۱
شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۴۷
تز، آنتی تز و سنتز انتخاباتی در ایران

اردیبهشت 96 آیینه تمام نمای بلوغ سیاسی مردم

هوای ایران، اردیبهشتی و هوای اردیبهشت «روحانی» است. انتخاب مجدد حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران، مهر تأییدی بود بر کارآمدی و عقلانیت راه تدبیر و امید. با این همه، آن چه که در این انتخابات بیشتر از پیروزی اصلاح طلبان و شکست سخت اصولگرایان به چشم آمد، بسط تعقل و بالغ تر شدن تفکرات سیاسی و اجتماعی مردم بود. مردم ایران، از کلان شهرها تا روستاها، گام بلندی در راه اعتلای فکر و آبادانی کشور برداشتند.
اردیبهشت 96 آیینه تمام نمای بلوغ سیاسی مردم
هوای ایران، اردیبهشتی و هوای اردیبهشت «روحانی» است. انتخاب مجدد حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران، مهر تأییدی بود بر کارآمدی و عقلانیت راه تدبیر و امید. با این همه، آن چه که در این انتخابات بیشتر از پیروزی اصلاح طلبان و شکست سخت اصولگرایان به چشم آمد، بسط تعقل و بالغ تر شدن تفکرات سیاسی و اجتماعی مردم بود. مردم ایران، از کلان شهرها تا روستاها، گام بلندی در راه اعتلای فکر و آبادانی کشور برداشتند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با پیروزی قاطع حسن روحانی و شکست سخت اصولگرایان همراه شد. با این حال، فارغ از کارنامه دولت تدبیر و امید و راهی که حسن روحانی نشان می دهد، حامیان او و در یک کلام مردم ایران، پیروز انتخابات بودند. این جمله را اما، نباید با کلیشه های ثابت صدا و سیمایی نگاه کرد. پیروزی مردم نه به خاطر صرف حضور و مشارکت، بلکه به دلیل بلوغی که از خود نشان داد به دست آمد. بررسی رفتار انتخاباتی مردم در دو دهه گذشته، شمای کامل و قابل توجهی از این بلوغ و رشد آگاهی را نشان می دهد.
تز انتخابات، خرداد 76
برای اولین بار مردم در دوم خرداد 76 کاری کردند که در عرصه های انتخاباتی به عنوان حماسه تعبیر شود. مشارکت بی سابقه مردم و پیروزی قاطع سید محمد خاتمی در رقابت با علی اکبر ناطق نوری که نماینده مطلق جریان اصولگرایی، محافظه کار و سنتی در بستر سیاسی بود، تعجب و تحسین همگان را برانگیخت. این شروع تغییر مناسبات سیاسی و انتخاباتی در ایران بود. اتفاقات سیاسی آن سال ها و سردرگمی جامعه ایران، روزهایی توامان با شادی و اندوه از خود بر جای گذاشت اما، آن قدر کشور به سمت اعتلا و پیشرفت حرکت کرد که اسناد چشم اندازهای آرمانی برای آینده ایران تعریف شود. خرداد 76، به عنوان تز فعالیت های انتخاباتی و پیشرفت سیاسی مردم در تقویم ثبت شد تا در سال های بعد ثمرات دیگر آن از راه برسد. در تاریخ سیاسی ایران، کمتر سراغ داریم که تفکر و جریانی با یک روز تقویمی شناخته شود. با این حال جریان دوم خرداد هنوز به حیات سیاسی خود ادامه داده و تغییرات و پیشرفت هایی در اردیبهشت 96 به تکامل می رسد.
آنتی تز انتخاباتی، خرداد 84
تحلیل های زیادی مبنی بر نبود حافظه تاریخی و تکیل ایران از جوامع کوتاه مدت فکری وجود دارد. اتفاقی که باعث می شود در بازه های زمانی تقریبا یک دهه ای، رویدادهای بزرگ نسبتا مشابهی در بستر سیاسی ایران به وقوع بپیوندد. با این حال، خستگی مردم از تلاطم های سیاسی و اجتماعی و فضای تخریبی و برخی اشتباهات در احزاب موجود در جامعه ابتدای دهه هشتاد، منجر به یأس مردم از فعالیت های سیاسی و انتخاباتی شد. انتخاباتی که از یک سو با تحریم گسترده بخش قابل توجهی از واجدین شرایط رأی دهی رو به رو شد و از سوی دیگر حضور متعدد کاندیداهای نزدیک به هم و در رأس آن ها مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را به خود می دید. عدم مشارکت مردم که آن روزها به عنوان فعالیت سیاسی اثرگذار تلقی می شد، منجر به بروز پدیده احمدی نژادیسم و اتلاف سرمایه های ملی و مادی جمهوری اسلامی ایران شد. در واقع، در سیستمی که روزی دوم خرداد 76 را تجربه کرده بود، پس از گذشت هشت سال آنتی تز و وجه تقابلی کاملی تولید شد. تعاریف از فعالیت سیاسی و بلوغ سیاسی و اجتماعی به سر دیگر پیوستار منتقل شد و البته نتیجه آن خیلی زود به چشم آمد. اقبال و ادبار به انتخابات در بازه ای هشت ساله، پس از گذشت چهار سال از رویداد آنتی تزِ سیستمی در جمهوری اسلامی، منجر به یک انشقاق و تفرقه بزرگ در کشور شد. فارغ از خط کشی های سیاسی و دلایل موجود برای این اتفاق، می شود در یک نگاه سیستمی این طور نیز به ماجرا نگاه کرد.
سنتز انتخاباتی، بلوغ سیاسی گام به گام از 92 تا 96
در هر سیستمی، پس از بروز یک تز جدید، ناگزیر آنتی تزی تولید می شود که در ضدیت و تقابل کامل با تز اولیه است. بااین حال، جمع اضداد هرگز به درازا نمی کشد. جریان های دارای حیات در چنین سیستمی چاره ای جز پذیرش همدیگر یا اثرگذاری بر هم ندارند. اتفاقی که آشکارا در جامعه ایران رخ داد. جریان های شکل گرفته در خرداد 76 و 84، در اولین زمانی که فرصت نفس کشیدن به دور از فضای متشنج و غیر منطقی به دست آوردند، شروع به بازتعریف اهداف خود کردند. به همین خاطر در خرداد 92، مردم بار دیگر اهمیت مشارکت در انتخابات را درک کردند. مشارکتی که ناشی از سرخوردگی مدیریت هشت ساله احمدی نژاد بر سیاست ایران بود و در مرحله اول شکل گیری سنتزی که ویژگی های مثبت تز و آنتی تز را گرفته و نکات منفی آن را از خود رانده بود، همین مشارکت و اقبال به یک مشی اعتدالی، نشانه بلوغ به شمار آمد. این اما تمام ماجرا نبود.
جریان معتدلی که در خرداد 92 شکل گرفت، با تکیه بر امید که بذر هویت ملت است و آگاهی که منجر پاشنه آشیل افراط گرایان است، در اردیبهشت 96 بار داد. اردیبهشت 96، چه در روستاها و چه در کلان شهرها، نه کسی وعده یارانه و پر پول شدن جیب در کوتاه مدت را باور کرد و نه کسی کلی گویی های نسبتا خوش رنگ و لعاب به دلش نشست. صرف اهمیت مشارکت به مشارکتی که آمیخته ای از حمایت و مطالبه است تبدیل شد. اندیشه و عمل بر گفتار غلبه پیدا کرد و مردم اجازه ندادند حساسیت های مذهبی و اعتقادی عامل رأی آوردی کسی در دایره نظام جمهوری اسلامی باشد. سنتزی که بذرش در خرداد 92 کاشته شد، در اردیبهشت 96 ثمر داد و خود به مثابه یک تز جدید در جامعه ایران به فعالیت ادامه خواهد داد. به همین خاطر این بار انتخابات ایران، حقیقتا منجر به پیروزی قاطبه مردم شد.البته این نگاه سیستمی ناظر بر رشد و فعالیت مردم است. شاید اگر سر دوربین به سمت دیگری گردانده شود، بشود آنتی تز دیگری نیز پیدا کرد. با این همه بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم ایران تحسین برانگیز است و حالا شاید زمان آن فرا رسیده باشد که برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی، همپای توسعه سیاسی و دیپلماتیک روند تازه ای به خود بگیرد.
گزارش : محمد مَهدی حسین نیا
کد مطلب: 70278
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *