۰
يکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۵۲

توهین چاره کار نیست، اشتباهات را اصلاح کنید

کرم محمدی
توهین چاره کار نیست، اشتباهات را اصلاح کنید
فوت خانم مهسا امینی که توسط گشت ارشاد دستگیر شده بود، موجی از ابراز همدردی در سراسر کشور و در میان اقوام و مذاهب مختلف این سرزمین پدید آورد. سران قوای سه‌گانه ابراز همدردی کرده و تسلیت گفتند و مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان افسری فرمودند: حادثه‌ای پیش آمد، دختر جوانی در گذشت که دل ما هم سوخت.
در اعتراض به این مرگ دردناک و نحوه اقدام گشت ارشاد، کار به تجمعات در بسیاری از شهرهای کشور کشیده شد که همگان در جریان آن قرار دارند. در ارتباط با وقایع اخیر کشور، دو راه پیش روی مسئولان قوای سه گانه و سایر سازمان‌ها و نهادهای کشور قرار دارد.
الف: کار را تمام شده دانسته و بدون ریشه یابی وقایع تلخ و تاسف بار روزهای اخیر، آن‌را به ورطه فراموشی بسپارند. در این صورت نه تنها کمکی به حل موضوع نکرده‌اند، بلکه آتشی را زیر خاکستر پنهان نموده و عقده‌های فروخورده را به کینه‌های چرکین مبدل مي‌نمایند. ای بسا این آتش زیر خاکستر با وزش کوچکترین نسیمی مجددا شعله‌های آن فروزان گردد. در صورت اتخاذ چنین رویکردی، کشور حتما در دراز مدت دچار خساراتی خواهد شد که جبران آن به آسانی امکان‌پذیر نمي‌شود.
ب: با دوراندیشی توام با عقلانیت و دلسوزی و بهره‌گیری از نظرات کارشناسان خبره از همه طیف‌های سیاسی کشور و حتی کسانی که نسبت به سیاست‌های موجود انتقاد جدی داشته و به اصطلاح خارج از حاکمیت هستند، به واکاوی علل و عوامل شکل گیری این تجمعات بپردازند. در صورتی که اراده‌ای برای این‌کار وجود داشته باشد، مي‌توان امیدوار بود تا شکاف و گسل‌های ایجاد شده بین بخش قابل توجهی از جامعه و به ویژه نسل جوان و نوجوان تا حدودی ترمیم گردد.
در این راستا باید گام‌های اساسی توام با اراده معطوف به اجرا برداشته شود. این گام‌ها مي‌توانند شامل موارد زیر نیز بشوند:
۱- مهار کسانی که طی سال‌های متمادی اهانت و دروغ‌پردازی علیه دیگران را حتی با استفاده از بیت‌المال وجه همت خویش قرار داده‌اند. اینان سال‌هاست با قرار گرفتن در پشت ارزش‌ها، بی‌ارزش‌ترین و رکیک‌ترین الفاظ و کلمات را علیه هر کس که اراده کنند، بکار مي‌برند. از شخصیت‌های سیاسی گرفته تا جامعه ورزشی و هنری و... به هیچ کس رحم نکرده‌اند. در همین قضایای اخیر با تکرار رویه ناصواب گذشته، بنزین روی آتش اعتراضات ریختند.
 ۲- باید سیاست‌ها و عملکرد گشت ارشاد طی سال‌های اخیر صریح و صادقانه مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد. معنا ندارد سیاست و تصمیمی که باعث این همه انتقاد و اعتراض در سطح کشور شده است، کماکان تداوم یابد.
۳- نهاد‌ها و سازمان‌هایی که از بودجه عمومی ارتزاق مي‌کنند از ورود به مباحث جناحی به طور قاطع منع گردند. جایگاه این سازمان‌ها به شدت آسیب دیده است. یکی از این سازمان‌ها، صداوسیما است. رسانه‌ای که تا حد تریبون یک اقلیت کوچک سیاسی تنزل یافته و متاسفانه سیاست‌های ناکارآمد این رسانه باعث گرایش بخش بزرگی از افکار عمومی به رسانه‌های خارج نشین شده است. این رسانه لازم است به جایگاه «ملی» خویش بازگردد.
۴- بازگشت مرجعیت به صندوق‌های رای است. واضح و مبرهن است که انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم نشان دادند که برخلاف گذشته، واجدان شرایط در انتخاباتی که حداقل‌های یک رقابت را نداشته باشد، شرکت نخواهند کرد. این زنگ خطر و هشدارباشی بود که متاسفانه متولیان امر آن‌را ندیدند و نشنیدند و منافع کوچک و زودگذر جناحی را بر مصالح بلند مدت جمهوری اسلامی ایران ترجیح دادند.
۵- فراهم نمودن زمینه حضور و فعالیت احزاب و تشکل‌های سیاسی و صنفی قدرتمند در جامعه است. اگر احزاب توانمند و تشکیلات صنفی قوی، کارآمد و برخاسته از رای و اراده اقشار مختلف مردم در جامعه فعالیت کنند و هر یک نماینده و بازتاب دهنده خواست‌ها و نظرات بخش‌هایی از جامعه باشند، شاهد وقایعی که طی هفته‌های اخیر در کشور رخ داد، نمي‌بودیم. زیرا آنان به راحتی مي‌توانستند مطالبات جامعه هدف را به مسئولان انتقال و با رایزنی و مذاکره، به حل و فصل مشکلات نائل گردند.
۶- امروز کمر اکثریت مردم زیر بار ویرانگر آمار بیکاری، تورم و در یک کلام فشار اقتصادی خم و سفره‌های مردم روز به روز کوچک‌تر شده است. باید چاره‌ای اندیشیده شود. احیای برجام یکی از راه‌های اساسی در گشایش‌های اقتصادی است. اگر دولت و مجلس که هر دو تمام و کمال در اختیار اصولگرایان هستند، با احیای برجام مخالفت هستند، باید راه جایگزین را به مردم ارائه نمایند.
۷- گام اساسی بعدی که باید برداشته شود، حرکت در مسیر توزیع عادلانه ثروت و قدرت در تمام نقاط کشور است. ایران متعلق به تمام ساکنان این سرزمین است. مگر فراموش کرده‌ایم که جنگ هشت ساله را همه آحاد ساکن این مملکت اداره کردند، انقلاب را به پیروزی رسانیدند، برای تثبیت و تداوم آن خون‌ها دادند و خون دل‌ها خوردند، سال‌هاست بار اصلی تحریم‌های ظالمانه اقتصادی را بر دوش دارند... .پس روا نیست در گوشه‌ای از کشور نونهالان در کپرها و بیغوله‌ها درس بخوانند و در مناطق برخوردار در مدارس غیر انتفاعی آن چنانی...
۸- فراهم نمودن کامل فضای نقد و انتقاد به نحوی که تمام سران قوا، ورزا، نمایندگان مجلس، استانداران، ائمه جمعه و... خود را در اتاق‌های شیشیه‌ای ببینند. خبرنگاران با فراغ بال بتوانند عملکرد آنها را رصد کنند. برای بازتاب عملکردها، لکنت زبان نداشته باشند و قلم‌هایشان مجبور به سانسور نشوند. مطمئن باشیم که در این صورت وقوع فسادها کمتر و پایه‌های نطام مستحکم‌تر خواهد شد.
۹- اراده بعدی مي‌بایست بر ایجاد شفافیت در کشور استوار گردد. هیچ شخص و مقام اجرایی، تقنینی، قضایی و سازمان و نهادی نباید در این عرصه مستثنی شود. معنا ندارد در دو مجلس با اکثریت قاطع اصولگرا، تلاش‌ها برای تحقیق و تفحص از شهرداری تهران ناکام بماند.
۱۰- صداقت سرمایه‌ای گرانبهاست که اگر مدیران کشور و به ویژه مدیران ارشد آنرا در عمل بکار ببندند، حتما مردم در کنار آنها باقی خواهند ماند. وقتی بعضی از مقامات از ساده زیستی دم مي‌زنند اما فرزندان آنها در خارج از کشور زندگی مي‌کنند. از مقاومت در برابر تحریم داد سخن سر مي‌دهند اما سیسمونی بچه‌هایشان را از خارج خریداری مي‌کنند. بر استفاده از تولید ملی تاکید مي‌کنند اما خود و فرزندانشان از ماشین‌های آخرین سیستم استفاده مي‌کنند و بسیاری از مردم بر ارابه مرگی به نام پراید سوار هستند... در چنین وضعیتی است که زمینه فاصله‌ها شکل مي‌گیرد و دوری بدنه جامعه از مسئولان شروع مي‌شود.
صریح و صادقانه باید در خیلی از مسائل و سیاست‌ها تجدید نظر شود. باید بپذیریم وقتی به دیگران توهین مي‌شود، صبر آنان نیز حدی دارد و روزی پاسخ را خواهند داد. نمونه بارز در این زمینه اهانت‌های مکرر برخی سیاسیون وابسته به طیف اصولگرای کشور به فوتبالیست‌هاست که هیچ مقام رسمی به آنها واکنش نشان نداد.
وقتی رسانه ملی به بلندگوی تبلیغاتی اقلیتی مبدل مي‌شود، بدیهی است که شبکه‌های خارجی عرصه خبر رسانی و تحلیل را در اختیار مي‌گیرند و سرمایه گذاران و گردانندگان این شبکه‌ها نه تنها ایران را دوست ندارند، بلکه چشم دیدن عزت و سرافرازی این ملک و ملت را ندارند.
وقتی قیف تایید صلاحیت‌ها چنان کوچک مي‌شود که حتی لاریجانی و مطهری و پزشکیان برای ریاست جمهوری و صدها جانباز، آزاده، خانواده معزز شهید و رزمنده برای کاندیداتوری مجلس نیز نمي‌توانند از آن عبور کنند، باید منتظر باشیم تا میلیون‌ها واجد شرایط شرکت در انتخابات عطای آن‌را به لقایش بخشیده و در پای صندوق‌های رای حاضر نشوند و پایه‌های مشروعیت نطام لطمه ببیند. وقتی کار حزبی و صنفی هزینه‌دار مي‌شود، بسیاری از جوانان پرشور این مرز و بوم دلسرد و سرخورده مي‌شوند.
وقتی تورم و افزایش افسار گسیخته قیمت‌ها روز به روز کارد را به استخوان اقشار آسیب‌پذیر و کارمندان و بازنشستگان مي‌رساند اما افزایش حقوق‌ها قطره‌چکانی صورت مي‌گیرد، باید منتظر اعتراض بود.
به عنوان کسی که از عنفوان نوجوانی برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران، پاسداری از تمامیت ارضی و استقلال ایران عزیز پای در میدان نبرد گذاشته و افتخار حضور در کنار رزمندگان فداکار دوران جنگ تحمیلی هشت ساله را دارد، مي‌گویم:
با معرفی کردن همه معترضان به آشوب طلب، وابسته به بیگانه، فاسد، داعشی، رضاخان مَشرب و... ره جایی نخواهیم برد و زخم ایجاد شده در پیکر جامعه براحتی بهبود نخواهد یافت. این کار و اینگونه برخورد کردن و موضع‌گیری نمودن، همان صورت مسئله را پاک کردن است.
 البته حساب کسانی که اموال عمومی را تخریب و به نیروهای حافظ امنیت حمله کردند، جداست. اینها عده‌ای قلیل هستند و به هیچ وجه اقدام آنها مورد تایید هیچ انسان وطن دوست و قانون‌مداری نیست.
اما سایر جوانان و ‌نوجوانی که در کف خیابان‌ها حضور داشتند نه از آمریکا آمده بودند و نه از اروپا، بلکه فرزندان و جگر گوشه‌های همین مردم و و پرورش‌یافتگان مدارس و مراکز آموزش عالی و کسانی هستند که سال‌ها پای برنامه‌های صداوسیما نشسته‌اند.
اینان بخشی از سرمایه‌های امروز و فردای این کشورند. حرف و خواسته دارند، باید مطالبات آنها را شنید. به آنان توهین نکنید، توهین چاره کار نیست. باید دغدغه‌های آنها را با سعه صدر درک کرد و خواسته‌های منطقی آنان را اجابت و برای رفع مشکلاتشان تلاش نمود. در این صورت راه نفوذ دشمنان سد خواهد شد.
کد مطلب: 176780
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *