۰
سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۵

به فکر طبقه متوسط باشید

فریدون پهلوان
به فکر طبقه متوسط باشید
 حتما در مورد جامعه فئودالی زیاد خوانده، شنیده و دیده‌اید. در واقع اهل نظر اطلاعات مکفی دراین باره دارند و می‌دانند وقتی در مورد چنین جامعه‌ای صحبت می‌کنیم منظور چیست. نکته جالب اینجاست حتی آنان هم که آنچنان اهل کتاب و تحقیق نیستند به مدد فیلم‌های تاریخی غربی که بعضا هم محصول هالیوود است می‌توانند یک شناخت نسبی در مورد جامعه فئودالی داشته باشند.
اگر بخواهم مختصری در مورد چنین جامعه‌ای بگویم باید گفت به طور کلی این جامعه ‌دارای سه طبقه است: طبقه اشرافی، طبقه روحانیت و طبقه کارگری. در این سه طبقه طبعا تمام امور از جمله کشاورزی و تولید برعهده طبقه کارگری و دهقانان است و از آن سو طبقه اشرافی در حکم طبقه مسلط و حاکم قرار دارد که حتی بعضا حاکمان و پادشاهان وقت نیز از آنان حرف‌شنوی داشته و حساب می‌بردند. البته درباره طبقه روحانیت صحبتی نخواهد شد. در جامعه فئودالی اصلا نشانه‌ای از طبقه متوسط نیست و به طور کامل این طبقه حذف شده است. در جامعه‌ای که طبقه متوسط حضور نداشته باشد وضعیت مشخص است. از چنین جامعه‌ای شما انتظار حرکت و پیشرفت نباید داشته باشید. در کنار تمام دلایل سیاسی و اجتماعی درباره این موضوع یکی دیگر از دلایل این موضوع اقتصادی می‌تواند باشد. زیرا در چنین جامعه‌ای پول صرفا در میان طبقه اشرافی در حال گردش است و طبقه متوسطی نیست که بتواند پول را از مدار قبلی خارج و وارد مدارهای جدید و تحرک‌های نو کند. همین موضوع باعث می‌شود به صورت مداوم طبقه اشرافی هر روز چاق‌تر شود و طبقه کارگری لاغرتر. طبعا در این جامعه طبقه اشرافی مدافع وضع موجود است؛ زیرا می‌داند تداوم وضع موجود به نفع اوست و طبقه کارگری اگرچه از وضعیت برده‌داری سنتی به وضعیت برده‌داری نوین شیفت کرده است ولی کماکان از شرایط موجود ناراضی است ولی توان تحرک خاصی ندارد. در حقیقت حلقه مفقوده برای این تحرک طبقه متوسط است.
آنچه بیان شد، مقدمه‌ای بود برای آنکه گفته شود جریانی از اواسط دهه 80 در پی حذف کامل طبقه متوسط در کشور بوده و تصور می‌کند صلاح ملک و مملکت در این است. برای مثال اجرای ناقص طرح هدفمندی یارانه‌ها که به طور کامل به حاشیه رفت نیز در این راستا ارزیابی می‌شود. البته که نگاه این عده غلط اندر غلط است زیرا ضعیف شدن و حذف طبقه متوسط تبعات بلند مدت ناخوشایندی دارد که که تبعات آن حتی دامن این افراد را هم خواهد گرفت. در نگاه نخست چه بسا طبقه متوسط دردسر ساز باشد ولی در اصل این طبقه قوه محرک جامعه و مایه رشد و نمو است.
سوگمندانه باید گفت در این دولت نیز تاکنون قدم مثبتی برای توقف این روند برداشته نشده است. یعنی جمیع تصمیمات دولت سیزدهم در جهت توقف روند موجود و در پی آن قدرت گرفتن طبقه متوسط نبوده است. برای مثال رشد بی امان قیمت مسکن و بالار رفتن آسانسوری نرخ اجاره بها سبب شده جمع زیادی از طبقه متوسط جامعه فقیر و به دهک‌های غیربرخوردار پرت شوند.
عطف به موقعیت کشورمان و ایضا تجارب تاریخی، مجدانه از مسئولان تصمیم‌گیر و تصمیم ساز کشورمان می‌خواهم که بدون توجه به تزهای بدخواهان در پی استحکام و قدرت بخشیدن به طبقه متوسط باشند.
کد مطلب: 196987
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *