۰
شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۵۷

شوق جهانگیری و عجز جهانداری

علی‌اکبر مختاری
شوق جهانگیری و عجز جهانداری
اخیرا یکی از تئوری‌پردازان که متصل به قدرت است، در سخنان خود گفته: مدرنیته در تلاش است تعارضات درونی خود را حل نمایند که مهمترین آنها انقلاب اسلامی و آثار آن در سطح جهانی است. پیش‌بینی آنها این است که تا ۱۰ سال دیگر نظام موجود دولت و ملت دچار فروپاشی خواهد شد و برای دستیابی به این هدف، جنگ‌های بزرگی ایجاد خواهند کرد تا نقش‌آفرینان مخالف ایده خود را حذف نمایند. ما در مرحله تدوین قانون جدید برای جهان هستیم و باید خود را برای تدوین این قانون مهیا کنیم و سهم و تاثیر جدی داشته باشیم و فضا را برای نقش‌آفرینی بیشتر آماده کنیم.
در گذشته نیز شبیه چنین سخنانی از رئیس دولت نهم و دهم شنیده می‌شد که ادعای مدیریت جهانی داشت و با افزایش قیمت نفت و پول پاشی در کشورهای فقیر سودای جهانگیری در سر داشت. اکنون هم که آتش خانمانسوز تورم و بی‌ثباتی و سختی معیشت به جان مردم افتاده، رئیس دولت کنونی از افزایش شاخص‌های رشد و حرکت قطار پیشرفت کشور سخن می‌راند و از جهانی سخن می‌گویند که کسی فهمی از آن ندارد. آیا با این شرایط درماندگی دولت و حال خراب جامعه می‌توان برای جامعه جهانی نقشه راه و قانون تهیه کرد؟ چگونه سالخوردگان قدرت مدعی قانون‌سازی برای اهالی جهان شهر هستند در صورتی که در چهار دهه گذشته ایران بیشترین تضاد و تقابل و انزوا را در روابط جهانی و روابط منطقه‌ای تجربه کرده است.
حاکمان سیاسی عموما مدعی برتری و جامعیت گفتمان خود نسبت به تمدن رقیب هستند و نسخه‌های جهان شمول از سوی مکاتب مختلف برای کنترل و اداره جهان ارائه می‌شود. تجربه‌ای که بشر در قرن بیستم و پس از دو جنگ بزرگ جهانی اندوخته است شناخت عوامل جنگ افروزی و کشورگشایی و مقابله با خودمحوری است. همچنین تلاش برای رهایی از معرکه ایدئولوژی‌ها و کاهش تعارضات و تلاش برای ایجاد صلح و همگرایی و جهانبانی با مشارکت جمعی در امنیت جهان است. لذا کشورگشایی با زور و هجوم امری قبیح است. اینک اندیشه جهانگیری بیشتر با الگوهای نرم و نوینی همچون ایجاد آزادی و آسایش و رفاه، به رسمیت شناختن و پایبندی به حقوق اساسی بشر و حفظ کرامت شهروندان و دموکراسی خواهی ارائه می‌شود. در واقع زمامداران در مملکت خود با اقناع نیازها و خواسته‌های شهروندان شرایط مطلوبی مهیا می‌سازند که دیگران بعنوان الگویی موفق از آن پیروی می‌کنند و گرایش به این الگو در واقع همان جهانگیری یا مصادره تمایلات و ترجیحات جهانیان است. نکته مهم‌تر در این ماجرا اصل جهانداری است یعنی گفتمانی موفق است که در معرکه گفتمان‌ها با ثبات‌ترین و پایدارترین الگو را معرفی کرده و دائم در حال پردازش و تغییر باشد و به خواست‌های جدید اجتماعی و گروه‌های متفاوت و متکثر و مهاجران و اقلیت‌ها پاسخ دهد. لذا چنین الگویی همیشه پیشرو و پیشتاز بوده و الگوهای رقیب را مغلوب خواهد کرد. لذا تمدن اسلامی و جهانداری اسلامی نیز از این امر مستثنا نیست و باید حرف جدیدی داشته باشد. پول‌پاشی و حامی‌پروری بین گروه‌های خاص در کشورهای فقیر با آنچه اندیشه جهانگیری و جهانداری و جهانبانی نوین خوانده می‌شود تفاوتی فاحش دارد.
به گفته وزیر گردشگری، حکومت زبان جوانان را نمی‌فهمد و جوانان معترضی که به کف خیابان آمده‌اند اصلا اعتقادی به تجویزهای حکومت ندارد. از سویی انگیزه خروج از کشور و فرار نخبگان به بیشترین حد خود رسیده است. بنابراین کسانی که فهم و شناختی از فرزندان وطن و برادران و هم کیشان خانه خود ندارند چگونه می‌توانند تجویزی برای انسان‌های آن سوی مرزها داشته باشند که از سبک زندگی، فرهنگ و آئینی دیگر تبعیت می‌کنند. تصور اینکه اقتدارگرایان وطنی با رفتاری که اکنون با شهروندان خود دارند چنانچه قدرت جهان را دست گیرند چه سرنوشتی برای دنیا محتمل است بسیار دهشتناک است.
پیش از جهانگیری اصل مهمتر رعایت آداب جهانداری است. اندیشه‌ای که در پی گسترش امپراطوری و جهانگیری است چنانچه با اصول جهانداری و رفتار مسالمت آمیز با جهانیان آشنا نباشند پایدار نیست. لذا شایسته است صاحبان تئوری از هیجان و شوق جهانگیری موقتا صرفنظر کنند و ابتدا ناتوانی و عجز در اداره امور را علاج کنند و از خیالات و توهم گرایی بپرهیزند.
کد مطلب: 185034
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *