۱
سه شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۰۳

بانوی واژه‌ها درگذشت

بدرالزمان قریب که در یکم شهریورماه ۱۳۰۸ در تهران زاده شده بود، امروز (هفتم امرداد ۱۳۹۹) درگذشت. او استاد برجسته‌ی دانشگاه تهران و عضو پیوسته‌ی فرهنگستان زبان و ادب پارسی بود که زندگی خویش را در خدمت به فرهنگ و زبانهای ایران باستان، به ویژه زبان سغدی، و نیز گسترش زبان پارسی سپری کرد.
بدرالزمان قریب که در یکم شهریورماه ۱۳۰۸ در تهران زاده شده بود، امروز (هفتم امرداد ۱۳۹۹) درگذشت.
بدرالزمان قریب که در یکم شهریورماه ۱۳۰۸ در تهران زاده شده بود، امروز (هفتم امرداد ۱۳۹۹) درگذشت.
بدرالزمان قریب که در یکم شهریورماه ۱۳۰۸ در تهران زاده شده بود، امروز (هفتم امرداد ۱۳۹۹) درگذشت. او استاد برجسته‌ی دانشگاه تهران و عضو پیوسته‌ی فرهنگستان زبان و ادب پارسی بود که زندگی خویش را در خدمت به فرهنگ و زبانهای ایران باستان، به ویژه زبان سغدی، و نیز گسترش زبان پارسی سپری کرد.
به گزارش «مردم‌سالاری آنلاین»، خاندان او همه با فرهنگ سروکار داشتند و سالها پیش، از گَرَکان (پیرامون آشتیان) به تهران آمده بودند. فراهان و تفرش و آشتیان در زمان قاجار خاستگاه دبیران و نویسندگان و ادیبان بود و خاندان قریب نیز همین گونه.
خاندان او که چهره‌های نامدار فرهنگی بسیاری در آن پرورش یافته‌اند از خدمتگذاران زبان پارسی بودند. پدربزرگش، شمس‌العلماء قریب گرکانی، از دانشمندان و سرایندگان نامدار زمانه‌ی خود بود که چندین کتاب مانند  «قطوف الربیع» و «ابدع البدایع» در عروض و قافیه و معانی و بیان نوشته بود. پدرش، ضیاءالدین، و مادرش، ضیاءالملوک، نیز هر دو دلبسته‌ی زبان و ادبیات پارسی بودند. پدرش چندی سفیر ایران در مصر بود. یکی دیگر از چهره‌های نامی خاندان قریب، استاد عبدالعظیم قریب است که یکی از دانشمندان بنام و نخستین کسی بود که در دانشگاه تهران زبان پارسی را آموزش ‌داد. او نه تنها دستور زبان پارسی دبیرستانهای زمان خود را نوشت که چندین کتاب کهن پارسی همچون کلیه و دمنه را نیز ویرایش و چاپ کرد.
دلبستگی بدرالزمان قریب به زبان پارسی از شاهنامه‌خوانیهای پدرش آغاز شد؛ پدری که شاهنامه را از بر بود و با عشقی وافر برای دختر خردسالش می‌خواند. این شاهنامه‌خوانیهای پدر بود که آتش عشق به زبان و ادبیات، به ویژه زبانهای کهن ایرانی، را در او فروزان کرد.
بدرالزمان قریب دبستان و دبیرستان را در مدرسه‌ی ژاندارک ‌گذراند و در سال ۱۳۳۶ کارشناسی خود در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت. جوانی او با دانشجویی بزرگان فرهنگ و ادب ایران - همچون ابراهیم پورداود، محمد معین، بدیع‌الزمان فروزانفر، عبدالعظیم قریب، جلال‌الدین همایی، پرویز ناتل خانلری و ذبیح‌الله صفا- سپری شد. او بیش از همه شیفته‌ی کلاسهای استاد پورداود، استاد فرهنگ ایران باستان، شده بود و همین او را به فراگیری زبانهای باستانی ایران کشاند. او پس از خوشه‌چینی از دانش استادان نامدار روزگار خود برای فراگیری زبانهای باستانی ایران، به ویژه آن زبانهایی که در ایران استادی بنام نداشت، در سال ۱۳۳۸ با گرفتن بورسی از دانشگاه پنسلوانیا راهی امریکا شد.
کارشناسی ارشد خود را قریب در سال ۱۳۴۰ از دانشگاه پنسلوانیا گرفت و چون دانشجوی برتر رشته‌ی خود شد با گرفتن بورسی دیگر راهی دانشگاه برکلی کالیفرنیا گردید و از بخت خوش او این همزمان شد با حضور والتر هنینگ آلمانی، استاد نامدار زبانهای ایرانی، در این دانشگاه که از برلین به برکلی آمده بود. قریب نزد او زبان سغدی را فراگرفت. در آن زمان سخن از این بود که مدارکی بس ارزشمند از زبانهای ایرانی در چین یافت شده است. یکی از این مدارک کتیبه‌ای بود از آنِ شاهزاده‌ای ساسانی که بدرالزمان قریب با دسترسی به آن نخستین کسی شد که آن کتیبه را خواند و چاپ کرد.
زبان ایرانیِ سغدی زبانی است که بیشترین واژه‌ها را به زبان پارسی داده است و این مهم‌ترین چیزی بود که قریب را دلبسته‌ی پژوهش در این زبان کرد. زبان سغدی زبانی است ایرانی از زبانهای میانی شرقی که از سده‌ی نخست تا سده‌ی سیزدهم میلادی در گستره‌ای گسترده از چین تا دریای سیاه مردمان ایرانی بدان سخن می‌گفتند. سمرقند، در ازبکستان امروزی، پایتخت سغدیان بود. این زبان اندک اندک با ترک‌تازی ترکان به آسیای میانه جای خود را به زبان ترکیِ ازبکی داد و در دیگر بخشهای آسیای میانه نیز زبان پارسی جایگزین آن شد. امروزه یگانه بازمانده‌ی زبان سغدی «زبان یغنابی» یا سغدی نو است که در کوهستانی در تاجیکستان به آن گفت‌وگو می‌شود.
قریب پس از نوشتن پایان‌نامه‌ی دکتری خود با عنوان «تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی» در سال ۱۳۴۴ از امریکا به ایران بازگشت و در دانشگاههای شیراز و تهران به آموزش زبان سغدی پرداخت.
او در سال ۱۳۷۷ به عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد و در سال ۱۳۷۸ نیز سرپرست گروه گویش‎شناسی و در سال ۱۳۸۳ نیز مدیرگروه زبانهای ایرانی فرهنگستان شد.
از کتابهای زنده‌یاد بدرالزمان قریب می‌توان «تحلیل ساختار فعل در زبان سُغدی (به انگلیسی)»، ترجمه‌ی «زبان‌های خاموش» (نوشته‌ی یوهانس فریدریش با همکاری یدالله ثمره)، «داستان تولد بودا» و «فرهنگ سُغدی (سغدی - فارسی - انگلیسی)» را نام برد.
قریب جایی درباره‌ی آرزوها و پسندهایش گفته است: «من در همه‌ی زمینه‌های زندگی ایده‌آلیست بوده جهانی جز درون خود نمی‌یابم. در چنین جهانی هنری را می‌پسندم که از هر گونه تکلف و ریا و آز و شهوت و هرزگی دور باشد و نیز اجتماعی که در آن بیدادگری نیست».
کد مطلب: 133669
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *