۷
۵
چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۵۸
بازخوانی گفتاری از سعید جلیلی

چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟
وبلاگ حامیان سعید جلیلی در کرمانشاه بخشهایی از یک مقاله از سعید جلیلی را با عنوان " چرا باید بگوییم امام خامنه ای" بازنشر کرده است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، در معرفی این وبلاگ آمده است : این وبلاگ، از مهرماه۱۳۹۱ بمنظور حمایت از دکتر سعید جلیلی بعنوان نماینده مقتدر و پایدار گفتمان ولایی و انقلابی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ، تاسیس شده و پس از یک مشکل فنی، مجددا" از فروردین ۹۲ شروع به پیگیری و موج آفرینی مطالبات مردمی کرمانشاه بمنظور دعوت از دکتر جلیلی برای حضور در انتخابات نموده است. از اولین روزهای ابتدایی خرداد ماه ۱۳۹۲ ، پس از احراز صلاحیت دکتر جلیلی، تمامی ظرفیتهای این وبلاگ در راستای اطلاع رسانی و پوشش و هماهنگی اقدامات و تولیدات ستاد مردمی حمایت از دکتر جلیلی در کرمانشاه (حیات طیبه) قرار گرفته است."
در این مقاله، جلیلی انتقاداتی را نیز نسبت به دولت هاشمی رفسنجانی مطرح کرده است. بخشهایی از مقاله سعید جلیلی به نقل از وبلاگ رسمی حامیان او را می خوانیم :
غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند. اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد. ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».
سال ۵۹ به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های
آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت. یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم ۶۰،۰۰۰ مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
شهریور ۵۸ که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم! امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود. امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال ۴۸ مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن». اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه
کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم
این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم. در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند! پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند. تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی – که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است. شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».
مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف. "
کد مطلب: 31826
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


ma
زنده و پاینده باد پرچم اسلام تا ظهور آقا امام مهدی (عج) با هدایت امام خامنه ای (روحنا فداه)
فخرالدین
سلام بر دلسوزان ، این برای من جای سوال است حرف اقای جلیلی درست است یا دفاع انها حالا زمان حضرت علی دارد تداعی می شود هر دو طرف حرف خودشان را می زنند من کاری ندارم من افسرده شده ام ولی رهبر عزیز را دوست دارم وقبول دارم چون تنها کسی که فعلا به درد ایران می خورد ایشان است برای تمام کسانی که خدارا فراموش کرده اندمتاسفم
البته این صحبت از آقای محمد علی رامین است. چند سالی است که به اشتباه این صحبت به دکتر جلیلی منتسب شده. البته آقای جلیلی هم این صحبت را قبول دارد.
چرا این مطلب حالا یاد آقایون آمده ‏،‏ آیا این استفاده ابزاری از رهبر عزیز تر از جانمان در موقع انتخابات نیست ‏؟
همه چیز را برای مقام خود میخواهند این آقایان کاندیدای ریاست جمهوری ‏‏!‏‏!‏‏!‏‏!‏
.
نشر این مطلب حداقل به 2-3 سال پیش برمیگرده و مال الان نیست.فقط الان داره مجددا بازگو میشه.
مسئول
قباحت دارد برای نیل به مقاصد دنیوی از اعتقادات دینی مردم سوء استفاده شود.
حیف از آن اخلاص و پاکی اعتقاد !!!
!!!
!!!
با سلام و دعای خیر، این مطالب از جناب آقای دکتر جلیلی نیست، بلکه متن سخنرانی محمدعلی رامین است که از سال های پیش صدها بار در سطح کشور مطرح کرده است؛ لطفاً برای رفع هرگونه سوء استفاده و یا سوء تفاهم، عنوان و نام گوینده این مطلب را اصلاح بفرمایید. البته قطعاً دکتر سعید جلیلی هم این مسائل را رد نمی کند،ولی نمی پذیرد که سخن دیگری بنام ایشان منتشر شود؛ موفق باشید.