هنوز ضابطه ی دموکراتیکی برای جابجایی قدرت سامان نیافته است و فعل و انفعالات سیاسی بر مدار قرون وسطا می چرخد.
سرنوشت پادشاه کهنسال سعودی در هاله ای از ابهام فوت یا وخامت شدید، دستگاه انتقال قدرت را در چرخه ی خشونت و ناامنی فرو برده است. این شرایط یادآور تاریخ ایران حداقل تا اواسط دوران قاجار است. یعنی زمانی که در برهه ی تغییر شیفت پادشاهی مقطع کوتاه مدتی از خشونت و تباهی بر کشور حکمفرما می شد.
ولیعهد جوان و ماکیاولیستی عربستان برای کسب قدرت و ایجاد ثبات اولیه در فضایی ناشی از استیلای ناامنی و فقدان مشروعیت کسب قدرت ناچار از زندانی کردن رقبای بالفعل و بالقوه ی قدرت است.این شرایط مشخصاً ناشی از فقر ضابطه ی چرخش نخبگان و نبود ابزار مشروعیت زایی لازم است.
معیار؛ ابزارهای لازم برای قبضه ی قدرت و حذف فیزیکی رقیبان است، راه دیگری وجود ندارد. نظام توتالیتر و بسته است. فضای چرخش نخبگان بشدت بسته و محدود است. در میان همان فضای بسته نیز موجی از ناامنی مستولی است. دسیسه و انواع و اقسام حیله ها برای نزدیکی به کانون قدرت سپهر سیاسی را جولان می دهد. میزانی جزء وفاداری و نزدیکی به هسته ی قدرت وجود ندارد.هر کس هر چه نزدیکتر دارای قدرت بیشتر. قدرت شخصی است. این نزدیکی به کانون قدرت الزاماً مفید نیست مگر با ظرافت باشد که هسته ی اصلی قدرت احساس خطر نکند!
 
کد مطلب: 125238
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *