۰
شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۰

فرافکنی، علاج بحران نیست

علی اکبر مختاری    
کشور ما با مسئله های مختلفی درگیر است بخشی از این مسائل و مشکلات شاید دائمی و حل ناشدنی است ولی برخی از چالشها در دیگر جوامع تجربه شده است و با بهره گیری از عقلانیت و همگرایی نیروهای جامعه به راه حل های واقعی و متقن دست یافته اند.
فرافکنی، علاج بحران نیست
کشور ما با مسئله های مختلفی درگیر است بخشی از این مسائل و مشکلات شاید دائمی و حل ناشدنی است ولی برخی از چالشها در دیگر جوامع تجربه شده است و با بهره گیری از عقلانیت و همگرایی نیروهای جامعه به راه حل های واقعی و متقن دست یافته اند. بنابراین نوع مواجهه مردم و حکومت با مسئله خود که گاها به بحران مبدل شده است و روشهای حل مسئله در جای خود مهم و اساسی است. مسئله های بزرگ و حل ناشدنی به جهت وجود مولفه های مختلف قومی عقیدتی یا تضاد منافع با همسایگان و قدرتهای بزرگ از دورانهای گذشته با ما همراه بوده است. باورها یا فرهنگ سه گانه ایرانی، اسلامی و مدرن که خود الگوها و روشهای متنوعی در سبک زندگی و شیوه حکمرانی ایرانیان باز تولید کرده است همچنین ترکیب جمعیت متنوع و برخورداری از قومیت ها و مذاهب غیر همگن در مرزها از چالشها و مسئله های جدی ایران است. دسته دوم از مشکلات و مسئله ها در دوره اخیر با تاسیس جمهوری اسلامی و ایدئولوژی خاصی که در این چهار دهه ترویج شده ایجاد شده است. مسئله غرب ستیزی و جنگ پنهان و آشکار دائمی با بلوک غرب موجب فرسایش و انزوای بین المللی شده و نظام تحریمهای ظالمانه ایالات متحده آمریکا نه تنها رشد اقتصادی و توسعه را به کما برده است بلکه تداوم تحریم ها چند نسل از جمعیت را تحت فشار روحی روانی و عدم کامروایی، بیمار و سرخورده کرده است. تنش در روابط خارجی با کشورهای منطقه ای و هراس برخی دولتها از ایران و بحران و تهدید متقابل خارجی موجب رخنه کردن رژیم صهیونیستی در جنوب ایران و در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس یا در مرزهای شمالی در آذربایجان شده که در واقع اقدام مقابله به مثل ایران در سوریه و لبنان است. این موضوع باعث هراس همسایگان و از دست رفتن موقعیت همکاری و تبادلات منطقه ای  شده است و شیطنتهای دولتهای متخاصم این چالش را به بحرانی وسیع تر تبدیل می کند. مسئله ای دیگر در کنار بحرانهای ساختاری و حاکمیتی نیز بر انبوه مسائل ایران اضافه شده است و آن عدم فهم صحیح مسئله و درکنار آن  ناکارآمدی دولتمردان و بهره گیری از روشهای غیر واقعی و احساسی و پوپولیستی برای اداره امور است.
در دوره قبل دولت تدبیر با ارایه برجام کلید حل همه مشکلات را درتعامل و  ارتباط با دولتهای غربی و رفع کامل تحریمها می دانست در مقابل جناح اصولگرا عمده مشکلات را در بی کفایتی مدیران دولت و غربگرا بودن دولتمردان عنوان میکرد و ادعا داشتند قوه اجرایی را در دست گیرند با روشهای جهادی و انقلابی تحریمها بی اثر شده و بر مشکلات فایق آیند و کشور را از محاصره اقتصادی خارج خواهند کرد . اینک دولت سیزدهم از جناح اصولگرایی با شعار عملگرایی و شکل گیری دولتی مقتدر پا به عرصه گذاشته است و با انتصاب وزرا و مشخص شدن مدیران و دست گرفتن قدرت اجرایی شاهد افزایش روزافزان تورم و وخیم شدن اوضاع اقتصادی هستیم. در شرایط بحرانی معمولا برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت ارایه میشود ولی اکنون رئیس جمهور محترم نسخه ای که ارایه داده اند  سفرهای استانی و رسیدگی به روستاها و احیای جهاد سازندگی است در صورتی که تورم و گرانی همه قشرها بخصوص جامعه شهری را تحت فشار قرار داده است.
از سوی دیگر همفکران دولت در مجلس بعنوان پشتوانه حقوقی نظام حکمرانی که قرار بود با فشار بر دولتها و ریل گذاری مناسب افقهای تازه ای بر روی ملت بگشایند تاکنون به کلی گویی ها و انتقاد از دولت قبل و تعلیق برجام کفایت کرده اند و قوانینی که در سد راه گفتگوهای برجامی مصوب کردند کشور را در تحریم خود ساخته گرفتار کرده است.
موضوع، شناخت صحیح مسئله و ارایه راه حل درست و پرهیز از آدرسهای غلط و فرافکنی از آسیبهای حکمرانی در ایران است. با یکدست شدن قدرت جنگ جناحها به پایان رسیده و دولت با بهره گیری از روشهای علمی و واقع گرایانه میتواند حداقل  بحرانها و مشکلات را از رویه افزایشی در مسیر کاهشی قرار دهد.
 
کد مطلب: 156645
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *