۰
چهارشنبه ۱۴ تير ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۵۴
کاخ‌ اليزه هنوز نتوانسته شورش خشم را کنترل کند

مکرون، خداي ناکامی در فرانسه

رئيس جمهوري فرانسه در ششمين سال پرتلاطم خود در مسند قدرت، از هفته گذشته موج جديدي از ناآرامي‌هاي خياباني را تجربه مي‌کند؛ اعتراضي که در پي سر باز کردن زخم کهنه تبعيض و نابرابري نژادي در اين کشور شعله ور شده است و حتي با فروکش کردن نيز چالش‌هاي جديدي را براي وي ايجاد مي‌کند.
مکرون، خداي ناکامی در فرانسه
گروه بينالملل - مانيا شوبيري: رئيس جمهوري فرانسه در ششمين سال پرتلاطم خود در مسند قدرت، از هفته گذشته موج جديدي از ناآرامي‌هاي خياباني را تجربه مي‌کند؛ اعتراضي که در پي سر باز کردن زخم کهنه تبعيض و نابرابري نژادي در اين کشور شعله ور شده است و حتي با فروکش کردن نيز چالش‌هاي جديدي را براي وي ايجاد مي‌کند.
به گزارش روزنامه پوليتيکو، سريالي از رخدادها در فرانسه، آتش خشم عليه رفتار بي‌رحمانه پليس و نابرابري و تبعيضي که اقليت‌هاي نژادي در اين کشور با آن روبه‌رو هستند را به طور فزاينده‌اي شعله‌ور کرده که در آخرين مورد از آن کشته شدن نائل نوجوان 17 ساله عرب‌تبار در خارج از پاريس (نانتر)، معترضان را به ويژه در مناطق محروم‌تر و حاشيه نشين فرانسه از هفته گذشته به خيابان‌ها کشانده است. اما با گذشت هفت روز و روند رو به کاهش ناآرامي‌ها،‌ براي مکرون که در روزهاي گذشته مرز باريک ميان هم‌دردي با معترضان و نمايش سخت‌گيري دولت را طي کرده است، اکنون چالش‌ بزرگتري پديدار شده است: اينکه چگونه مشکلات ريشه‌داري که اعتراض‌ها آشکار کردند را برطرف کند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،مکرون در اين مدت تلاش کرد تا رويکرد متعادلي را در برخورد با معترضان اتخاد کند. او تيراندازي به نائل را «توجيه ناپذير» و «غيرقابل توضيح» توصيف کرد اما در مقابل، اعتراض‌هاي خياباني را اقدام غيرقابل قبول براي سواستفاده از مرگ يک نوجوان دانست. وي به منظور سرکوب مردم معترض، افسران پليس را به خيابان‌ها سرازير کرد.
رئيس جمهوري فرانسه با برگزاري جلسات بحران متعدد با اعضاي کابينه خود، سعي داشت که خود را در راس امور نشان دهد. او حتي سفرش به آلمان که از مدت‌ها قبل برنامه‌ريزي شده بود را نيز لغو کرد.
قرار است مکرون با شهرداران بيش از 200 شهر فرانسه که شاهد خشونت معترضان بودند، ديدار کند. هدف از اين نشست جمع آوري گزارش‌هاي دست اول، يافتن راهکار و القاي اينکه دولت حامي مقام‌هاي محلي است، عنوان شده است.
بحران حکومتي دامنهدار
تحليلگران معتقدند، خشم فرانسوي‌ها از اصلاح نظام بازنشستگي و «تواضع» مکرون و اعتراض‌هايي که شهرهاي فرانسه در حال حاضر شاهد آن هستند، فراتر است، چرا که سال‌هاست مردم از دولت فرانسه و شخص رئيس جمهوري عصباني هستند.
هرگز در تاريخ جمهوري پنجم، رئيس جمهوري فرانسه در مورد عدم محبوبيت خود از جناح چپ، راست و ميانه، مانند امانوئل مکرون، به اجماع دست نيافته بود. به نظر مي‌رسد هرج و مرجي که فرانسه را در برگرفته نشانه مشکلات عميق‌تري است که «مدل» فرانسوي را درگير کرده است. در اين باره، روزنامه فايننشال تايمز مي‌نويسد که با گسترش خشم در فرانسه، شايد زمان بازنگري در سيستم رياست جمهوري اين کشور فرا رسيده باشد. پس از 20 سال زندگي در فرانسه، تصور فرانسوي‌ها اين است که هرکس به عنوان رئيس جمهوري انتخاب شود شيطان است و دولت به جاي اينکه ناجي آنها باشد، آنها را سرکوب مي‌کند. اين روزنامه نوشت، کاري که مکرون انجام داد اين خطر را افزايش مي‌دهد که فرانسه مانند انگليس، ايالات متحده و ايتاليا، يک پوپوليست را انتخاب کند و در نتيجه ماري لوپن در سال 2027 رئيس جمهوري کشور شود. فرانسه نبايد به همين منوال ادامه دهد بلکه بايد «به جمهوري پنجم و نظام رياستي» پايان دهد.
اگرچه مکرون دو بار انتخاب شد؛ اما بسياري از فرانسوي‌ها اصلا او را نپذيرفته‌اند. او به اين دليل انتخاب شد که جايگزين، مارين لوپن، رهبر جناح راست بود که براي اکثر مردم فرانسه غيرقابل قبول است. مکرون با حذف مخالفان ميانه رو، همه مخالفان را راديکال کرد.
در انتخابات پارلماني که سال گذشته برگزار شد، جريان مکرون نتوانست اکثريت را به دست آورد و همين امر باعث شد که وي از وضعيت اضطراري قانون اساسي موسوم به ماده 49.3 براي پيشبرد قانون اصلاح نظام بازنشستگي استفاده کند. با اين حال، به نظر مي‌رسد که وي عواقب و تبعات آن را در نظر نگرفته است که شواهد فراوان نشان مي‌دهد اين تبعات که از جمله آن، اعتراضات خشونت‌آميز فرانسوي‌ها به اين قانون است، خيلي به تاخير نخواهد افتاد.
به نظر مي رسد با انباشته شدن بحران‌هاي اقتصادي، اجتماعي و طبقاتي در کشور، خشم مردم فرانسه به اين زودي فروکش نمي‌کند. پيش از اين روزنامه واشنگتن پست آمريکا نوشت، اعتراضات گذشته در فرانسه تأييد مي‌کند که غرب دوران پوپوليستي مشابه دوران سوسيال دموکرات را -که مشخصه قرن بيستم است- پشت سر مي‌گذراند.
روزنامه فايننشال تايمز  تاکيد مي‌کند؛ نخبگان غربي تصور مي‌کردند که «مي‌توانند از اين طوفان پوپوليستي عبور کنند»؛ اما وضعيت موجود «بيش از صبر و شکيبايي به سازگاري نياز دارد، به تغييرات واقعي و اساسي نياز دارد.» اين زمينه‌ها با علل مختلف خود بيانگر بحراني عميق در فرانسه است و اعتراضات و ناآرامي‌هاي مردمي، حتي اگر به دلايل مستقيم مانند کشته شدن نائل المرزوقي مرتبط باشد، در هر مرحله‌اي خشونت‌آميزتر مي‌شود.
غفلت مکرون از فاصله طبقاتي
روزنامه فايننشال تايمز همچنين گسترش بخش مالي فرانسه به دليل وعده‌هاي امانوئل مکرون به بانکداران را عامل افزايش اختلافات بين افراد فقير و ثروتمند در اين کشور ارزيابي کرد و نوشت، رئيس جمهوري فرانسه به غفلت از تعهدات خود براي کاستن از شکاف‌هاي اقتصادي و نژادي متهم است.
اين روزنامه انگليس با اشاره به اختلافات عميق در جامعه فرانسه افزود: کشته شدن نوجوان فرانسوي آفريقايي تبار بدست پليس، موجي از ناآرامي ها را در اين کشور به بار آورد و آتش خشم مردم در شهرهاي اين کشور، ميزان نارضايتي از دولت را که به دليل مسائل ناشي از بي عدالتي بروز کرده نشان داد.
فايننشال تايمز با اشاره به وعده هاي مکرون به بانکداران که به زغم اين رسانه مي تواند اختلافات اجتماعي را تقويت کند، خاطرنشان کرد تنها چند مايل دورتر از منطقه و خارج از پاريس که نوجوان فرانسوي کشته شد، بخش مالي فرانسه رونق عظيمي پيدا کرده زيرا مکرون به وعده ديگر خود عمل مي کند و قصد دارد اطمينان دهد که پاريس مي تواند پويايي مالي خود را مانند لندن تقويت کند.
در حالي که خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا (برگزيت) و پيامدهاي آن اعتماد به نفس اين کشور را تضعيف کرد، مکرون که خود قبلا سابقه بانکداري دارد، به صراحت از طرح هاي خود براي بهره برداري حداکثري از وضعيت رها شده انگليس به عنوان سکوي پرش مالي در اروپا صحبت کرده است.
فايننشال تايمز نوشت: محاسبات اين روزنامه نشان مي دهد چشمگيرترين منفعت فرانسه در خدمات مالي از طريق پنج بانک سرمايه گذاري بزرگ ايالات متحده حاصل شده است که دستکم يک‌هزار و 600 کارمند خود را به پاريس منتقل کرده اند. اگر معامله گران نياز به نقل مکان به منطقه يورو داشته باشند، پاريس همواره مکاني جذاب بوده اما سياست هاي خاص فرانسه نيز به تقويت اين روند کمک کرده است. فايننشال تايمز با اشاره به تجربه فرانسه در جذب سرمايه گذاري خاطرنشان کرد شايد بزرگترين خطر، برگرفته از مسائل اجتماعي باشد. گسترش بخش مالي نفوذ فزاينده هنجارهاي پرداخت آمريکايي و انگليس را نشان مي دهد و شکاف بين افراد ثروتمند و فقير را برجسته تر مي کند. اين موضوع از مدتها قبل منشا اصطکاک اجتماعي در انگليس بوده است. اکنون بايد ديد سياست هاي مکرون که به شکل فزاينده اي قطبي شده است تا چه اندازه در وخامت وضعيت نقش خواهد داشت.
کد مطلب: 198603
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *